به قلم: دکتر هـ . صالح
به دنبال روی کار آمدن «رضاخان» توسط قدرتهای بیگانۀ حاکم بر سرنوشت ایران، به طور طبیعی دستورهای اربابان، به تدریج به مورد اجرا گذاشته شد و دیگر نه تنها از شرکت رضاخان در مجالس روضه خوانی و دستجات سینه زنی ـ آن هم با پای برهنه! ـ خبری نبود، بلکه اصولاً تشکیل مجالس عزاداری و روضه خوانی ممنوع شد و خلع لباس علما و روحانیون به شدت و به طور فراگیر آغاز گردید و سرانجام، نوبت به «کشف حجاب» رسید و به بهانه «نوسازی کشور!» سیاست دور ساختن ایران از اسلام و سنتهای اصیل و فرهنگ ملی، در همه زمینهها ادامه یافت...
پس از سفر «رضاخان» به ترکیه و دیدار تاریخی! با «آتاتورک» ـ عامل غرب در ترکیه ـ از سال 1313 اقدامات به اصطلاح روشنگرانه در ضرورت کشف حجاب! برای پیشرفت کشور، آغاز شد و پس از مدتی کارهای تبلیغی، کشف حجاب و تغییر اجباری پوشش زنان و مردان!، ادامه یافت که با واکنش منفی مردم و برخوردهای خشن و خونریزیهای متعدد روبرو گردید که در این میان، حادثه مسجد گوهرشاد و بهلول و در واقع قیام علمای خراسان و کشتار جمعی مردم در حرم مطهر حضرت رضا علیه السلام به وسیله نیروهای رضاخانی، از دیگر جریانات، پر سروصداتر و مهم تر بود...
در این میان، واکنش آیت الله کاشانی چگونه بود؟...
اسنادی که هم اکنون در این زمینه در اختیار ما قرار دارد، بیشتر مربوط به دوران پس از شهریور سال 1320، و سقوط رضاخان، است که به نقل نمونههایی از آنها میپردازیم و بی تردید شخصیتی چون آیت الله کاشانی و با این روحیه مبارزه ای سرسخت، نمیتوانست در دوران تهاجم علنی و رسمی رضاخانی علیه دین و ارزشهای اسلامی، سکوت را پیشه سازد...؟ انتظار به دست آمدن اسناد آن دوران، ما را از نشر اسناد پس از آن، باز نمیدارد، گرچه آگاهی از آنها نیز خود کمال اهمیت را دارد.
نقل چند نمونه، فقط به تناسب بزرگداشت خاطره آیت الله کاشانی و نشر ویژه نامه «تاریخ و فرهنگ معاصر» انجام میپذیرد... به امید آنکه اهل تحقیق بتوانند همه اسناد را در این زمینه، جمع آوری و یکجا منتشر سازند. انتشار کتاب «خشونت و فرهنگ» از سوی سازمان اسناد ملی، بی شک گام پرباری در راستای نشر اسناد توطئه کشف حجاب است، ولی متأسفانه این کتاب، فاقد حتی یک متن اصلی از 576 سندی است که در خود جای داده است!
به عنوان مثال باید گفت: متن حروفچینی شده نامه آیت الله کاشانی به نخست وزیر وقت ـ فروغی ـ در این کتاب آمده، ولی اصل دستخط که اصالت یک سند را اثبات میکند، در کتاب نقل نشده است و البته ما اصل دستخط را هم ـ که در سازمان اسناد ملی محفوظ است ـ به علت اهمیت آن، در اینجا میآوریم.
