حجتالاسلام والمسلمین دکتر محمدحسن زمانی؛ مسئول دفتر امور اجتماعی و سیاسی حوزههای علمیه و رایزن سابق فرهنگی کشورمان در مصر در گفتوگو با هفتهنامه افق حوزه به تشریح ویژگیهای شخصیتی و فضائل اخلاقی مرحوم استاد خسروشاهی پرداختند که از نگاهتان میگذرد:
ـ ویژگی اول؛ درعرصه تحقیق، پژوهش و نگارش خستگیناپذیر بود
یکی از ویژگیهای آیتالله خسروشاهی، روحیه پژوهشگری، تحقیق و تألیف بود و در این زمینه خستگیناپذیر مطالعه میکرد و قلم میزد. به این دلیل تألیفات ایشان غالباً پشتیبانی دولتی و حکومتی و اداری نداشت و با انگیزه شخصی خودش نوشته میشد. در این زمینه بیش از 200 اثر از ایشان عرضه شده است و این انگیزه و الگوئی برای طلاب و اساتید است تا دست به قلم ببرند و فکر نکنند، نویسندگی مختص افراد خاصی است.
وی از جوانی شروع به نوشتن کرد. نیاز نیست، طلبهای چهل ساله شود تا دست به قلم ببرد؛ میتواند از همان عنفوان جوانی شروع به نوشتن کند.
ـ ویژگی دوم؛ جامعیت، از ویژگیهای شاخص خسروشاهی است
ایشان در همه عرصهها مینوشت و تنوع آثار و کتابهای مرحوم خسروشاهی، نشانگر تعدد رشتههاست؛ در واقع جامعیت از ویژگیهای شاخص وی است. تألیفات وی پیرامون: عقائد اسلامی، شناخت تشیع، نهضتهای اسلامی، سیدجمالالدین اسدآبادی، نواب صفوی، حسن البناء، نهضت تونس، فلسطین، اسلام و غرب، اسلام و مسیحیت، واتیکان و ... میباشد.
ـ ویژگی سوم؛ شخصیتی کم نظیر و فعال در عرصه بینالمللی
ویژگی دیگر، روحیه بینالمللی ایشان بود. اسلام دین جهانی است. به این باور داریم که اسلام رحمت برای جهانیان است؛ اگر رحمت برای همه جهانیان است، باید رسانده شود و روحانیون و حوزویان این رسالت را برعهده دارند و نباید به گردن دیگران بیندازند.
تفاوتی ندارد و همه وظیفه داریم. خداوند از ما رفع تکلیف نکرده، واجب کفایی و تکلیف شرعی به گردن همه است که این کارهارا به اطلاع دیگران برساند و نباید به دیگران موکول کنیم.
کسی که مروج اسلام و ملبس به لباس امام زمان(عج) است، باید فوراً به این رسالت بینالمللی خود عمل کند.
ملت ایران یک درصد از جامعه بشری است که، صدای اسلام را شنیده است و تبلیغ دین در عرصه 8 میلیارد انسان برای یک طلبه واجب کفایی است و وقتی واجب شد تحصیل مقدمه آن نیز واجب است به عنوان وجوب مقدمی، حالا یا وجوب شرعی دارد یا وجوب عقلی، در هر صورت ترک واجب عذاب اخروی دارد و اگر باور داریم، باید معارف اسلام ناب را به همه جهانیان برسانیم و اگر نرسانیم، همه مجرم هستیم. جناب آقای خسروشاهی منتظر نماند تا این که مرکز مدیریت یا سازمان فرهنگ و ارتباطات ایشان را اعزام کند. زمانی ایشان تبلیغ بینالمللی را شروع کرد که نه سازمان فرهنگ و ارتباطاتی وجود داشت و نه مرکز مدیریت حوزه علمیهای و نه جمهوری اسلامی وجود داشت. اما در دوره ما اگر طلبهای بخواهد کار بینالمللی را شروع کند حد اقل سازمانهای حمایتی وجود دارد و اگر هم ببینند قوی وارد شدهایم کوتاهی نخواهند کرد و استاد خسروشاهی بعد از انقلاب هم این کارها را با قوت بیشتری ادامه داد و باز هم منتظر سازمانهای حمایتی نماند که او را اعزام کنند.
