حضرت آیت الله راجع به وضع فعلی ایران از نظر سیاست خارجی چه قضاوت میکنند؟
برای بیان وضع سیاست خارجی ایران باید مطالبی را به عنوان مقدمه در نظر گرفت. تا موقعی که کشور وسیع هندوستان در زیر بار حکومت استعماری انگلستان بود خلیج فارس کلید هندوستان بود و ایران شاهراه نظامی و سیاسی بریتانیا در مدت دو قرن اخیر کشورهای اسلامی خاورمیانه عموماً و مملکت ما بخصوص از سیاست بریتانیای کبیر و نظام استعماری آن صدمات فراوان دیده است و همچنین دولت تزاری روس هم به همدستی با سیاست استعماری انگلستان نسبت به مملکت ما تعدیات و تجاوزات شدیدی میکرده است. پس از آزادی ملتهای بزرگ پاکستان و هندوستان بزرگترین تکیه گاه استعماری انگلستان در خاورمیانه همین شرکت نفت جنوب بود که انگلستان به وسیلۀ عمال شرکت نفت در امور ایران دخالت میکرده است و میکند.
حضرت آیت الله برای بحران فعلی ایران چه نقشه ای دارند و چه راهی را در نظر گرفتهاند و اگر ممکن است نظر صریح خود را در این مورد به اختصار بیان نمایند.
فعلاً تمام فعالیت مردم ایران مصروف این میشود که دستهای متجاوز عمال شرکت نفت را به کلی از مملکت ایران و منابع نفتی آن کوتاه سازند و چون مملکت ما کشور ثروتمندی است، از قطع ایادی شرکت نفت، مردم ایران موفق خواهند شد که فرهنگ و بهداشت برای همه مردم ایران فراهم سازند و امنیت سیاسی و عدالت اجتماعی کامل در سراسر مملکت برقرار کنند. من بسیار امیدوارم و اعتماد دارم که ملت ایران کاملاً لیاقت دارد که یک حکومت دموکرات تشکیل دهد. دموکراسی به تمام معنی نه دموکراسی با حرف و الفاظ.
در بعضی از روزنامههای اروپا مینویسند و همچنین شایع است که اگر ایران در ملی کردن صنعت نفت و گرفتن منابع نفت از شرکت نفت انگلیس پافشاری کند کشتیهای جنگی انگلیس تمام معادن نفت جنوب ایران را بمباران خواهند کرد. اگر اتفاقاً انگلیسها تصمیم سختی برای جلوگیری از ملی شدن نفت جنوب بگیرند ملت ایران چگونه دفاع خواهد کرد؟
من هرگز تصور نمیکنم دولت انگلستان دست به چنین تجاوزی بزند و اگر چنین اتفاقی بیفتد دولت انگلستان در مقابل دنیا مسئول کلیه خساراتی خواهد بود که از این طریق به ملت ایران وارد شود من یقین دارم که کشورهای متمدن و صلح دوست دنیا یعنی در حقیقت عموم مردم شرافتمند جهان هرگز و ابداً اجازه نخواهند داد که سیاست استعماری انگلستان چنین تجاوز ظالمانه و ناجوانمردانه ای نسبت به ملت صلح دوست ایران روا دارد و اگر احیاناً چنین عملی از طرف انگلستان در مملکت ما آغاز شود شکی نیست که باعث جنگ بزرگ جهانی خواهد شد.
ممکن است بگویید شما با این نفوذ فوق العاده که در میان طبقات مختلف مردم ایران دارید چه مقامی را از لحاظ سیاست دارا میباشید و چه اسمی میتوان به مقام حضرت آیتالله داد؟
هیچ اسمی، من اهل اسم و مقام نیستم، اما مردم تهران مرا به نمایندگی خود در مجلس شورای ملی در غیاب من انتخاب کردهاند. و من نماینده مردم هستم اما مقام پیشوایان روحانی و مذهبی مافوق اسمها و عنوانها و مقامهاست.
البته من اگر در ضمن وظیفه دینی و روحانی خود در امور سیاسی برادران دینی و هموطنان خود دخالت میکنم عملی خارج از وظیفۀ دینی و مذهبی انجام نمیدهم زیرا دین اسلام دین سیاسی است و مقررات و قوانین اسلامی برای دنیا و آخرت مسلمین است و من هم به مناسبت مقام روحانی و مذهبی که دارا هستم موظفم که به امور اجتماعی و سیاسی هموطنانم علاقمند باشم و برای سعادت آنها مجاهده و مبارزه نمایم.
اگر حضرت آیت الله نظر خود را دربارۀ قتل نخست وزیر و قاتل او به من هم بگویند متشکر خواهم شد.
من این مطلب را به چند روزنامه نگار گفتهام که در روزنامههای خود منتشر کردهاند و باز هم به اختصار تکمیل شود...
حضرت آیت الله دربارۀ تقسیم اراضی زراعتی در میان زارعین چه نظری دارند و آیا با تقسیم اراضی موافقند؟
من با هر تصمیم و اقدامی که به نفع زارعین و زحمتکشان ایران باشد نه تنها موافقم بلکه همیشه من برای احقاق حق طبقات مولد ثروت و زحمتکشان وطن خود پیشقدم بوده و مبارزه کرده و میکنم و مبارزه آشتی ناپذیر با سیاست استعماری که همواره در سرلوحه و دیباچه مبارزات من قرار داشته برای نفع و صلاح هموطنان زحمتکش و برادران دینی بوده است که در زیر چنگال بیرحم و شوم سیاست انگلستان و شرکت غاصب نفت جنوب گرفتار بوده اند.
