( 0. 0 )

وجه تسمیه در دوران پادشاهى خسرو پرویز كه بهرام چوبین به مخالفت با وى برخاست، پادشاه ساسانى ضمن حمله به بهرام چوبین، وارد سرزمین سرسبز و حاصلخیزى شد كه برایش جالب و بى‌نظیر بود.

نویسنده : سید هادی خسرو شاهی

وجه تسمیه در دوران پادشاهى خسرو پرویز كه بهرام چوبین به مخالفت با وى برخاست، پادشاه ساسانى ضمن حمله به بهرام چوبین، وارد سرزمین سرسبز و حاصلخیزى شد كه برایش جالب و بى‌نظیر بود. این سرزمین، به خاطر سرسبزى و خرّمى خود، مورد پسند خسرو پرویز واقع گردید و او در همان محل، چشمه‌اى یافت كه آن را قوم كیازان ایجاد كرده بود و براى درمان امراض گوناگون مفید بود. شاه در این چشمه استحمام نمود و بهبودى یافت و پس از برگشتن از بیزانس كه بر بهرام چوبین غالب شده بود، به یمن بهبودى مرضش، آنجا را به نام خود، خسروشاه نامید!

غارت و وحشت در سال 787 ق توقتمش خان، از خوانین دشت قبچاق و از نوادگان باتو (پسر چنگیزخان)، به تبریز حمله‌ور شد و به غارت و كشتارهاى وحشت‌انگیزى دست یازید كه از آن حملات، خسروشاه مصون نماند و به شدّت آسیب دید و تقریباً ویران گردید.سلسله سالاریانبه نوشته احمد كسروى، در زمان سلاطین سالاریان در آذربایجان، خسروشاه مركزیّتى داشت و هم اكنون در آنجا، بقایاى قبور منسوب به برخى بزرگان سلسله سالارى موجود است .

ابوعلى حمزة بن عبدالعزیز سالار[1]  كه قبرش در آرامستان عمومى خسروشاه 

واقع شده است، از بازماندگان سلاطین سالاریان است و به قولى در سال 448 ق وفات كرده است .دوران نهضت مشروطیت

 خسروشاه در دوران نهضت مشروطیت و استبداد صغیر، زیر سم سواران صمدخان شجاع‌الدوله قرار گرفت و صمدخان چندى در خسروشاه ماند و آذوقه سربازان و اسبان خود را از مردم خسروشاه و حوالى آن تأمین نمود و در خسروشاه بود كه حاج احتشام لیقوانى با سواران و سربازانى كه عین‌الدوله فرستاده بود، به او پیوست (پنجشنبه 14 ذى الحجه 1326) و از خسروشاه حركت كرد و از راه سردرود به مجاهدین حمله كرد. آبادانى

بعد از انقراض سلسله قاجاریه، خسروشاه در دوران بعدى، رو به آبادانى گذاشت و روز به روز بر وسعت و زیبایى آن افزوده شد و به یكى از زیباترین ییلاق‌هاى آذربایجان تبدیل گردید.

موقعیت خسروشاه در حدود 38 درجه و 57 دقیقه عرض شمالى و 46 درجه و 3 دقیقه طول شرقى از نصف‌النهار گرینویچ واقع شده و ارتفاع آن از سطح دریا 1500 متر است . حدّ شمالى آن، رشته‌اى از كوه‌هاى سهند است كه به صورت قوسى از شرق به غرب امتداد یافته و آواراق نامیده مى‌شود و انتهاى غربى آن مُشرف به جاده اصلى است كه قیز قالاسى (قلعه دختر) نامیده مى‌شود و سپس جلگه رسوبى آجى چاى (رود تلخ) و
زمین‌هاى قدیمى دریاچه و مزارع بزانلو با خط آهن تبریز ـ تهران، واقع شده است .

خسروشاه 22 كیلومتر از تبریز فاصله دارد، حدّ جنوبى آن اراضى دیماه قراى دیزج و خصیل و حد فاصل كوه‌هاى صرافلار و شام شرف و دو گاو است و در حدّ شرقى خسروشاه، باغات میوه پُردرخت قراى كلجاه و بایرام از شمال به جنوب طورى پیچیده شده‌اند كه چشم‌انداز زیبایى را در اطراف جاده به وجود آورده‌اند.