بنا براین هر یک از طلاب و روحانیون باید ظرفیتهای خود را بشناسند و توان خویش را برای خدمت به اسلام و انقلاب بهکار بگیرند و این شخصیت را برای خود الگو قرار بدهند.
یکی از وظایف حوزویان تربیت کادر و مدیر برای مدیریتهای فرهنگی نظام اسلامی در هر یک از قالبها، نهادها، ارگانها، وزارتخانهها و ادارات است. هرچند مرحوم استاد خسروشاهی یک حوزوی بود و وقتی فهمید، میتواند بهعنوان کارمند وزارت خارجه اعزام شود، وارد وزارت خارجه شد و به عنوان سفیر جمهوری اسلامی به واتیکان رفت و پس از مدتی، به سَمت مصر رفت و سفیر ایران در قاهره گشت و این الگوگیری دیگری است و طلاب و اساتید خود را آماده کنند که در هر قالبی که بتوانند خدمت کنند، وارد شوند.
▪ طلاب بدانند میدان برای کار همیشه باز است
در حال حاضر نیز این کار میّسر است و منحصر به آن دوران نیست. وقتی بنده از سوی معاونت بینالملل دفترمقام معظم رهبری و سازمان فرهنگ به عنوان رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی به مصر دعوت شدم، رفتم دفتر حضرت آقا و پذیرفتم. خواستم آنچه اندوخته شیعی و انقلابی است، برای اندیشمندان و مردم مصر مطرح کنم، نماینده وزارت خارجه به من گفت: رفتن معمم به مصر ممنوع است. من گفتم: خلع لباس میشوم. گفتند: نباید شما در مصر خود را رایزن فرهنگی معرفی کنید؛ چون ما سفارت و قرارداد فرهنگی و رایزن فرهنگی با مصر نداریم. بلکه شما در قالب یک کارمند جزء دفتر حفاظت از منافع ایران بروید و شما به عنوان یک کارشناس اداری هستید؛ یعنی بایگانی پروندهها و کارهای دفتری و اگر رفتید، بگویید«انا الخبير الاداري» کارشناس اداری هستم. بنده گفتم: اگر معارف اسلامی را جز در قالب یک کارمند اداری نتوانم منتشر کنم، این سمت را میپذیرم. لذا به عنوان استاد حوزه و دانشگاه سمت خود را تغییر دادم و کت و شلوار به تن کردم و در آنجا کارها را شروع کردم و خداوند حمایت کرد و همان فردی که باید در گوشه اتاق سفارت باشد و کارهای روزمره اداری و کلیشهای انجام دهد، تبدیل به سخنران رسمی الازهر شد و مدام دعوت میشدم و بعد بهعنوان اولین استاد ایرانی از طرف الازهر برای تدریس دعوت شدم.
میدان کار فرهنگی برای فرهیختگان حوزه علمیه قم در همه کشورهای جهان باز است و قرار نیست، از قبل مقدمات حاضر باشد. باید از استاد خسروشاهی الگوگیری داشته باشیم و اساتید و طلاب در قالبهای مختلف وارد عرصههای تبلیغ جهادی شوند. امروز بسیاری از دانشکدههای دنیا در مورد اسلامشناسی و ایرانشناسی رشتههای تخصصی دارند، علاوه بر اینکه دانشکدههای فلسفه، اقتصاد و روانشناسی دارند و ما در همه این موضوعات غنای علمی لازم را داریم و به تمام اعضای علمی در حوزه میگوییم: بیش از 20 انجمن در بیش از 20 رشته داریم. این ظرفیت عظیم علمی و دانشی حوزه است؛ لذا طلاب در قم نمانند و از عمرشان برای تبلیغ دین در جهان استفاده کنند. میتوانند با همت به دانشگاههای بزرگ و کوچک دنیا بروند و رسالت تبلیغی خود را در دنیا انجام دهند.