خوشبختانه این نقیصه در کتاب دیگری که اخیراً تحت عنوان: «واقعه کشف حجاب» به کوشش سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی و مؤسسه پژوهش و مطالعات فرهنگی منتشر شده است، وجود ندارد و نقل تایپ شده همه مطالب، همراه با اصل اسناد است... بهرحال:
ما در اینجا به علت روشن بودن درخواستها و هشدارها و پاسخها، از تحلیل آنها خودداری میکنیم... ولی تسلسل تاریخی نامهها را، در نقل اسناد، مراعات خواهیم کرد:
[مراسله آیت الله سید ابوالقاسم کاشانی به نخست وزیر، 17 مهر 1320]
بسم الله الرحمن الرحیم وله الحمد
پس از اهداء تسلیمات و تقدیم احترامات و دعای سلامت حالات جلالت آیات مصدع اوقات میگردد و به عرض عالی میرساند نصایح شافیه و بیانات کافیه و فرمایشات عالی در رادیو مبنی بر دعوت عموم طبقات به رعایت قانون و لزوم تبعیت آن بر عموم از ملت و دولت (هرچند مقصود با لذات چیز دیگری بود) به سمع عامه رسید و باعث امیدواری گردید که ایام استبداد و ظلم و بیداد و نقض قانون سپری شده و دولت که مکلف و موظف و اولی از همه کس به رعایت و اجرای قانون است به جهت سرمشق سایرین در رعایت و حفاظت قوانین خصوصاً قوانین ضروریه الهیه که نیز قانون مملکتی میباشد مبادرت میورزد و ملت را امیدوار میسازد که فعل مطابق قول است و در تبعیت قانون بین طبقات تبعیض نیست و در این صورت لازم شد تذکراً عرض نمایم مردمی روی علاقه به دیانت مقدسه اسلامیه و برای ترویج و حفظ دین و آئین بنای مدارس نموده و اوقافی معین کردهاند که اشخاصی در آنها مجهز به علوم دینیه گردیده مروج و مبین و ناشر احکام حلال و حرام و اخلاق اسلام باشند. در این چند سال انواع وسائل وحیل که برای برانداختن تحصیلات علوم دینیه و کندن ریشه سلسله روحانیه اتخاذ شد کار نداریم. البته بر حضرت عالی پوشیده نیست ضربت اخیر آن بود که مدارس قدیمه را تخلیه نموده و جایگاه محصلین جدید قرار داده و به کل قلم سرخ انقراض بر روی این رشته کشیدهاند و ظاهراً مقصود آن بوده که بدل مایتحللی که در این مدارس تهیه میشد تهیه نشود و قریباً یک نفر عالم به علوم دینیه در بین مردم نباشد و به کل دین و آئین از بین رود. و نیز جمله از مساجد را که احترامش ضروری دین اسلام است با کمال بی شرمی و جسارت کلاس جدید، ورزش و فوتبال قرار داده و فرشهای آن را به ثمن بخس به یهود فروختهاند و از جمله این که اوقاف راجعه به حضرت سید الشهداء علیه السلام را متعذرالمصرف قرار داده و عوایدش را وزارت اوقاف تصرف نموده صرف کلاس رقص و موسیقی و امثاله مینماید کدام قانون اقتضای نقض این قوانین محکمه الهیه و مملکتی را علی روس الاشهاد با کمال بی شرمی نموده معلوم نیست. و از جمله اموری که لازم است قبل از همه چیز توجه به آن شود فشار و ظلمی است که درباره زنهای بیچاره میشود. در کجای دنیا این ظلم و قساوت درباره لباس مردم میشده که در ایران با فشار معمول است چند روز است باز متعرض روی سریهای زنها میشوند و بیچاره که با کمال تهیدستی روی سری تهیه نموده از بین میرود کدام قانون ظالمانه این ظلم و ستم و سلب آزادی را روا داشته و جگر یک مشت بیچاره ضعیف را میگدازد و همچنین متعرض معلمین میگردند و مطالبه جواز مینمایند در حالیکه اصل این قانون بی موقع (کلمه حق یراد بها الباطل) و مقصود از آن خفیف نمودن طبقه روحانیت که مانع چپاول و غارتگری و مظالم دیگر بودند بوده و در این موقع که مشاغل اهم در این مملکت لگدکوب سُم ستور اجانب است و باید همه طبقات همدست و همداستان شده فکری به روز سیاه این مملکت بنمایند. آیا هیچ عاقل گرد این تحریکات بی فایده و ناشایسته که تأثیری در اساس حیات فعلی مملکت نداشته و از طرفی هم محتمل است منجر به فساد شود میگردد.
