- کتاب خاطرات مستند سید هادی خسروشاهی درباره طرح مرکز فرهنگی اسلامی اروپا (لندن)
-
ملحقات! نامه ها و طرح ها!
بسمه تعالی
نشر تعداد کثیری از روزنامههای یومیه، مجلات هفتگی و ماهانه ـ به عربی ـ در اروپا، به ویژه لندن نشان دهنده اهمیتی است که صاحبان اندیشههای سیاسی به امر تبلیغات میدهند. علاوه بر دهها مجله که تعداد آنها به 60 نوع میرسد ـ فهرست آنها ضمیمه است ـ روزنامههای یومیه چاپ لندن هم رو به افزایش است که البته بعضی از آنها ازطریق ماهواره، در آن واحد و در پنج قاره چاپ و در اسرع وقت، در کشورهای نزدیک، توزیع میشوند.
قدیمیترین آنها روزنامه العرب ـ هوادار لیبی و عراق ـ است و پس از آن روزنامه آل سعود به نام «الشرق الاوسط» قدم به میدان گذاشت و اکنون در 9 شهر بزرگ، در 5 قاره در آن واحد چاپ میشود و اخیراً چاپهای بینالمللی: الاهرام (مصر)، القبس (کویت)، الثورة (عراق)، در لندن چاپ و توزیع میگردد.
دو روزنامه القدس (ارگان عرفات) و الحیات (روزنامه شیعی لبنان) که این بار با سرمایه 15 میلیون پوندی توسط آل سعود راه افتاده و اغلب نویسندگان شیعی را در واقع در آن جمع کرده است، از چند ماه پیش از لندن، شروع به انتشار کردهاند.
از مجموع 60 روزنامه و مجله، فقط «العالم» یک مجله وزین و اسلامی است... بقیه در خط ارتجاع عرب و ناشر اندیشههای غیر اسلامی هستند... و با توجه به کثرت عرب زبانها در غرب ـ فقط در فرانسه دو میلیون از مغرب عربی به سر میبرند ـ و ضرورت تبلیغ و نشر اندیشه صحیح اسلامی و دفاع غیرمستقیم از اهداف انقلاب اسلامی، حداقل جای یک روزنامه یومیه عربی از لندن خالی است...
مرکزیت لندن به این دلیل است که عربها به آنجا وابستگی بیشتری دارند و حتی در تابستان، لندن واقعاً تبدیل به یک کشور عربی! میشود، امکانات چاپ و ارتباط و غیره هم در لندن بیشتر است... و با توجه به اینکه جوانان جهان عرب برای گردش یا تحصیل به غرب روی میآورند، از این پایگاه برای نشر اندیشه اسلامی باید استفاده کرد.
البته در ترکیه، هند و پاکستان هم ضرورت نشر روزنامهای یومیه، احساس میشود و بیشک این وظیفه جمهوری اسلامی است که در این راه سرمایه گذاری بکند، ولی کمک به مسلمانان مقیم اروپا ـ و غرب به طور کلی ـ ضروریتر است.
ما برای نشر یک روزنامه یومیه به عربی و انگلیسی در لندن، یک روزنامه یومیه در ترکیه، یک روزنامه هفتگی به عربی و فرانسه در پاریس، آمادگی و کادر لازم را داریم...
البته در لندن اخیراً یک حزب اسلامی، توسط مسلمانان انگلیسی تبار، تأسیس شده و به موازات آن، دکتر سالم عزّام وابسته به آل سعود هم یک سازمان سیاسی به نام «کمیته شورای مسلمانان» تأسیس کرده که در واقع یک حزب سیاسی یا گرایش به اعراب باید محسوب شود و در تمامی این مراحل، ما ـ انقلاب اسلامی و شیعیان ـ سهمی نداریم، چون مرکزیتی فعال در اروپا نداریم...
همینطور در پاریس دوستان تونسی و الجزایری ما آمادگی کامل برای اداره فکری ـ فرهنگی 2 میلیون تونسی، الجزایری و مراکشی را دارند که میتوانند حتی در انتخابات آنجا تأثیر لازم را داشته باشند...
در ترکیه برادران مسلمان سنی هوادار انقلاب اسلامی، بیپناه هستند و ارگانی ندارند، ولی آل سعودٓ روزنامههای اسلامی را میخرد! و همینطور جاهای دیگر...