امروز، دنیا تشنه معارف اسلام ناب محمدی است؛ البته اگر در همان ابتدا بگوییم که میخواهم اسلام را به شما معرفی کنیم، شاید استقبال نکنند؛ اما اگر بگویید آموزههای جدید مدیریتی را میخواهیم ارائه بدهیم، دانشکدهها استقبال میکنند و البته اگر تبیین عالمانه و درستی از نظریههای اسلام داشته باشیم، دانشکدههای دنیا استقبال میکنند. بشریت علمدوست است؛ چون فطرت الهی علمدوستی است؛ یعنی انسانها علم و آگاهی را دوست دارند و استقبال میکنند؛ حضور موفق بینالمللی مرحوم استاد خسروشاهی یک الگوی موفق است؛ لذا ایشان را باید از پیشتازان صدور انقلاب اسلامی بدانیم که فرهنگ غنی اسلامی ایرانی ما را به دنیا ارائه کرد.
ـ ویژگی چهارم؛ مروج معارف مکتب اهلبیت و معارف شیعه در دنیا
ویژگی دیگر ایشان نشر معارف اهلبیت(ع) و معارف شیعه و فضائل اهلبیت(ع) در دنیاست. بیشترین محل تمرکز ایشان در مصر بود؛ چون جامعه مصر اهل سنت هستند. شیعه بهخصوص شیعه 12 امامی کم در آنجا هستند و تنها 6 میلیون شیعه شش امامی داریم که در مهجوریت بهسر میبرند و ایتام اهلبیت(ع) هستند، این شیعیان حتی یک عالم ندارند و در فقر کامل علمی و فرهنگی هستند. کشور مصر کشور اهل سنت است و در عین حال، یکی از کشورهایی است که بیشترین محبت را نسبت به اهلبیت(ع) دارند.
کتابهای زیادی در آنجا در مورد فضائل ائمه اطهار(ع) نوشته شده است. برخی در مورد یک امام است. برای برخی دیگر همچون امیرالمؤمنین(ع) و حضرت فاطمه(س) صدها کتاب نوشته شده است. اخیراً کتابی منتشر شد بهنام «ابداً یا حسین(ع)» یعنی ای حسین تا ابد تسلیم ظلم نخواهم شد.
مصر دارای غنای معرفتی نسبت به فضایل اهلبیت(ع) است؛ حتی کتابهایی در مورد زندگی 12 امام(ع) نوشتهاند و حتی زندگی امام دوازدهم حضرت مهدی(عج) و تاریخ تولد، نام والدین و 5 سال دوران غیبت و... توسط دانشمندان مصری نوشته شده به گونهای که فکر میکنیم نویسنده آنها شیعه است. مانند: کتاب نورالابصار تألیف مؤمن شبلنجی شافعی... خلاصه دارای غنای معرفتی و علمی فراوانی است. مرد دلاوری لازم بود که بخشی از این معارف را بازنویسی کند و مرحوم استاد خسروشاهی در این باره سهم بسزایی داشت و چند جلد کتاب درباره محبت گسترده اهل سنت مصر به ائمه و اهل بیت پیامبر اکرم(ص) نوشت که در ایران و مصر منتشر شده است.
ـ ویژگی پنجم؛ بازنشر تألیفات دانشمندان دیگر مذاهب در مورد اهل بیت(ع)
یکی دیگر از ویژگیهای استاد سیدهادی خسروشاهی، خدمات علمی وی در این زمینه بود که باید الگوگیری شود و بهره عملی برای جوامع شیعه و سنی داشته باشد. ما در این دنیای بزرگ تألیفاتی در فضائل پیامبر اکرم(ص) و ائمه اهلبیت(ع) داریم که اثر عالمان ادیان و مذاهب دیگر است. این آثار از مسیحیان، بودائیان، اهل سنت و یهودیان از کشورهای اروپایی، شرقی، هند و چین هستند. این تألیفات، ارزشمند و گوهرهایی است بهقلم علمای بزرگ دیگر ادیان و مذاهب دنیا که در مورد اسلام، تشیع و اهلبیت(ع) نوشته شده و ملت ما اطلاعی از آن ندارند. صدها یا هزاران اثر در این باره وجود دارد و امثال مرحوم خسروشاهی باید باشند که این نمونهها را شناسایی و منتشر کنند. ایشان چندین کتاب ارزشمند از تألیفات دانشمندان اهل سنت مصر درباره ائمه(ع)منتشر کرد.