علی ای حال تجربیات تاریخی نشان میدهد که ظلم و ستم و عرض اندام در مقابل اسلام عاقبت خوش ندارد نور اسلام با این خیالات شیطانیه و هواجس نفسانیه به شهادت (انا نحن نزلنا الذکر و انا له لحافظون) خاموش نمیشود.
و معاندین اسلام به مقتضای (ان ربک لباالمرصاد) در دنیا قبل از آخرت مجازات خواهند شد. در هر صورت از وجود محترم عالی که ذخیره ایست برای این ایام باریک تاریک این مملکت مترقب است مطابق فرمایشات از این عملیات ناهنجار مخالف قانون و دیانت معجلاً جلوگیری و عموم ملت را امیدوار و شاکر فرمایید. در خاتمه مجدداً تقدیم احترامات فائقه را نموده توجه مخصوص خداپسندانه را در باب مطالب معروضه مستدعی است. والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته.
17 شهر رمضان المبارک 1360 قمری اقل خدام الاسلام و احقرالانام سید ابوالقاسم الحسینی الکاشانی
(و ممهور به مهر ایشان)
]حاشیه[: جواب بدهید در باب رفتار مأمورین با نسوان دستور داده شده است که متعرض نباشند در سایر مسائل هم به ترتیب الاهم فالاهم اقدام خواهد شد البته جواب را قدری با تعارفات تهیه کنند.
آقای ملک الکلامی اقدام نماید.
*****************
[نامه نخست وزیر به آیت الله کاشانی، 22 مهر 1320]
به عنوان آقای سید ابوالقاسم کاشانی ـ عرض میشود نامه مورخه 17 ماه جاری که مشعر به توجهات و مشورتهای باطنی بود واصل و موجب کمال امتنان و مسرت گردید. نسبت به رفتار مأمورین با نسوان دستور داده شده است که متعرض نباشند. در سایر مسائل هم که اشعار فرموده اید با رعایت ترتیب الاهم فالاهم اقدام خواهد شد که تدریجاً اصلاحات لازمه به عمل آید و رفع نگرانی بشود.
1320.7.22 شمسی
از دفتر نخست وزیر
*****************
وزارت کشور
اداره کل شهربانی
(رونوشت)
پاسخ حضرت آقای نخست وزیر به حضرت حجت الاسلام آیت الله آقای حاج سید ابوالقاسم کاشانی دامت اقباله تاریخ 20.10.19 نخست وزیر عرض میشود.
نامه شریف به تاریخ 20.10.19 وصول یافت این جانب از روزی که مصدر خدمت شدم، در این باب به شهربانی سفارش کردم که متعرض کسی نشوند و از قراری که شهربانی اظهار میدارد به همین دستور رفتار میشود. این که شاکیان نوشتهاند پاسبانها در کوچههای خلوت متعرض زنها میشوند بعید به نظر میآید، زیرا که در کوچههای خلوت پاسبان گماشته نشده است.
در هر حال به جای این که شکایت کلی کنند، خوب است اگر واقعاً موردی پیدا میشود که کسی به زنی تعرض کند، به شهربانی یا خود این جانب اطلاع بدهند تا اقدام لازم بشود.