با ایجاد مرکزیتی در اروپا، میتوان همه غرب را تحت پوشش تبلیغاتی قرار داد و حداقل افکار مسلمانان را نسبت به اسلام و انقلاب تغذیه کرد. در این راستا انتشار یک روزنامه به عربی و انگلیسی و هفتهنامه به فرانسه و عربی در پاریس و یومیه ترکی در استانبول ـ برای ترکیه و سه میلیون ترک مقیم اروپا ـ یک ضرورت است.
هزینه یک روزنامه عربی از لندن ـ به تعداد ده هزار نسخه در 12 صفحه با کلیه لوازم و ملحقات ـ اجاره مکان، حقوق مدیر و سردبیر، هیئت تحریریه، نمایندگیها (در همه بلاد و خبرنگار در کشورهای گوناگون ـ طبق برآورد برادران کارشناس ما در اروپا، حدود 3 میلیون پوند در سال خواهد بود (ریز آن را نوشتهاند که در صورت لزوم تقدیم میشود).
البته الحیات برای دو سال خود، 15 میلیون پوند از آل سعود گرفته است و اکنون همزمان از قاهره و مادرید و لندن منتشر میگردد. ولی ما با توجه به اینکه نمیخواهیم کار را بزرگ بگیریم، میتوانیم با همان سه میلیون پوند روزنامه را یکسال تمام اداره کنیم. البته اگر بخواهیم مرکزی خریداری کنیم و یا نمایندگیهای پرهزینهای در بلاد مختلف به وجود بیاوریم و نویسندگان معروف را به استخدام درآوریم، بیشک هزینه سال اول بالغ بر ده میلیون پوند ـ با توجه به هزینههای گران در اروپا و به ویژه مالیاتها ـ خواهد شد...
در ترکیه با یک میلیون دلار میتوان یک روزنامه یومیه و یک مجله هفتگی اسلامی در قبال دهها نشریه لائیک، منتشر کرد. در پاریس برای روزنامه هفتگی عربی و فرانسه ـ جهت نشر در مغرب عربی و کشورهای فرانسه زبان ـ باز سالانه یک میلیون دلار هزینه لازم خواهد بود...
برای اداره این امور، و ایجاد مرکزیت، امکاناتی در اختیار هست از جمله کادرهای اداره کننده و نویسندگان متعهد و مسلمان...
ما در گذشته تجربیاتی در این زمینهها به دست آوردیم... و نشر «العالم» و دو مجله انگلیسی به هزینه ارشاد از لندن، نمونهای از آن است. در رم و لندن هم دو هفتهنامه با تشویق ما به راه افتاد و به علت نرسیدن کمک هر دو تعطیل شدند (نمونهها به پیوست است لطفاً دقت شود).
و برای راهاندازی نشریات لندن اینجانب 11 بار ـ و جمعاً به مدت 7 ماه ـ به لندن رفتم و کار به یاری حق به راه افتاد، اما سوء مدیریت بعضی از دوستان ارشاد در اعزام کودکانی که نه زبان میدانند و نه از عالم ژورنالیستی خبر دارند، پروژه را با شکست روبهرو کرد... و یک مجله انگلیسی تعطیل شد و بقیه نیز در انتظار...
به همین دلیل، اگر ارشاد بخواهد ادارهکننده امر باشد، اینجانب پیشاپیش اعلام میدارم که آمادگی همکاری را ندارم. با وزارت اطلاعات هم در این رابطه نمیتوان همکاری کرد چون همکاران مسلمان و عرب و ترک و غیره ما در کشورهای خود و در خارج، از این امر، وحشت دارند.
اگر دفتر مقام معظم رهبری به طور مستقیم در این امر دخالت کند و اشراف داشته باشد، اینجانب آماده اقدام و تحویل امور پس از راهاندازی هستم... ـ چون قصد اقامت دراز مدت در خارج را هم ندارم ـ ولی برای تأسیس مرکزیت و آمادهسازی مقدمات حاضرم اقدام کنم. (البته با اشراف وزارت امور خارجه هم موافقت دارم).