بنده در لبنان با تألیفات یک اندیشمند مسیحی، مرحوم سلیمان کتانی آشنا شدم که آثاری در مورد زندگی ائمه اطهار(ع) تألیف کرده بود و بنده بهعنوان طلبهای ایرانی که 40 سال در عرصه بینالمللی کار میکنم، نسبت به این تعداد کتب گرانبهای این شخصیت ادیب بلند پایه بیخبر بودم؛ چه برسد به دیگر حوزویان. فقط قبل از انقلاب با دو کتاب وی آشنا بودم. از ایشان در ایران دو جلد کتاب قبل از انقلاب ترجمه شده است؛یکی «فاطمة الزهرا، وترٌ فی غمدٍ» ترجمهاش «فاطمه(سها) زهی در نیام» و کتاب «الامام علی نبراس و متراس» ترجمهاش «امام علی(ع) مشعلی و دژی». و از کتابهای دیگر بیخبر بودم و وقتی پیگیری کردم، سومین کتاب وی در مورد حضرت محمد(ص) با عنوان «محمد(ص) شاطیء و سحاب» ترجمهاش«محمد(ص) ساحل دریا و آسمان» و کتاب دیگری در مورد امام حسن «الامام الحسن الکوثر المهدور» ترجمهاش «امام حسن(ع) کوثر زلال معرفت انسانی که تاریخ آن را به هدر داد» کتاب دیگری در مورد امام حسین(ع) «الحسین فی حلّه البرفیر» ترجمهاش «امام حسین شهید گلگون کفن» است و همینطور برای همه ائمه کتاب نوشته و آخرین کتابی که دیدم در مورد امام خمینی(ره) با عنوان«امام خمینی، شرارة باسم الله و احترق الهشیم»، «خمینی مشعل هدایت خدا در زمین» بود. اینها نشان میدهند که نویسنده، انسان کوچکی نیست بلکه یکی از بلندپایهترین ادیبان لبنان است و چنین اندیشمندان بلندپایهای که تألیفات ارزشمند درباره اسلام نگاشتهاند در هر نقطه از جهان زیاد هستند که باید شناسایی شوند.
ـ جهان پر از عالمانی است که نسبت به اسلام و اهلبیت(ع) ارادت قلبی دارند
از این سرمایهها در جهان زیاد است. از بین مذاهب و ادیان مختلف چقدر کتاب نوشته است. وقتی متوجه شدم، نویسنده مسیحی لبنان جرج جرداق در مورد امام علی(ع) کتاب نوشته، رفتم لبنان ببینم غیر از ایشان کسی هست یا نیست که دیدم، افراد متعددی هستند؛ ازجمله چهار نفر از دانشمندان مسیحی که زنده هستند و در مورد امام علی(ع) و امام حسین(ع) شعر گفتهاند و دیوان شعر مخصوص ائمه سروده و چاپ کردهاند و من آنها را دعوت کردم، به ایران بیایند.
ـ عالم بودائی و جمعآوری اشعار600 شاعر هندو در مورد امام علی(ع)
از این نمونهها در جهان زیاد است؛ یک نمونه دیگر در سفر به هند دیدار داشتم با رایزن سابق جمهوری اسلامی ایران در هند که آدم فرهیختهای است. به ایشان گفتم: در این کشور غریب و راه دور خسته نمیشوید؟! گفت: یک عالم بتپرست اینجا هست که برای نشاط روحی و رفع خستگی، از او دعوت میکنم. بودایی است. برای من سؤال بود که معنویت این بودایی کیست؟ گفت: شاعر و ادیب هندوست و اشعار600 شاعر در مورد امام علی(ع) را جمع کرده و برای من میخواند. خیلی مهم است که 600 شاعر هندو در مورد امام علی(ع) شعر سرودهاند. چرا شیعیان متوجه نشوند، اینها شعر گفتهاند. آقای خسروشاهی از پیشتازان این کار بود و برای انجام این مسئولیتهای سنگین سفارت را پذیرفت ولی انگیزهاش این بود که قدمهای دینی بردارد و اینها را منتشر کند. استاد خسروشاهی در این زمینهها باید الگو باشد.