با تجدید عوالم خلوص محمد علی فروغی
رونوشت مطابق رونوشت است
مهر و امضا
*****************
وزارت کشور
اداره کل شهربانی
وزارت کشور
محرمانه مستقیم
طبق گزارش کلانتری بخش 6 موقعی که مأمورین از اشخاصی که کلاه پوستی بر سر داشته اند، جلوگیری نموده اند، شخصی به نام (علی اصغر بنکدار) عکس نامه که از دفتر جناب آقای نخست وزیر صادر شده و از قرار معلوم در پاسخ نامه آقای «سید ابوالقاسم کاشانی» بوده است، ارائه و اظهار داشته (به موجب این کارت و کلمه که نوشته شده، به خود این جانب مراجعه گردد، مجاز به استعمال کلاه پوست هستم) با تقدیم عین عکس مزبور به عرض عالی میرساند. از قرار اطلاعی که رسیده است آقای (سید ابوالقاسم) با حضور عده ای از اشخاص متفرقه که همه روزه معمولاً در خانه او جمع میشوند، عنوانی به دست آورده و به وسیله تلفون با پاره مقامات وارد مذاکراتی میشود که به کلی از صلاحیت او خارج بوده و این قبیل اقدامات را نیز صرفاً برای تظاهر و عوام فریبی اعمال میدارد. چنانچه یکی از اقداماتی را که نموده است عکس برداشتن از نامه جناب آقای نخست وزیر و دادن آن به اشخاص و تشویق اشخاصی به مخالفت با مقررات کشور میباشد. چون ادامه این ترتیب اصولاً با سیاست دولت به کلی مغایرت دارد، بنابراین مراتب را محترماً به عرض رسانیده مستدعی است امر و مقرر فرمایند از هر اقدامی که باید در این مورد به عمل آید، شهربانی را آگاه سازند.
رئیس اداره کل شهربانی ـ سرپاس رادسر
امضاء
20.11.27 - 1786
*****************
وزارت کشور
اداره کل شهربانی
اداره سیاسی
21.10.8
6140.2122/ب
شماره: 4705
تاریخ: 29/10/21
محترماً معروض میدارد بر طبق گزارش شهربانی اصفهان اخیراً بیشتر زنها در داخل شهر با چادر نماز یا چادر سیاه آمد و رفت نموده و حتی در درشگه و اتوبوس هم به همین صورت دیده میشوند و نسبت به بانوانی که بدون چادر هستند، اعتراض و آنها را با الفاظ رکیک و زننده ملامت و برگهایی هم (ظاهراً رونوشت شرحی میباشد که از طرف مرحوم آقای فروغی (نخست وزیر وقت) به عنوان آقای حاج سید ابوالقاسم کاشانی در تهران نوشته شده است) بین مردم منتشر میکنند موقعی که یکی از پاسبانها در پاسگاه مربوطه به بانویی که با چادر بوده اخطار نموده است چادر را از سر بردارد کریم نام درودگر، برگ منتشره را به پاسبان داده است، مشارالیه در بازجویی اظهار نموده است برگ مزبور را در مجالس روضه خوانی در دست مردم مشاهده کرده است. شهربانی برای تعیین تکلیف رونوشت مشروحه نخست وزیر وقت را به استانداری ارسال و تقاضای اعلام نظر نموده است. به موجب نامه استانداری که رونوشت آن با رونوشت برگ منتشره لفاً تقدیم میشود، چون در این خصوص اغلب شهربانیها کسب تکلیف نموده اند، مستدعی است امر و مقرر فرمایند از اقدامی که باید به عمل آید مرقوم گردد.
رئیس اداره کل شهربانی ـ سرتیپ اعتماد مقدم
به عرض رسد استعمال چادر در رنگهای مختلف و سیاه در مرکز هم متداول حتی خود اینجانب زن با چادر سیاه و پیچه مثل زمان سابق در خیابان لاله زار مشاهده نمودم که مورد توجه عموم بود با این همه جدیتی که در این امر اساسی شده اگر بیش از این سستی شود صورت نامطلوبی خواهد داشت.
