تغییر خط
در گفتگوهاى سفر حج، روزى به مناسبتى از جنجال تغییر خط در تهران، سخنى به میان آمد. مرحوم مهندس حسیبى گفت: اتفاقاً من هم موافق آن هستم و براى مبارزه با بى سوادى و رفع مشكلات خط فعلى راهى جز تغییر و اصلاح خط نیست... من رساله اى هم در این باره نوشته ام كه چاپ شده است...
بحث ما در این زمینه چند روز ادامه داشت. چون من هم تحقیقى در این زمینه داشتم كه در مجله «مجموعه حكمت» چاپ قم، بخشى از آن همان سال ها چاپ شده بود... و به دور از مسایل فنى خط شناسى، گفتم آقاى مهندس! اگر تغییر خط موجب باسوادى مردم مى شد الآن مى بایست پس از خیانت معروف مصطفى كمال آتاتورك! مردم تركیه همه باسواد باشند، ولى مى دانیم كه 85% آنان هنوز بى سواد هستند... و اگر مشكل خط و یا كثرت علائم موجب بى سوادى بود، امروز مردم ژاپن با آن خط مشكل و پنج هزار علامت، مى بایست همه بى سواد بودند كه مى دانیم 95% آنان باسوادند... و تازه مگر من و شما با همین خط، باسواد نشده ایم؟ این به نظر من یك توطئه استعمارى است كه پس از تركیه مى خواهند ایران را از اسلام و سابقه تاریخى ـ فرهنگى و حتى هویت ملى خود جدا سازند، همان طور كه در تركیه نسل فعلى را با فرهنگ و تاریخ هزارساله آن، بیگانه ساخته اند!...
آقاى حسیبى، پاسخ قانع كننده اى نداشت و سرانجام در این زمینه به توافق نرسیدیم ولى بى شك، مهندس حسیبى در انتخاب روش براى مبارزه و رفع بى سوادى، دچار اشتباه شده بود و البته هرگز او را در این زمینه، نمى توان با سعید نفیسى و ابراهیم پورداوود و دیگر غرب زدگان هوادار تغییر خط، در یك ردیف شمرد.
... به ایران كه آمدیم، طبق قرار، او نسخه اى از رساله خود را به نام «چگونه خط را باید اصلاح كرد» براى من فرستاد و من ضمن مطالعه آن، پیشنهاد عجیبى هم دیدم كه باور كردنى نبود و آن پیشنهاد تعیین سال ها، بر اساس سال هاى مسیحى با نام هاى بین المللى بود كه به نظر من این یكى، دیگر خیلى «ساده اندیشى» بود!
در آخرین همین بحث، خط اصلاح شده! پیشنهادى مرحوم حسیبى و پیشنهاد تاریخ مسیحى ایشان را از رساله مذكور آورده ایم.