ـ ویژگی ششم؛ دارای تفکر اسلام سیاسی
ویژگی دیگر مرحوم خسروشاهی تفکر اسلام سیاسی ایشان بود. وی به جامعیت اسلام معتقد بود و اینکه اسلام منحصر به عبادت و احکام فردی نیست و قانون و نظام حاکمیتی دارد و معتقد بود، این اندیشههای سیاسی و انقلابی اسلام باید در جهان عرضه شود. برای این کار وقتی وارد مصر شد، با دو جریان فکری مواجه شد که دارای تفکر اسلام سیاسی و انقلابی هستند و به ترویج اندیشه آنها در بین اهل سنت پرداخت؛ یکی مرحوم سید جمالالدین اسدآبادی را واجد این اندیشه دید که احیاگر اندیشه سیاسی اسلام است و بخشی را برای شناسایی و بازنشر اندیشه و کتابهای سیدجمال پرداخت. ایشان افکارش افکار سیدجمالی بود و از نظر ظاهر نیز مانند او شده بود و هر وقت ایشان را میدیدم، یاد سیدجمال میافتادم.
جریان دوم، اخوانالمسلمین مصر بود که ایشان آن را قویترین حزب سیاسی اسلامی مصر و جهان اسلام میدانست. هر چند انتقاداتی به تفکر سیاسی و انقلابی آنان داشت. انتشار کتابهای اخوان توسط ایشان به این دلیل نیست که کل اندیشه آنان را قبول داشت؛ بلکه به این دلیل است که برخی از اندیشههای اخوان را تأیید میکند. بسیاری از اندیشههای اخوان بهخصوص اخوان اصیل را تفکر بسیار نابی میدانست. اخوان در دوران اخیر از ارزشهای اصلی اخوان فاصله گرفت؛ بهخصوص در زمان محمد مُرسی انحرافش بیشتر شد؛ البته قبل از مرسی اخوان مرشدی بهنام محمدمهدی عاکف داشت که بسیار با شخصیت و علاقهمند به امام و رهبری بود، هدایت اخوان را عهدهدار بود و ما آن اخوان را قبول داشتیم؛ اما جریان مُرسی که روی کار آمد، به انحراف کشیده شد و مرحوم خسروشاهی هم نقد فراوانی به این جریان داشت. لذا باید ابعاد فکری و سبک و سیره ایشان باز شود تا همه بدانند، مدافع اخوان اخیر نبوده است.
ـ ویژگی هفتم؛ الگوی مطلوب برای تقریب مذاهب
مسئله بعدی نقشآفرینی ایشان نسبت به الازهر بود و علیرغم اینکه ایشان با علمای مصر رابطه واقعاً دوستانهای داشت- این هنر یک عالم شیعی است که وقتی وارد کشور اهل سنت یا مسیحی شود، دوست آنها باشد- نقد هم داشت؛ ولی این دو منافاتی با هم ندارند. چون آنها برادران ما هستند و خداوند بین امت اسلامی همدلی و الفت قلبی ایجاد کرده، باید این الفت اظهار محبت مصنوعی نباشد. الفت قلبی اگر باشد، نتایج خوبی دارد و ایشان چنان الفتی داشت که عالمان مذاهب با وی دوست صمیمی میشدند. وی از این الفت و دوستی، معارف تشیع را به آنها میرساند؛ اما این صمیمیت باعث نمیشد که نقد نکند؛ لذا اگر خطایی میدید، به آنان گوشزد میکرد تا موجب اصلاح شود.
ـ ویژگی هشتم؛ اندیشمند مصلح و خیرخواه امت اسلامی
زمانی که من در مصر بودم، حادثهای رخ داد و در ایران یکی از سایتها توسط گروهی از جوانان بینالمللی کلیپی درست کرد بهنام اعدام فرعون که ترور انورسادات را نشان میداد. این کلیپ به اطلاع مسئولان مصر رسیده بود و آنها فکر کرده بودند، سینماها این فیلم را به دستور حکومت، علیه انورسادات درست کردهاند. سادات در مصر، هم بین حکومتیان، هم بین برخی علما و هم بین بعضی مردم محبوبیت زیادی دارد. فقط میان جریانهای انقلابی محبوبیت ندارد.