راه‌هاى ارتباطى

راه اصلى تبریز به طرف غرب ایران، از خسروشاه مى‌گذرد و از همین طریق، خسروشاه با تبریز و دیگر شهرهاى كشور ارتباط دارد. وجود این راه اصلى آسفالته، باعث رشد اقتصادى در این ناحیه گردیده است ؛ به طورى كه اكثر كارگران از شهرها و روستاهاى دور و نزدیك به خسروشاه مى‌آیند و در مزارع و باغات آن مشغول كارمى‌شوند.

راه فرعى خسروشاه ـ اسكو نیز كه از همین راه اصلى منشعب مى‌شود، ارتباط خسروشاه را به اسكو و سایر بخش‌ها و روستاهاى واقع در مسیر این جاده برقرار مى‌سازد. این جاده فرعى نیز آسفالته است .

اقتصاد كشاورزى

در حدود سى سال پیش، كشاورزى خسروشاه از كمبود آب به طور جدّى در خطر افتاده بود و هر روز بر میزان كوچ مردم به سایر شهرستان‌ها اضافه مى‌گردید. عمده آبى كه از قنات‌ها استفاده مى‌شد، اغلب در دست متنفّذان محلى بود و افراد كم بضاعت نمى‌توانستند از آن بهره بگیرند و در نتیجه میزان رشد تولیدات كشاورزى همچنان سیر نزولى مى‌پیمود و چه بسا اتفاق مى‌افتاد كه افرادى به خاطر آب و آبیارى مزارع، حتى جان خود را از دست مى‌دادند!

اما دیرى نگذشت كه با حفر اولین چاه عمیق، تحول عظیمى در آبیارى مزارع و
باغات خسروشاه صورت گرفت . بعدها دومین و سومین چاه نیز حفر شد و اكنون بیش از 25 چاه عمیق در خسروشاه به‌طور شبانه‌روزى مشغول آبیارى مزارع و تاكستان‌ها و باغات است و این امر باعث شده كه بر جمعیت خسروشاه اضافه گردد و نیز كوچ‌كنندگان دوباره به دیار خود برگردند.

محصولات عمده خسروشاه در مرتبه اول پیاز و صیفى‌جات و در مرتبه بعد سر درختى مانند بادام، زردآلو، انگور، سیب و هلو است كه به بازار تبریز و سایر شهرستان‌هاى دور و نزدیك صادر مى‌شود. در سال نزدیك به صدها تُن خشكبار در خسروشاه تولید مى‌گردد.

هفته بازار

هفته بازار خسروشاه كه روزهاى سه شنبه دایر مى‌شود، پر رونق‌تر از بازارهاى دیگر است ؛ به‌طورى‌كه در اطراف مشهور شده است: «هر فروختنى كه دارى، به بازار خسروشاه ببر!» زیرا از تمام روستاییان اطراف، از هر خانه، یك نفر حتمآ در بازار خسروشاه براى خرید و فروش حضور مى‌یابد.

بازار هفته خسروشاه كه در اكثر هفته‌بازارها نیز معمول است، دو بخش جدا از هم دارد: قسمتى مخصوص اجناس، خوراك، پوشاك و لوازم خانگى، و بخش دیگر مخصوص فروش چهارپایان است . در بخش اول كه یك میدان وسیع است، فروشندگان براى خود سال‌هاى متمادى مكان ثابت و دائمى ایجاد كرده‌اند كه سایر فروشندگان نیز آن را به رسمیت شناخته‌اند و اغلب آنان بساط خود را پهن كرده، گاهى نیز چادر برپا مى‌كنند.

بخش دوم بازار هفته به انواع دام‌ها و احشام مانند گوسفند، گاو، بز، بره، بزغاله و غیره اختصاص دارد و در این بخش سود بیشترى عاید واسطه‌ها و دلال‌ها مى‌شود كه سال‌ها استاد كار و طرف اطمینان بوده‌اند و با قاطعیت معاملات را  

روبه‌راه مى‌كنند.