برای ساختن مرکز اسلامی لندن، در محل هتلی که ملک وزارت امور خارجه است، ما از حضرت امام (قدس سره)، اجازه گرفتیم... ولی متأسفانه مسائلی تاکنون از آغاز کار، ما را بازداشته است... این محل در بهترین نقاط لندن قرار دارد و در سال 61، میخواستند بفروشند (به مبلغ چهار میلیون پوند) که ما مانع شدیم و امسال نیز تلکس فروش آن را مخابره کرده بودند (معاونت مالی وزات خارجه) که به قیمت 20 میلیون پوند میخریدند و اینجانب تلکس به جانب آقای دکتر ولایتی ارسال کردم و بحمدالله ایشان مانع از فروش آن شدند... و امیدوارم که با کمک و همکاری مقام معظم رهبری با انجام این پروژه، ایجاد مرکزیت در اروپا هم عملی شود.
با احترام و اخلاص قدیمی
سید هادی خسروشاهی
10/10/68
* * *
اسامی مجلات و روزنامههای چاپ اروپا:
نام |
فاصله زمانیانتشار |
محل نشر |
موضع |
|||
1ـ الشرق الاوسط |
روزانه |
لندن |
سعودی |
|||
2ـ العرب |
روزانه |
لندن |
عراقی |
|||
3ـ القبس |
روزانه |
لندن |
ارتجاع عرب |
|||
4ـ الاهرام |
روزانه |
لندن |
مصر |
|||
5ـ المسلمون |
هفتگی |
لندن |
سعودی |
|||
6ـ المحرر |
هفتگی |
پاریس |
ارتجاع |
|||
مجلهها: |
||||||
7ـ المجلة |
هفتگی |
لندن |
سعودی |
|||
8ـ الطلیعة العربیة |
هفتگی |
پاریس |
عراقی |
|||
9ـ الازمنة العربیه |
هفتگی |
نیکوزیا |
ارتجاع عرب |
|||
10ـ الافق |
هفتگی |
نیکوزیا |
ارتجاع عرب |
|||
11ـ کل العرب |
هفتگی |
پاریس |
عراقی |
|||
12ـ التضامن |
هفتگی |
لندن |
عراقی |
|||
13ـ الفرسان |
هفتگی |
لندن |
_ |
|||
14ـ الدستور |
هفتگی |
لندن |
عراقی |
|||
15ـ سیدتی |
هفتگی |
لندن |
سعودی |
|||
16ـ الموقف العربی |
هفتگی |
نیکوزیا |
_ |
|||
17ـ مجله الشرق الاوسط |
هفتگی |
لندن |
سعودی |
|||
18ـ الاسبوع العربی |
هفتگی |
لندن |
ارتجاع عرب |
|||
19ـ الحوادث |
هفتگی |
لندن |
ارتجاع عرب |
|||
20ـ الصیاد |
هفتگی |
لندن |
ارتجاع عرب |
|||
21ـ الوطن العربی |
هفتگی |
پاریس |
عراقی |
|||
22ـ صوت البلاد |
هفتگی |
نیکوزیا |
عرفاتی |
|||
23ـ فلسطین الثوره |
هفتگی |
نیکوزیا |
عرفاتی |
|||
24ـ الیوم السابع |
هفتگی |
پاریس |
عرفاتی |
|||
25ـ الاعلام |
هفتگی |
لندن |
_ |
|||
26ـ التغییر |
ماهانه |
پاریس |
_ |
|||
27ـ سوراقیا |
هفتگی |
لندن |
_ |
|||
28ـ التقریر |
هفتگی |
لندن |
عراقی |
|||
29ـ المنبر |
ماهانه |
پاریس |
عراقی |
|||
30ـ الملف |
ماهانه |
نیکوزیا |
عرفاتی |
|||
31ـ الجیل |
ماهانه |
پاریس |
ـ |
|||
32ـ مرایا عربیه |
ماهانه |
لندن |
ـ |
|||
33ـ المستقل العربی |
ماهانه |
پاریس |
عراقی |
|||
34ـ الوحدة |
ماهانه |
پاریس |
عرقی |
|||
35ـ المنار |
ماهانه |
پاریس |
عراقی |
|||
36ـ الشرق الجدید |
ماهانه |
لندن |
ـ |
|||
37ـ الباحث العربی |
ماهانه |
لندن |
ـ |
|||
38ـ سحر |
هفتگی |
لندن |
ـ |
|||
39ـ الکرمل |