علمای الازهر ناراحت شدند که چرا نظام جمهوری اسلامی چنین فیلمی را تولید کرده و سادات را فرعون معرفی کرده است. خیلی ناراحت شدند و موجی از مخالفت علیه جمهوری اسلامی ایران از طرف حاکمان، علما و مردم مصر آغاز شد. الازهر بیانیهای علیه ما صادر کرد این حادثه همزمان شد با شورش قرضاوی که موجی دیگر را علیه جمهوری اسلامی شروع کرد و گفت: شعار وحدت ایران پروژه خطرناکی است و به اهل سنت ظلم میکنند و تقریب نمونهای از ظلمی است که ایران نسبت به اهل سنت دارد؛ زیرا ایران به بهانه تقریب، سنیها را شیعه میکند تا ریشه مذهب اهل سنت را برکند. فریادها علیه ایران بلند شد و رئیس دانشگاه الازهر مصر نیز بیانیهای علیه ایران داد و من ناراحت شدم، همان زمان سفری به ایران داشتم؛ استاد خسروشاهی را در جلسهای مشترک دیدم و گفتم: اینگونه شده و بیانیهای صادر شده است. ایشان گفت: ایشان انسان خوبی است. چرا این کار را کرده است و گفت: من باید نامهای بنویسم و هشدار بدهم و او را از این خطا برحذر کنم. نامهای نوشت و صدر نامه این بود: أُعاتبک أخویا «برادرانه شما را عتاب میکنم».
من نامه را بردم و مستقیم به ایشان تحویل دادم. آن را خواند و با لبخند گفت: آقای خسروشاهی من را عتاب کرده است و من گفتم: بله، دوستتان شما را عتاب کرده است و عتاب بجا است، زیرا من با اهل سنت در ایران زندگی کردهام و از نزدیک شاهد خدمات نظام جمهوری اسلامی به اهل سنت بودهام، گفتم: اگر جمهوری اسلامی تصمیم به شیعه کردن اهل سنت دیگر کشورها را داشت اول اهل سنت ایران را شیعه میکرد. استاد خسروشاهی نگفت حالا که من از مصر آمدهام، دیگر کاری به این کارها ندارم؛ بلکه این دغدغه را دارد که دین خود را نسبت به کسانی که رابطه صمیمی و دوستانه با آنها دارد، ادا کند. در اینباره پیشنهاد من این است، اگر احیاناً فرزند مرحوم خسروشاهی و یا دفترشان از نامهشان کپی دارند، بهعنوان سند ارائه دهند تا این ارتباط و تعامل علمی دوستانه و صمیمانه و مصلحانه، مورد سرمشق قرار گیرد.
ـ ویژگی نهم؛ نگاه فرازمانی و فرامکانی و فراگیری زبان عربی و انگلیسی
استاد خسروشاهی زمانی مبادرت به آموزش مکالمه انگلیسی و عربی کرد که نه برنامه زبانی در مرکز حوزه بود و نه مدیریت حوزهای بود که درخواست کند؛ ولی آن نگاه بلند و آیندهنگری که داشت به این نتیجه رسید که باید یک طلبه فاضلی اگر میخواهد معارف اسلام، تشیع و انقلاب را در عالم به ملتهای گوناگون عرضه کند، چارهای جز فراگیری زبان ندارد؛ لذا ایشان از پیشکسوتان زبانآموزی بود که خوب است، این مسئله برای همه طلاب الگو قرار بگیرد و فکر نکنند که سخت است. استاد خسروشاهی یک نابغه فوق توانایی بشری نبود که از ابتدای جوانی، از دست او برآمده، یاد بگیرد و از دست ما برنیاید. ما نیز میتوانیم هم عربی و انگلیسی را یاد بگیریم و حداقل این دو زبان اولیه را طلاب فرا بگیرند. طلاب، فضلا و اساتید شروع به یادگیری کنند؛ زبان عربی که آسان است و من معتقدم، طلاب، فضلا و اساتید در درس عربی 80 درصد راه را پیمودهاند و 20 درصد راه باقی مانده است. آن 20 درصد نیز، به این دلیل است که دو چیز نمیدانند؛ یک واژههای جدید عربی را نمیدانند که بهسهولت و در چند ماه قابل دریافت است و کتابهایی در زمینه واژههای جدید نوشته شده و وجود دارد و دوستانی که مایل هستند، میتوانند به مرکز زبان حوزه مراجعه کنند.