من امیدوارم که از قطع ید عمال شرکت نفت موفق شویم که زمینهای وسیع و قابل کشت ایران را آبیاری کرده و حاصل خیز نماییم.
مملکت ما به وسیلۀ سدبندی و آبیاری آنقدر زمینهای مرغوب قابل زراعت خواهد داشت که محتاج نباشیم زمین زراعتی را به زارعین بفروشیم بلکه زمینهای وسیعی که به واسطه سیاست غاصبانه نفت جنوب فعلاً غیر قابل استفاده مانده است آنقدر وسیع و فراوان است که برای زراعت در آنها محتاج خواهیم بود که زارع از کشورهای دیگر از قبیل افغانستان و پاکستان و عراق به ایران بیاوریم و آن زمینها را مجاناً و بلاعوض بین زارعین تقسیم کنیم.
با اینکه مخبر دیلی اکسپرس هم از حضرت آیتالله سئوال کرده است من هم میخواهم دوباره سئوال کنم و خودم شخصاً از حضرت آیتالله بشنوم که سیاست انگلستان را برای ایران خطرناک میدانند یا سیاست اتحاد جماهیر شوروی را؟
سیاست اتحاد جماهیر شوروی فعلاً برای ایران هیچ خطری ندارد و این سیاست استعماری شرکت نفت جنوب و انگلستان است که در کارهای کشور ما که فقط مربوط به مردم ایران است دخالت میکند، شرکت نفت و سیاست انگلستان در انتصاب وزیران و انتخاب نمایندگان مجلس و کارهای حساس این مملکت به وسیله ایادی خود دخالت میکند و سرچشمۀ فقر و بدبختی و عموم گرفتاریهای داخلی و خارجی کشور و مردم ایران همین دخالتهای بیجا و ناروای عمال شرکت نفت و سیاست استعماری انگلستان میباشد.
من شنیدهام که شرکت نفت معتقد است که اگر ایران بخواهد نفت ایران ملی شود فقط چاههای نفت را میتوانند ملی کنند و چون مؤسسات نفت متعلق به شرکت انگلیس است دولت ایران نمیتواند مال انگلستان را برای کشور خود ملی کند؟
این مؤسسات شرکت نفت جنوب قسمت کوچکی از ثروت ملی ما است که شرکت نفت با مقداری خیلی قلیل و ناچیز از منافع هنگفت و فراوانی که از ثروت ملی ما سالها برده است و میبرد توانسته بسازد و بنا کند.
شما لابد شنیدهاید و میدانید که قرارداد 1933 به کُره و جبر تحمیل شده و به زور سرنیزه به امضاء رسیده است و اما در قرارداد دارسی ذکر شده است که پس از انقضای مدت کلیه مؤسسات شرکت نفت متعلق به ایران خواهد بود. از آن قرارداد شصت ساله بیش از دهسال باقی نمانده است و فعلاً باید فقط دربارۀ قیمت یک ششم آن مؤسسات صحبت کرد زیرا پنج ششم آن مؤسسات متعلق به ایران است و ما آنقدر از بابت نفت از دولت انگلستان طلبکاریم که بهای یک پنجم مؤسسات نفتی فقط قسمت کوچکی از مطالبات ما خواهد بود، راجع به اطلاعات فنی دربارۀ میزان مطالبات ایران و مقدار بهرهبرداری شرکت نفت جنوب از معادن نفت ایران و قیمت مؤسسات نفتی میتوانید به مهندسین عالیرتبه و تحصیل کرده ایرانی مراجعه کنید که در میان جبهه ملی و سایر دوستان من متعدد میباشند.
اگر دولت انگلستان اختلاف خود را با ایران به حکمیت رجوع کند و دیوان داوری بین المللی رأی بدهد که ایران تا مادامی که با انگلستان قرارداد دارد نمیتواند نفت خود را ملی کند دولت ایران چه خواهد کرد.
ایران کشوری آزاد و مستقل است که امریکا و شوروی حتی خود انگلستان هم در کنفرانس تهران استقلال و تمامیت ارضی آن را تضمین کردهاند و هیچ دیوان داوری نمیتواند رأی و حکمی بدهد که با حاکمیت ملی مردم ایران منافات داشته باشد. مملکت ایران مستعمره و تحت الحمایه انگلستان نیست و مردم ایران امروز دیگر کاملاً به مصالح و منافع ملی خود آشنا شدهاند و نمیتوان مثل 1933 قراردادی به آنها تحمیل کرد. بروید در همه جای ایران بگردید از طبقات مختلف از کارگر، دهقان و دانشجو گرفته تا کاسب و تاجر بپرسید خواهید دید که نهضت عظیم و پردامنه ای در میان عموم طبقات به وجود آمده است که دست عمال شرکت نفت را به کلی از خاک وطن خود کوتاه سازند و صنعت نفت را در سراسر ایران ملی نمایند. شما باید بدانید که در دنیایی که ملتهای جهان برای آزادی و استقلال کشورهای خود میلیونها قربانی دادهاند نمیتوان جلوی افکار عمومی ملت ایران را که در تاریخ علم و تمدن جهان درخشانترین صفحات تاریخ را دارد سد کرد. هر دیوان داوری که بخواهد رأی بر خلاف حق حاکمیت ملت ایران بدهد دیوان داوری نیست بلکه دیوان استعماری است و ملت ایران به هیچ قیمتی زیر بار حیله گریهای سیاست استعماری انگلستان و شرکت نفت جنوب نخواهد رفت. تصمیم ملت ایران برای ملی کردن صنایع نفت کشور خود تغییرناپذیر است و پافشاری عمال شرکت نفت برای ادامه استثمار و استعمار ثروت ملی ایرانیان ضررهای بیشتری هم برای انگلستان در خاورمیانه خواهد داشت.