امضاء
21.10.10
*****************
مجلس شورای ملی
رونوشت نامه اهالی رشت
پیوست شماره: 17428
مورخه: 1.27
سال: 1322
بعد از عنوان، پس از آنکه آقای پاسیار 2 شوکتی به شهر رشت ورود نموده اند، به عوض این که در مقابل بیچارگی اهالی، مرحم خوبی به دل مستمندان و بیچارگان بگذارد و مردم را جذب و قلوب خودشان بنمایند، عکس العمل نموده و آگهی انتشار نمودهاند در خصوص چند متر پارچه ای که زنان بینوا و بیچارگان محض پوشانیدن بدن خود از سرما و گرما به نام چادر استعمال میشود و بر سر خود میگذارند که مفاد آن این است که چون چادر بانوان با رنگهای مختلف است، در انظار جلوه خوبی نمیکند. لذا به مأمورین انتظامی دستور داده شد که جلوگیری از چادرها بشود ـ رفتار خشن و ناهنجار مأمورین بی رحم شهربانی مثال جلادهای دوره استبدادی که هر بیننده را به رقت میآورد. مخصوصاً پایور کشفی که از هرگونه حرفهای رکیک و حرکات زشت نسبت به هموطنان خود دریغ نکرده و با کمال بی نزاکتی و جسارت دست بر سر و صورت زنان مردم نموده و چادر آنها را علاوه بر این که بر میدارند، هزاران حرفهای رکیک هم استعمال مینمایند. از این لحاظ استدعا داریم ظلم و تعدی را که مأمورین شهربانی به بینوایان وارد میسازند و افکار و عقاید اهالی را محترم نمیشمرند، توجه فرموده و به حال یک مشت پیرزنان و بیچارگان رحم نمایید و نگذارید به یک مشت ملت ستمدیده این قدر ستم روا دارند.
رونوشت برابر اصل است ـ رئیس اداره دبیرخانه مجلس شورای ملی
*****************
وزارت داخله
سیاسی
22.2.14
عجب است با این وضعیات ناهنجار مملکت که ملت از هر حیث دچار زحمت و شدت و محنت است در گیلانات مأمورین شهربانی و فرمانداری متعرض چادر زنهای بیچاره که ستر عورت و ژندگی لباس خود را به آن مینمایند با کمال سختی و شدت میشوند، معلوم نیست این تعدی و اجحاف مطابق کدام قانون و عقل و انصاف میباشد اهالی شرحی به این جانب و ریاست وزراء نوشتهاند که بعض آنها تقدیم، مقتضی است معجلاً دستور جلوگیری داده شود که مزاحمت ننمایند. انتظار نتیجه را دارم.
سید ابوالقاسم کاشانی (امضاء)
بعرض رسید
*****************
وزارت کشور
جناب مستطاب حجت الاسلام آقای آقا سید ابوالقاسم کاشانی
در جواب مرقومه مورخه 22.2.14 راجع به شکایت محمد صادق زکی ... از مأمورین شهربانی رشت، اشعار میدارد موضوع اصلاح وضع نسوان و تربیت آنها یکی از اصلاحات اجتماعی است زیرا زن جاهل و پرده نشین قادر به حفظ حیثیت و شرافت نبوده و نمیتواند کمکی برای عائله و شوهر خود باشد و همیشه محتاج به یک قیم و صاحبی خواهد بود. علاوه برای جلوگیری از پیشرفت نهضت نسوان جز عده معدودی به طور انفرادی که در ترقیات و تمدن امروزی دورند، تاکنون شکایتی به طور دست جمعی نشده و چون قاطبه اهالی این موضوع را حسن استقبال میکنند، این است که به مأمورین دستور داده شده است اشخاصی را که مانع پیشرفت این عمل باشند، تعقیب نمایند.
وزیر کشور
*****************
22.2.24
خدمت جناب آقای نخست وزیر
شرحی که اهالی گیلان راجع به تعرض مأمورین شهربانی و فرمانداری به چادر زنها که به آن وسیله ستر عورت و پارگی لباس خود را مینمایند، نزد این جانب فرستاده تقدیم میشود. ظاهراً امور مملکت اصلاح شده فقط این مسئله با آن اصلاحات ناجور و مختل مانده که باید به این جدیت اصلاح شود.
حقیقتاً این اقدامات مخالف قانون در این موقع مملکت موجب حیرت است. مقتضی است دستور تلگرافی به عدم تعرض و جلوگیری از این ظلم صادر شود.
ایام اقبال مستدام باد
سید ابوالقاسم کاشانی
(حاشیه): 1 ـ به شهربانی نوشته شود عمل رفع حجاب را با مدارا و نحو مقتضی عمل نمائید.
2 ـ جواب آقای کاشانی را هم تهیه نمائید.
امضاء : (برومند)
فوری است آقای قلمزن 22.2.22