دوم اینکه زبانشان باز و روان نشده و تمرین نکردهاند و اگر تمرین کنند، توانایی لازم را پیدا میکنند. در این باره پنج ماه تمرین انجام دهند. عربی معاصر بسیار کار آسانی است و ضروری میباشد. طلاب و اساتید، زبان عربی را باید بلد باشند؛ زیرا در مقایسه با دیگر مراکز حوزههای علمیه جهان اسلام، حوزه علمیه ایران از همه عقبتر است. در همه حوزههای کشورهای اسلامی، زبان عربی جزء برنامههای ضروریشان است و همه عربی صحبت میکنند، جز حوزههای ایران و این، نقص خیلی بدی است؛ همچنین زبان انگلیسی فراگیریش سخت نیست و خوب است، در اینباره اقدام شود. مرکز زبان حوزه در اینباره طراحی شده و بهتر است، طلاب استفاده کنند.
ـ ویژگی دهم؛ توجه و تعامل دینی با ادیان
همچنین توجه به ادیان اهمیت زیادی دارد و توجه به ادیان از ویژگیهای بارز استاد خسروشاهی بود. ایشان وارد تعامل با ادیان شد و این کار لازمی بود. تعامل با ادیان در حوزه علمیه تقریبا تعطیل است و چهل سال گذشته و هنوز کار بزرگی برای تعامل دینی با ادیان انجام ندادهایم. بنده زمانی که معاونت بینالملل حوزه را پذیرفتم، خدمت آیتالله مقتدایی رئیس وقت حوزه عرض کردم: باید بهطور جدی وارد تعامل دینی با ادیان شویم و این واجب شرعی است؛ ایشان گفتند چرا واجب شرعی؟ عرض کردم؛ چون همانطور که نماز واجب است، این ارتباط نیز واجب شرعی است. قرآن همانطور که امر به نماز میکند، خطاب به پیامبر(ص) میفرماید: «قل یا اهل الکتاب تعالوا ...» یعنی به اهل کتاب بگو که بیایند و این امر است و امر دلالت بر وجوب دارد. دعوت مسیحیان و اهل کتاب برای پیامبر(ص) واجب بود و پیامبر به این واجب عمل کرد برای همین امر نامه هم برای سردمداران و مسیحیان و اهل کتاب هفت کشور شرق و غرب نوشت و مبلغ نیز فرستاد و دعوت کرد. پیامبر(ص) که از دنیا رفت، ائمه معصومین نیز به این تکلیف عمل کردند و با علما و مبلغان مناظرات و گفتوگو داشتند و بعد از ائمه نیز، علمای دین مخاطب این آیه شریفه هستند و حوزهها و علما باید به این تکلیف شرعی توجه کنند؛ زیرا واجب شرعی است و اگر انجام ندهیم، معصیت است و ترکش باعث خروج از عدالت میشود.
البته بعد از آن گفتگوها تعاملاتی صورت گرفت و در این باره اعزام مبلغ به واتیکان برای معرفی شیعه انجام دادیم باید این برنامه را هر ساله داشته باشیم و این کار شدنی است و استاد خسروشاهی قبل از ما پرچمدار این رسالت بود و در واتیکان دین خود را ادا کرد. ما هم عالمان واتیکان را به قم دعوت کردیم. معاون پاپ به جامعه مدرسین دعوت شد و علما با وی گفتوگو پرداختند؛ پس این کار انجامشدنی است.