بازار قدیمى خسروشاه كه اكنون به گاراژ تبدیل شده، خیلى مناسب ساخته شده بود و كسبه محل معینى داشتند و در آن محل بساطشان را پهن مى‌كردند؛ مثلا كفاش‌ها، قصاب‌ها، بقال‌ها و بزّازها و سایر كسبه هر كدام جدا از دیگران و در جاى مشخص و معلوم به خرید و فروش مشغول بودند و حتى خانه‌ها، به صورت مغازه در اطراف میدان بازار بنا شده بود.

اما اكنون در میدان پشت شهردارى، در یك طرف بازار عمومى و در طرف دیگر بازار احشام و دام‌هاست و روزهاى سه‌شنبه را هیچ‌كس فراموش نمى‌كند و معمولا در اطراف خسروشاه، سه‌شنبه را «خسروشاه گونى» یعنى روز خسروشاهمى‌گویند.

خسروشاه اكنون از تمام خدمات شهرى بهره گرفته و داراى آب لوله كشى و برق شبانه‌روزى از شبكه برق سراسرى است .

آثار باستانى

در خسروشاه، تعداد 32 باب مسجد در داخل و 9 باب مسجد مخروبه در خارج از شهر وجود دارد كه هر یك داراى سابقه طولانى است . مسجد جامع خسروشاه كه بزرگ ترین مسجد شهر به شمار مى‌رود، داراى ستون‌هاى بسیار بزرگ است . تاریخ بناى این مسجد به درستى معلوم نیست، ولى قدمت آن بیش از سه قرن است .

از آثار تاریخى خسروشاه مى‌توان عیده مسجد را كه گویا در سیل سال 988 ق ویران شده است، نام برد. از دیگر آثار تاریخى خسروشاه، یازیلى مسجد است كه در زمان سلطنت مظفرالدین شاه بنا شده است . میدان مصلا، آرامگاه شیخ سلار و آرامگاه امیر مضر بن عجیل و آرامگاه برخى بزرگان دیگر نیز از آثار تاریخى خسروشاه به شمار مى‌رود. از یادگارهاى سلسله سالاریان مى‌توان باغ سالار و چشمه سالار را نام برد.

در مرداد 1339، یك هیأت چهار نفرى انگلیسى به ریاست چارلز برنى، استاد دانشگاه منچستر كه چند سال قبل، از وضع قره تپه خسروشاه بازدید كرده بود، در قسمت قره تپه خسروشاه به خاك‌بردارى و كاوش علمى اقدام كرد. در نتیجه آن، بنیان دیوارهاى خشتى چند خانه ظاهر شد و آثارى از ظروف سفالى قدیمى به دست آمد كه
در موزه آذربایجان در معرض دید قرار گرفته است . بنا به اظهار چارلز برنى، این آثار مربوط به 2500 سال قبل از میلاد (یعنى زمان دولت مادوماننا) است و با ادامه كاوش‌هاى علمى و اساسى در سال‌هاى آینده، ممكن است نتایج مطلوب به دست آید و گام‌هاى مفیدى در كشف آثار تاریخى و قدیمى برداشته شود.خسروشاه در آثار مورخین و پژوهشگراندر كتاب‌هایى مانند مسالك و ممالك اصطخرى، البلدان و مختصر البلدان ابن فقیه و بسیارى از كتاب‌هاى دیگر، خسروشاه از شهرهاى آذربایجان شمرده شده است . حمدالله مستوفى در كتاب نزهة القلوب، آذربایجان را هفت ناحیه نامیده كه ناحیه سوم ویدهر است . وى از شهرهاى بزرگ این ناحیه، خسروشاه را نام برده است . یاقوت حموى نیز در معجم البلدان از دو خسروشاه نام مى‌برد: یكى در نزدیكى مرو كه دهكده‌اى بیش نیست، و دیگرى شهر خسروشاه كه در هفت فرسنگى تبریز قرار دارد و داراى ساختمان‌ها و بازارهاى باشكوهى است .