ماهانه |
قبرص |
فلسطینی |
|||
40ـ العقرب |
هفتگی |
لندن |
ـ |
|||
41ـ المطراق |
هفتگی |
لندن |
ـ |
|||
42ـ الرأی الاخر |
هفتگی |
لندن |
ـ |
|||
43ـ العهد |
هفتگی |
لندن |
سعودی |
|||
44ـ الغادة |
هفتگی |
پاریس |
سعودی |
|||
45ـ المستقبل |
هفتگی |
پاریس |
ـ |
|||
46ـ الحیات |
یومیه |
لندن |
سعودی (نویسندگان شیعی لبنان) |
|||
47ـ القدس |
یومیه |
لندن |
ارگان رسمی عرفات |
|||
48ـ الثورة |
یومیه |
لندن |
ارگان رسمی حزب بعث عراق |
|||
49ـ صوت العرب |
هفتگی |
لندن |
ارگان ناصریهای مصر |
|||
50ـ کل الناس |
هفتگی |
لندن |
مستقل؟ |
|||
51ـ لوموند دیپلماتیک |
ماهانه |
ژنو |
ترجمه عربی لوموند پاریس |
|||
52ـ الصوفی |
ماهانه |
لندن |
ارگان گروه تصوف! محمد الفاسی (از آل سعود) |
|||
53ـ عاشورا |
فعلاً هفتگی |
لندن |
ارگان اصحاب آقای شیرازی |
|||
54ـ العالم |
هفتگی |
لندن |
ایران |
|||
55ـ الکلمة الممنوعة |
ماهانه |
لندن |
|
|||
56ـ الناقد |
ماهانه |
لندن |
|
|||
57ـ الصریح |
ماهانه |
لندن |
|
|||
58ـ التصریح |
ماهانه |
لندن |
|
|||
59ـ المیزان |
ماهانه |
سوئیس |
مصری |
|||
60ـ الملاقه |
ماهانه |
لندن |
اسلامی ـ سلفی |
|||
61ـ فلسطین المسلمه |
ماهانه |
منچستر |
اخوانی |
|||
62ـ الغرباء |
ماهانه |
منچستر |
اخوانی |
|||
63ـ الفتح |
ماهانه |
آمریکا |
وهابی |
|||
64ـ الرائد |
ماهانه |
آلمان غربی، بُن |
(جناحی از اخوان سوری) |
|||
65ـ النذیر |
ماهانه |
ـ |
مخالفین سوریه |
|||
66ـ المسلم |
ماهانه |
لندن |
ضدلیبی |
|||
67ـ العروة الوثقی |
ماهانه |
ژنو |
فرهنگی |
|||
68ـ الآن |
ماهانه |
لندن |
|
|||
69ـ السنة |
ماهانه |
لندن |
سلفی |
|||
70ـ البیان |
ماهانه |
لندن |
|
|||
71ـ دراسات فلسطینیة |
فصلنامه |
لندن |
فلسطین |
|||
* * *
هو الحق
برادر گرامی حجتالاسلام والمسلمین جناب آقای رفسنجانی دام مجده العالی
بعد التحیات امید که سلامت باشید.
چندین بار سعی برای تماس تلفنی، جهت دریافت پاسخ موضوع معهود! به عمل آمد که همراه با موفقیت نبود! لابد مصلحت چنین است؟... ولی طبعاً این، راه حل رفع مشکل آن مومن بیریا و صادق نیست. البته به نظر میرسد که مسئله مهمتر و معضلتر از مسئله قطعنامه یا امثال آن نباشد و اگر دوستان میخواستند راه حلهای دیگری هم میتوانستند بیابند... ولی به هر حال اگر از آن طریق اقدامی مقدور نیست، میتوان راه حل موقت دیگری یافت: مثلاً اگر صلاح باشد، ایجاد مرکزی در اروپا، به عنوان «مرکز مطالعات اسلامی و بینالمللی» که واقعاً پاسخگوی مسئولین نظام اسلامی در رابطه با مسائل مهم بینالمللی باشد و اطلاعات لازم را ـ سریع و مستقیم ـ در زمینههای مختلف که لازم دارند، به آنها برساند و درظاهر هم وابسته به وزارت امور خارجه... که این امر اقدام بسیار مفیدی است و به نحوی مشکلگشا میتواند باشد!...