مرحوم استاد خسروشاهی اینجا هم پیشتاز حوزههای علمیه بودند بنابراین در این مورد هم از ایشان باید الگوگیری کنیم و منتظر حمایت هیچ کس نباشیم؛ ایشان منتظر مرکز مدیریت، حوزه و سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی هم نبود و خودش اعلام آمادگی کرد. 2.5میلیارد مسیحی، یک میلیارد هندو، 850 میلیون بودایی و... داریم. اینها گردن طلاب حق دارند و باید معارف اسلام را بشنوند. البته دانشگاه ادیان در این زمینه مقداری کار کرده و قابل تقدیر هم هست. مؤسسه امام صادق(ع) در رشته تخصصی ادیان اقدام کرده؛ اما اینها در سطح جهانی، بسیار اندک است.
ـ ویژگی یازدهم؛ ولایتپذیری و ارتباط صمیمی با امام خامنهای
ارادت دیرینه ایشان به مقام معظم رهبری از دوران طلبگی از مدرسه حجتیه بود. این ارادت و صمیمیت تا پایان عمر مرحوم خسروشاهی ادامه داشت. ایشان وقتی به دیدار مقام معظم رهبری میرفت، کنار دست ایشان مینشست و من وقتی خواستم، مصر اعزام شوم و خدمت رهبر معظم رفتم، دیدم ایشان و استاد خسروشاهی دو نفری نشسته بودند و حضرت آقا ضمن توصیههایی به بنده برای اعزام به مصر فرموند: مشورتی با مرحوم خسروشاهی داشته باشم و این تأکید صریح مقام معظم رهبری راجع به لزوم استفاده از ایشان بود.
ـ ویژگی دوازدهم؛ نوآوری و ابتکار عمل
استاد خسروشاهی مؤسسهای بهنام مرکز بررسیهای اسلامی و مجله بعثت و.... را راهاندازی کرد که هیچیک مورد حمایت دولت نبود؛ اما احساس وظیفه داشت. خوب است همه طلاب و اساتید این همت را داشته باشند و با تأسیس مؤسسات داخلی و بین المللی و راهاندازی مجلات، پیام اسلام را با ابزارهای مختلف به جهانیان ارائه دهند.
ـ نکته پایانی
نکته پایانی این است که علیرغم اینکه استاد خسروشاهی یک اندیشمند و عالم بزرگوار و جامع و فعال در عرصه بینالمللی در ابعاد مختلف بود؛ اما در حوزه علمیه ناشناخته است و اکثریت شناختی از ایشان ندارند و فقط اسمی شنیدند. عوامل مختلفی در این کار دخیل است؛ اول، عدم حضور ایشان در حوزه است. تدریس در حوزه و حضور او در جلسات و سخنرانی، در اجتماعات حوزههای علمیه و در پیکره مدیریت حوزه و ... اندک بود و لذا مانع از شناخت جامعه حوزوی نسبت به ایشان میشد. عامل دوم، ایراد از سمت جامعه حوزویان است که شناختمان برای شناسایی چهرههای فعال در عرصه بینالمللی و جهان کم بوده است و خود ما به دنبال این شناختها نبودهایم؛ چه طلاب و اساتید حوزه و چه رسانههای حوزه که تا زمانی که ایشان زنده بود، کمتر به معرفی ایشان پرداخته میشد و در حال حاضر نیز، رسانههای حوزه که فرصتی در صدد شناسایی چهرههای فعال در عرصه جهانی دارند، اسلام و تشیع را معرفی میکنند، در صدد شناسایی این افراد بربیایند تا حوزویان از تجربیات این عزیزان استفاده کنند. ما چهرههای متعددی داشتیم که از دست ما رفتند. یکی از این چهرهها آیتالله تسخیری بود که ابعاد شخصیتی ایشان اطلاعرسانی نشد. ایشان گوهر کمیاب و شخصیت بینظیری در حوزههای علمیه بود که نمونههای آن را با این جامعیت نداریم. اینگونه شخصیتها ابتدا باید بهخوبی معرفی شوند تا کسانی که نمیشناسند، بتوانند الگوگیری کنند و نسبت به زندگان، به کسانی توجه شود که ناشناختهاند تا معرفی شوند؛ البته همراه با ملاحظات و دقت نظر در معرفی این اشخاص. امید است از این شخصیتها درس بگیریم و الگویی برای حوزویان باشند.