یكى از پژوهشگران معروف تبریز، دوست بسیار ارجمند اینجانب مرحوم عبدالعلى كارنگ، درباره خسروشاه‌مى‌نویسد: خسروشاه شهركى است آباد، حاصلخیز و بهره‌مند از فرهنگ و بهداشت و برق و آب لوله كشى شده و دیگر مزایاى شهرى. مركز دهستان محسوب مى‌شود،[2]  با    

اسكو شش كیلومتر فاصله دارد، جاده تبریز ـ آذرشهر از وسط آن عبور مى‌كند. گورستان كهنى دارد كه در جنوب آبادى، در دو سوى جاده مزبور واقع شده‌است .

در این گورستان عده زیادى از اهل علم و عرفان به خاك سپرده شده‌اند. صاحب روضات الجنان مى‌نویسد: «بابا محمد گازر،شیخ
یعقوب رومى (متوفى در 912 ق) و درویش جلال‌الدین اخى، در این گورستان دفن گردیده‌اند.»

نگارنده (عبدالعلى كارنگ) دو بار از این گورستان دیدن كرده: یك بار همراه آقاى محمود اصفهانى‌زاده و یك بار همراه آقاى دكتر حسین علیزاده خسروشاهى . اكنون هیچ‌یك از آن چهار قبر مشخص نیست، اما تعداد زیادى از قبور كهن به‌جا مانده كه پاره‌اى كتیبه و ماده تاریخ دارد و عده‌اى، یا نوشته و تاریخ ندارد و یا نوشته آن‌ها به كلّى از بین رفته است.

در بین قبور كهن، قبر ابوعلى حمزة بن عبدالعزیز از همه مشخص‌تر است . این قبر نزدیك دیوار غربى گورستان واقع شده، دو سنگ نبشته دارد: یكى كهن و دیگرى تازه . سنگ‌نبشته كهن بر بالاسر قبر نصب گردیده و خط آن، نستعلیق ناپخته‌اى است، بدین مضمون: «هو الله الباقى، كلّ من علیها فان، هذا قبر العالم العابد الزّاهد...[3]  ابوعلى بن...[4]  عبدالعزیز شیخ سلّار...». و سنگ‌نبشته تازه

 بر روى قبر نهاده شده و خط نستعلیق برجسته‌اى دارد...

اخیرآ نرده و محفظه‌اى نیز از آهن براى این قبر تعبیه شده است .

از سنگ‌نبشته‌هاى سالم و ناشكسته دیگر، دو لوح مرمرین را نیز مى‌توان نام برد كه یكى متعلّق به قبر نظام‌الدین عبدالحمید و دیگرى متعلّق به قبر شخصى موسوم به محمد شفیع است .

میرزا جعفر سلطان القرایى در سال 1343ق از این گورستان تاریخى دیدن كرده و مندرجات دو لوح مزبور را یادداشت نموده و نوشته آن‌ها را در حواشى روضات الجنان چنین آورده است :

«لوح مرمرینى كه به قبر نظام‌الدین عبدالحمید تعلّق دارد، در جنوب غربى آن عرصه خرابه به شكل عمودى بر سر قبرى نصب و نوشته آن چنین است :

اللهم انّك عفوّ تحبّ العفو، فاعف عنّى

هذا مرقد المولى العالم الكامل، جامع فنون المعالى و الفضائل، عُمدة القضاة و
الولاة المتشرّعین، أُسوة الفقهاء و العلماء المتورّعین، الواصل إلى رحمة ربّه المجید، القاضى نظام الملّة و الشریعة و التقوى و الدین، عبدالحمید ابن المولى الأعظم الأفخم، المقرّب إلى الملك الولى، تاج‌الدین على (طاب ثراهما) توفّى فى ربیع الأوّل سنة تسع و تسع مائة.