طبعاً در صورت ایجاد این چنین امکانات و شرایطی با حضور عینی سرپرست آن در اروپا، در مورد اتهامات به مسئولین کشور هم، میتواند دو کار انجام دهد: 1ـ پاسخگویی سریع (که طبق قانون باید چاپ کنند)، 2ـ تعقیب قانونی در صورت تخلف از درج پاسخ.
علاوه بر این، در جمعآوری کلیه مطالب چاپ شده در رابطه با مسائل انقلاب و مسئولین، آنها را با اندیشههای دشمنان آگاه سازد. اصولاً در دنیای امروز، حتی یک کلمه هم اهمیت دارد، برای نمونه ملاحظه نمایید که کاردار جدید انگلیس در تهران، حتی در قبال ترجمه غلط! یک کلمه حساسیت نشان میدهد. (ضمیمه شماره 1) و ما در سطح جهان در قبال همه اتهامات «ساکت» هستیم... و متأسفانه انتصابها ـ یا انتخابها ـ در سطوح مختلف نشاندهنده این است که کار را نباید به کاردان سپرد! که نمونه آخر آن را در ارشاد میتوان دید! و در همین راستا است که ناگهان میبینیم (در جرائد کشور) سلمان رشدی، مؤلف آیات شیطانی و برنده جایزه صهیونیستها در لندن، در ایران هم از طرف وزارت ارشاد برنده جایزه ممتاز میشود (البته بابت کتاب دیگرش به نام شرم که ناظر بر پاکستان است) ولی آیات شیطانی که ناظر به ایران است، به صراحت قرآن را هم به سخره گرفته است و کلیه سازمانها و انجمنهای اسلامی انگلیس و هند و پاکستان، به آن حمله و قیام کردهاند و کتاب او را تقبیح نمودهاند و ارشاد ما! ناگهان در همین بحران به کتاب دیگر او جایزه ممتاز میدهد؟... چرا که اغلب دوستان یا زبان نمیدانند یا وقت مطالعه ندارند و یا اصولاً در جریان این قبیل امور نیستند که بگذرم ولی در این زمینه من به وظیفه خود عمل کردم و موضوع را به طور مشروح و تلفنی به آقای صباح زنگنه اطلاع دادم تا واکنشی به جای جایزه! نشان دهند.
دو سه مجله عربی که این هفته به دستم رسید به پیوست میفرستم: اتهامات مندرج در آنها، به نظر من حتماً باید مورد توجه قرار گرفته و تعقیب جدی از طریق وزارتخانه به عمل آید:
1ـ اتهام ارتباط مستقیم جنابعالی با امیرام نیر اسرائیلی که اخیراً در حادثه هواپیما کشته شد (مجله کل العرب، چاپ پاریس، اصل مجله به پیوست است).
2ـ اتهام خارج کردن ارز توسط مسئولین (از جمله جنابعالی) که مبلغ آن را هم ذکر کردهاند! و اسامی بقیه هم در مقاله آمده است (اصل مجله الدستور، چاپ لندن به پیوست است) تکرار این دروغها بالاخره تأثیر میگذارد، چون همه مردم در ایران نیستند که دروغ بودن آن را بدانند.
3ـ اتهام شکنجه اسیران عراقی و کشتار دسته جمعی آنها در ایران... (مجله کل العرب)
4ـ مطالبه جزائر سهگانه از سوی ناصریستها به استناد حرفهای بنیصدر و آقای خلخالی! (اصل مجله «الازمنه» چاپ نیکوزیا، به پیوست است).
5ـ اصل مجله سوراقیا که اتهام تجدید فراش! یکی از مسئولین را پس از اعدام شوهر یک زن، ذکر کرده است.
به هر حال، علاوه بر پیگیری این امور، سرپرست مرکز مطالعات بینالمللی میتواند در اروپا، رابطه خوب و فعال و آزادی (از لحاظ دیدارها و ملاقاتها که نوعاً برای سفراء مقدور نیست) با مسئولین حرکتهای اسلامی داشته باشد... به ویژه اگر سابقهای طولانی هم با آنها داشته باشد و با توجه به این نکته که همه آنها، قادر به سفر به ایران نیستند... اما دیدار در خارج و انتقال نظریات و... آسانتر است و طبعاً کارهای اجرایی به عهده مسئولین مرکز خواهد بود.
