اين بخش از «حديث روزگار» يا خاطرات مستند والد محترم استاد سيد هادى خسروشاهى درباره نشريات و اعلاميه هايى است كه پس از آغاز مبارزه روحانيت و مردم، عليه رژيم شاه، به طور مخفى از سوى فضلا و يا طلاب حوزه علميه قم منتشر مى گرديد.
بخش اول و دوم، مربوط به دو نشريه ماهانه ـ زيرزمينى!ـ «بعثت» و «انتقام» است كه اولى با همكارى آقايان: اكبر هاشمى رفسنجانى، سيد هادى خسروشاهى، على حجتى كرمانى و سيد محمود دعايى و دومى توسط آقاى محمدتقى مصباح يزدى، در آن شرايط بحرانى و خفقان، منتشر مى گرديد.
فصل سوم، درباره چگونگى تهيه، تنظيم، تكثير اعلاميه هاى فضلا و طلاب حوزه علميه قم مى باشد كه مجموعه اى از آنها به عنوان: اسناد نهضت اسلامى ايران، اخيراً از سوى مركز اسناد انقلاب اسلامى ـ تهران، در چهار جلد، منتشر شده اند و بقيه مجلدات آن به زودى منتشر خواهد شد.
بخش چهارم، درباره چند اعلاميه و نشريه است كه پس از توقف انتشار مرتب بعثت و انتقام، در مناسبت هاى مختلف، توسط والد ماجد، تهيه و تنظيم و تكثير و منتشر شده اند كه با توجه به شرايط حاد آن زمان، از اهميت ويژه اى برخوردارند.
فصل پايانى، شامل سه اعلاميه، از سه «طلبه جوان» حوزه علميه قم مى باشد كه پيش از آغاز مبارزه فراگير و نهضت اسلامى ايران، به عنوان نوعى مبارزه منفى عليه ارگان نظام شاهى و پيام و هشدار با امضاى رسمى، منتشر شده اند.
بررسى اين اسناد و توجه به زمان و مكان صدور آنها، مى تواند در ارزيابى و چگونگى مبارزه روحانيت و طلاب، با همكارى و پشتيبانى مردم ايران، روشنگر باشند:
... سه اعلاميه افشاگرانه درباره شهادت آيت الله سعيدى، توطئه سازمان اوقاف، دفاع از حقوق اعراب مسلمان ـ به ويژه فلسطينيان ـ پس از تجاوز امپرياليسم غرب همراه ايادى صهيونيستى آن، كه در پايگاه نظامى خود، به نام «اسرائيل» متمركز شده اند، تكثير و توزيع شده اند.
اعلاميه «نابود باد اسرائيل» كه به دنبال آغاز جنگ 1967 م عليه اعراب مسلمان و سكوت اغلب محافل مذهبى در ايران و در دورانى كه اغلب اداره كنندگان نشريه «بعثت و انتقام» زندانى، تبعيد و يا فرارى بودند، توسط استاد نوشته شده و با زحمت زياد ـ به علت عدم وجود وسايل اوليه ـ تهيه و تكثير گرديده كه بازتاب وسيعى در حوزه هاى علميه و محافل مبارزه اى داشت... و ساواك در نخستين گزارش خود، در اوج نادانى، آن را به مرحوم حضرت آيت الله سيد شهاب الدين مرعشى نجفى(رحمه الله) منسوب دانست! ولى پس از چند ماه، در گزارش ديگرى، انتشار آن را مربوط به والد محترم اعلام كرد كه گويا در صدد «كشف و ضبط» دستگاه تايپ و پلى كپى آمده است! كه البته توفيقى! هم در اين امر پيدا نكردند!..
به هر حال: آن چه كه در اين مجموعه آمده است خاطراتى مستند از والد ماجد در رابطه با نشريات و اعلاميه هايى است كه به طور مخفيانه از حوزه علميه قم منتشر شده اند.
مطالعه اين خاطرات ـ و اسناد ـ مى تواند براى اهل تاريخ و كسانى كه به آگاهى از حوادث آن دوران علاقه دارند، مفيد باشد.
سید محمود خسروشاهی
قم: مركز بررسى هاى اسلامى
زمستان 1391