و در صفحه آن دیگرى كه در جنوب شرقى آن عرصه افتاده است، نام صاحب قبر را پس از ذكر اسامى ائمه اطهار این گونه نوشته‌اند :

توفى من دارالعناء و موضع ابتلاء الاحبّاء بالبلاء، (فانّ الجنة هى المأوى)[5]

الشّیخ المتورّع المتشرّع، المتّقى الصّالح العابد، المبرور إلى برّ الحرمین و زائر أمیرالمؤمنین و أولاده المعصومین، الحاج محمد شفیع المرحوم ابن قدوة السالكین الحاج خواجه محمد المبرور... سنة 1078».

و پس از بحثى مفصّل درباره شیخ سلّار بن عبدالعزیز، چنین نوشته‌اند :

«یكى از محلّات این ده، به اسم لُوات موسوم است و مزارى نیز در آنجا به نام قطب‌الدین راوندى[6]  معروف است . ریش سفیدان ده معتقدند كه این محله به نام    

  قطب الدین راوندى ـ كه مدفنش آنجاست ـ موسوم است . عامه در لفظ راوند تصرّف كرده و به تحریف لُوات[7]  مى‌خوانند.

این قبر، در زیر قبه‌اى كه تازه تعمیر كرده‌اند، واقع و روى آن با گچ و آجر پوشیده شده، از نام و نشان صاحب قبر اثرى در آنجا ظاهر نیست .[8]

 

در دایرة‌المعارف سرزمین و مردم ایران، از خسروشاه به عنوان یكى از نقاط دیدنى خارج از تبریز در فصول سیاحت نام برده شده و آمده است :

منطقه خسروشاه و سردرود و اسكو ـ كه در سر راه تبریز واقع شده - در فصل بهار، مركز تفریح مردم تبریز است . خسروشاه از تبریز 22 كیلومتر فاصله دارد. در كتاب مسالك و ممالك اصطخرى و البلدان و مختصر البلدان ابن فقیه، نام خسروشاه به عنوان شهرى از آذربایجان ذكرش آمده است .[9]


[1] . شرح حال وى خواهد آمد.

[2] . خسروشاه 28 روستا دارد كه جمعیت آن‌ها در مجموع ، پانزده هزار و 874 نفر در 2919 خانوار است .جمعیت خود خسروشاه نیز طبق سرشمارى سال 1345 ش ، پنج هزار و 137 نفر بوده است كه در هزارو 130 خانوار زندگى مى‌كنند. البته اكنون جمعیت شهر، بسیار بیشتر از رقم مزبور است و حدود چهلهزار نفر تخمین زده مى‌شود.

[3] و 2. به جاى نقطه چین‌ها، بر روى سنگ قبر، كلمه‌اى شبیه «استاد» یا «سلار» حك شده است .

[4]

[5] .  نازعات (79): :41 «همانا جایش بهشت است».

[6] . «ابوالحسن سعد بن هبة‌الله بن حسن راوندى ، ملقّب به قطب الدین ، عالم و فقیه و محقّق و محدث وشاعر بود. او از بزرگان علماى امامیه محسوب مى‌شود. تألیف 43 اثر را به وى نسبت داده‌اند.درگذشت او روز چهارشنبه 14 شوال 573 در شهر قم اتّفاق افتاد و در صحن بزرگ مزار حضرتمعصومه 3 به خاك سپرده شد». (محمد على مدرس تبریزى ، ریحانة الادب، ج 4، ص 469). آقاى سلطان القرایى نیز با نقل عبارت ریاض العلماء، به این نكته اشاره كرده‌اند. صاحب ریاض العلماءمى‌نویسد: «این راوندى ، یا فضل‌الله راوندى است و یا یكى از اولاد قطب الدین راوندى . به هر حال خداداناتر است». (حواشى روضات الجنان و جنات الجنان، ج 1، ص 544 ـ 542).

[7] . عده‌اى از اهالى خسروشاه نیز اكنون «راوات» تلفظ مى‌كنند.

[8] . عبدالعلى كارنگ ، آثارباستانى آذربایجان، ج 1، ص 581 ـ 575.

[9] . دایرة‌المعارف سرزمین و مردم ایران، ص 314 ـ 313.

به مطلب امتیاز دهید :
( 0. 0 )
Review Count : 0 Review

Change the CAPTCHA code