شرکت در سمینارهای مسلمانان در اروپا هم یکی دیگر از ابعاد فعالیتهای این مرکز میتواند باشد، همانطور که در صورت لزوم خود مرکز هم میتواند سمینارهایی در سطح جهانی در اروپا برگزار کند.
... انتظار دارد که پاسخ نهایی را بفرمایید. اگر با مسئله «ایجاد مرکز مطالعات اسلامی و بینالمللی» موافق هستید، اعلام بفرمایید تا طرح کلی آن کتباً ارسال شود، در غیر این صورت هم پاسخ منفی صریح، بهتر از بلاتکلیفی است!...
... ما در عین اینکه به انقلاب «بدهکار» نیستیم، و در حدود وسع و امکان، تکلیف خود را تاکنون، انجام داده ایم، اما میتوانیم که در اوج درویشی و قله بینیازی، «طلبکار» هم نباشیم! و ضمن خداحافظی برای همیشه، از مزاحمت مکرر دوستان هم صرف نظر کنیم. و در گوشهای نشسته و منتظر: اتیان امرالله!... و شکوه را هم میگذاریم برای یوم المعاد... فانه لایضیع اجر من احسن عملا و انه لایخلف المیعاد.
با احترام
سید هادی خسروشاهی
بعد التحریر
بعد از آماده شدن نامه، چند مجله دیگر نیز به دستم رسید که عیناً یا فتوکپی آنها را تقدیم میدارم.
پیش از اشاره به موضوعات آنها، یادآوری این نکته ضروری است که اخیراً در جمهوری اسلامی چندین کتاب تاریخی!.. چاپ شده که آیتالله کاشانی را جاسوس، مزدور و غیره معرفی کردهاند که از آن جمله است کتابهای: چراغ راه آینده، کودتای 28 مرداد، خاطرات ناصر قشقائی... در همه اینها، متأسفانه «مدرک»، مطبوعات غربی است!. کتاب «کودتای 28 مرداد» با استناد به یک روزنامه غربی، آیتالله کاشانی را متهم میکند که روز کودتا ده هزار دلار از آمریکاییها پول گرفته! و در جای دیگر متهم میکنند که با تودهایها زدوبند کرده و در جای دیگر، با شاه و دربار همکاری داشته!... و برای همین هم شاه بعداً به دیدار او میرود و دستش را میبوسد؟ پس عدم اهتمام در زمان حیات موجب عدم سوءاستفاده دشمنان در درازمدت نخواهد بود، بلکه همین نمونه، ضرورت تکذیب در زمان حیات را نشان میدهد. اما مجلات:
1ـ سوراقیا مقالهای دارد که از عکس آن میتوان فهمید چه میگوید؟
2ـ مجله الاسبوع العربی، با بنیصدر مصاحبهای دارد که مسئولین ایران، از دوران او، با آمریکا زدوبند داشتهاند؟
3ـ روزنامه المحرر چاپ پاریس، احمدآقا را متهم به بیرون بردن 290 دلار و 8 میلیون مارک میکند و منتظر پاسخ است (یعنی واقعاً اگر ما کسی در اروپا داشتیم که پاسخ مینوشت، طبق قانون مجبور به چاپ بود).
با ملاحظه موارد ارسالی، و با توجه به این که متأسفانه زحمات پنج ساله حقیر و ارشاد در انتشار مجله از لندن ـ العالم و دو مجله به انگلیسی ـ به علت کمبود بودجه، به هدر میرود، یکی از آنها تعطیل شده و بقیه منتظر نوبت هستند...
برای تأسیس آنها من 11 بار به لندن رفتهام و جمعاً حدود 7 ماه آنجا بودهام تا این کارها راه افتاده است. و اگر مسئله مرکز مطالعات بینالمللی اسلامی درست شود و بودجه را هم به هر نحوی شده، دولت تأمین کند ـ آمادگی انجام وظایف فوق را ـ دارم و در غیر این صورت هم عندالله مسئولیتی ندارم و به تکلیفم که ابلاغ آن به شما و دیگر برادران بود، عمل کردهام...
و الله من وراء القصد و انه علی کل شیء لقدیر.
سید هادی خسروشاهی
8 بهمن ماه 1367 ـ تهران
هو الحق
برادر گرامی حجتالاسلام والمسلمین جناب آقای تسخیری دام مجده العالی
بعد التحیات امیدوارم که سلامت و موفق باشید. شرمندهام که سهشنبه قبل، به علت سمینار افغانستان، نتوانستم در جلسه شرکت کنم. بعد هم که آمدم ترکیه... در اینجا، در عالم کتاب و روزنامه و مجله و نشریات محشری برپاست و اگر «ما» (؟) هم حرکت میکردیم، حداقل یک روزنامه یومیه و یک مجله هفتگی داشتیم و ماهنامههای اسلامی «بچههای ترک سنی هوادار انقلاب اسلامی ایران» را هم که یکی پس از دیگری تعطیل میشوند، اداره میکردیم... اما «ما»؟ هنوز، با این مرحله، «گویا» فاصله زیاد داریم... «حریت» در 700 هزار نسخه هر روز چاپ میشود. 65 هزار نسخه هم در آلمان برای کارگران... حتی در سفر دو ماه قبل، در «لوگانو» ـ مرز سویس و ایتالیا ـ دیدم که روزنامه حریت توزیع میشد... و البته «خط» آن هم معلوم است...
شخصی به نام «اصل نادر» ـ ترک مقیم قبرس ـ شبکهای از وسائل ارتباط جمعی را اداره میکند. روزنامه «گون آیدین» ـ گونش ـ تان (روزنامه رنگی سکسی؟) ـ قیمت فقط یک تومان! و روزنامه یومیه فتواسپور ـ ورزشی ـ و هفته نامه «نکته» را منتشر میسازد و طبق نوشته روزنامه جمهوریت چاپ استانبول، برای تبلیغ آنها، فقط در تلویزیون، در یک ماه میلادی گذشته 7 میلیون دلار هزینه کرده است... «اصل نادر» سرمایهداری است فراماسون که هدفی را دنبال میکند... و هر سه ماه یکبارن دو میلیون دلار ضرر روزنامه گون آیدین و گونش را هم میدهد و «ما»؟ هنوز آماده نیستیم که سالانه برای یک روزنامه یومیه، و یک هفته نامه (مجله) و کمک به ماهنامههای اسلامی، یک میلیون دلار خرج کنیم؟...
حالا این درددلها را با شما در میان میگذارم که بدانید ـ و البته میدانید ـ رمز پیروزی تبلیغاتی دیگران، در کجاست و رمز عدم آن در کجا؟ ... البته طرحی در این باره داشتم و حتی برای نصف مبلغ ریالی آن «بانی» هم پیدا کردم و به آقای موسوی نوشتم و طبق معمول «بلاجواب»؟ ماند(!) و اخیراً چون به جنابعالی قول همکاری دادم، این اطلاعات را برای شما میفرستم و همراه این نامه نمونههایی از آخرین شمارههای روزنامههای باند «اَصل نادر» را میفرستم تا به وضوح ببینید که برای افساد یک ملت مسلمان، دشمن چگونه توطئهای را پیاده میکند... در همین روزنامهها، خبر اخراج حجتالاسلام و المسلمین جناب آقای صابر همدانی، با اتهاماتی واهی منتشر شده است، در حالی که روزنامههای دیگر ترکیه، اغلب «سکوت» اختیار کردهاند... البته نقش «حریّت» کمتر از اینها نیست و با توجه به تیراژ بالایی که دارد، مخربتر هم هست.
روزنامههای زمان، ملی گازاته، و ترکیه هم که رنگ اسلامی دارند، از تیراژ بالایی برخوردار نیستند... فقط روزنامه «ترکیه» با خرید و نصب چاپخانههای مجهز در شهرهای ترکیه، با انتشار هم زمان روزنامه در چند شهر ترکیه و آلمان غربی، توانسته است تیراژی بالغ بر سیصد و پنجاه هزار نسخه پیدا کند ولی طبق گزارش روزنامه جمهوریت همین روزنامه هم در ده ماه گذشته پانصد میلیون لیر فقط هزینه تبلیغ تلویزیونی داشته است... ولی نکتهای که ناگفته نباید گذاشت اینست که این روزنامه ارگان همان جناب «حسین حلمی عشق» ـ دشمن سرسخت شیعه و وهابیت! ـ است و تاکنون 50 کتاب به عربی، اردو، فارسی در رد شیعه ـ و بیشتر ردّ وهابیت ـ افست کرده و در سراسر دنیا توزیع کرده است... که در جریانات گذشته ما هم تعداد 15 هزار نسخه از کتابهای وی را بر ضد وهابیت خریدیم و در نقاط مختلف توزیع شد... پشتوانه مالی این گروه، درآمد ناشی از نمایندگی کارخانههای صنعتی آلمان غربی و اروپا در ترکیه است. نمونه نشریه انگلیسی آنها هم ارسال میشود تا وسعت کار تجاری ـ صنعتی این گروه را ببینید.
در قبال اینها، ده نوع مجله و روزنامه مستضعف اسلامی را هم میفرستم، تا ذوق و هنر و استعداد بچه مسلمانها را ببینید و در صورت امکان با ارائه نمونهها، به مقام معظم رهبری، ضرورت ایفای نقش جمهوری اسلامی را یادآورشوید تا اگر ایشان مقدورشان هست، اقدامی بکنند، البته کاملاً... بدون تظاهر، چون در غیر اینصورت بیتردید موجب گرفتاری این برادران خواهد شد و به نتیجه نخواهیم رسید... شما خود میتوانید رابط باشید و نیازی به نهادهای دیگر و اعلام قبل از اقدام ـ مانند کشف ده تن طلا! نیست...
پس در واقع در ترکیه هم بیشتر ما در صحنه نیستیم... ذوق و هنر و آمادگی و استعداد هست ولی «پارایوقدور» ـ یعنی پول نیست! ـ گرچه شما باید تاکنون ترکی را آموخته باشید و نیازی به ترجمه نباید باشد! چون اصولاً مرحوم آیتالله آملی، والد آقای لاریجانی! به تمامی استانهای: گیلان، آذربایجان، مازندان و خراسان! ـ همه را ـ میگفت: «رِشت»! پس باید زبان همدیگر را خوب بدانیم، چون مِلاکاکه یکی هستیم و همین هم به قول فلاسفه! «علة الانضمام» است ـ که البته این آقایان هم نه خودشان فهمیدند که چه میگویند و نه گذاشتند که مردم بفهمند چه میکنند و چه میخواهند؟!... ـ ولی به نظرم ترکی شما «هنوزه»!...
از شوخی و جدی که بگذریم: باید بگویم که هر وقت از ایران خارج میشوم و وسعت و کثرت کار آل سعود و دیگران را میبینم و در قبال آن، بیبرنامگی و قلت کار ما و تحویل عمدی کارها به کسانی که اصولاً «بلد» نیستند که چه باید بکنند؟ و فقط به پروندهسازی و سرکوب دیگران مشغولند و... تصمیم میگیرم که دیگر سفر نکنم و از این امور آگاه نشوم و مانند دوران نخستین! گوشهای بنشینم و به ورد و ذکر و دعا بپردازم! چون واقعاً چهل سال در صحنه بودن ـ کم یا زیاد ـ خستهام کرده و پند واعظان شهر هم دیگر آزارم میدهد و از مسجد و مدرسه هم بیزار شدهام و دنبال میخانهای بیحاجب و نگهبان هستم که درش شب و روز به رویم باز باشد! تا حداقل خود را برهانم و ز هر چه رنگ تعلق دارد آزاد شوم و سرانجام به ساغر ختم کنم این عدم اندر عدم نامه... تا به پیر صومعه برگویی حسن ختامم را...❊ خواه پیر صومعه آن را ببیند یا نبیند که دیگر به پیر نیز نیازی نخواهد ماند!
از استانبول عازم «رم» هستم و تجدید دیدار با واتیکان! که گنبد بلند آن و نقاشیهای درون آن نشانگر ذوق و هنر انسان و ظلم و ستم پدران! بر اولاد آدم است!... بعد هم اگر ویزا دادند سری هم به لندن میزنم و درددلهای اروپا را که بیشتر است از آنجا برای شما خواهم نوشت تا شما باشید و دیگر «طلب همکاری»! نکنید.
با درودهای همچنان: دعوی، اسلامی، ثوری، وُدّی و أخوی!
استانبول 20/7/68
سید هادی خسروشاهی