مراسم بزرگداشت مقام علمی و فرهنگی حجتالاسلام والمسلمین سیدهادی خسروشاهی، ۵ بهمنماه به صورت مجازی و با سخنرانی حسن بلخاری؛ رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، محمدجواد ظریف؛ وزیر امور خارجه، سیدجمالالدین دینپرور؛ دبیرکل بنیاد بینالمللی نهجالبلاغه، محمدجواد حجتیکرمانی؛ محقق و پژوهشگر تاریخ و فرهنگ اسلامی، سیدمحمود دعائی؛ مدیرمسئول روزنامه اطلاعات، محمدمهدی جعفری؛ نماینده دوره اول مجلس شورای اسلامی و استاد دانشگاه شیراز و سیدمحمود خسروشاهی؛ فرزند استاد فقید و مدیر مرکز بررسیهای اسلامی برگزار شد.
در ادامه متن سخنان دکتر حسن بلخاری، رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی را میخوانید؛
بسم الله الرحمن الرحیم الحمدالله رب العالمین و به نستعین
نخست به روح بلند مرحوم مغفور آیت الله سید هادی خسروشاهی سلام و درود الهی می فرستم و از خداوند متعال خواستارم روح آن مرحوم را با علما، با اولیاء، با متفکران قرین و مأنوس و محشور بفرماید و انشاءالله از برکات آثاری که ایشان بر جای گذاشتند به عنوان یک اسلام پژوه به روز، یک عالم دینی و متفکر دینی به روز، امت اسلامی را بهره مند بگرداند.
همچنین از استادان معزز و بزرگواری که قبول زحمت فرمودند و پذیرفتند [دعوت] دفتر انجمن آثار و مفاخر فرهنگی را تا در مراسم بزرگداشت جناب استاد خسروشاهی مطالبی بیان بفرمایند، سخنانی ایراد بفرمایند، و به مخاطبان محترم کمک رسانند در آشنایی بیشتر با این شخصیت برجسته ی معاصر جهان اسلام، به نوبه خود بسیار سپاسگزارم. جناب دکتر ظریف وزیر خارجه کشورمان، جناب آیت الله دین پرور، جناب استاد حجتی کرمانی، جناب استاد جعفری، جناب استاد دعائی و همچنین فرزند برومند ایشان جناب سید محمد خسروشاهی.
و نیز سپاسگزارم از بیت معزز مرحوم خسروشاهی که ما را کمک کردند در جمع آوری و تدوین و تنظیم مجموعه مقالاتی که به مناسبت بزرگداشت ایشان انجمن آثار و مفاخر فرهنگی منتشر کرد و همچنین از همکاران گرانقدرم در انجمن آثار و مفاخر که به عالی ترین وجه ممکن این مجموعه مقالات را در مجلدی زیبا آراستند و منتشر کردند. از همه این عزیزان سپاسگزاری می کنم توفیق و سعادت همه این عزیزان را از درگاه خداوند متعال خواستارم.
این دویستمین برنامه ای است که انجمن آثار و مفاخر برگزار می کند در تجلیل و تکریم از شخصیت های برجسته، مفخر و مفاخر ایران و اسلام. و همچنان که مشخص است اختصاص به استاد خسروشاهی دارد که سال گذشته غریبانه جهان را وداع کردند و البته آثار گرانقدری را از خودشان باقی گذاشتند. استادان محترمی که نام بردم به کمال در این باب سخن خواهند گفت اما من دو نکته را در این طلیعه ی بزرگداشت خدمت شما عزیزان ارائه می کنم.
نکته اول این است که من از جوانی با آثار مرحوم خسروشاهی آشنا هستم و آنها را مطالعه می کردم و یکی از شخصیت های جذاب برای من محسوب می شد به دلیل نو بودن اندیشه و تلاش های وسیعی که من پیگیری می کردم در حوزه های مختلف فکری و اندیشه ای ؛ ولی ایشان را ندیده بودم تا اینکه فروردین سال 96، فکر می کنم 23 فروردین بود که مراسم تکریم از حضرت استاد دکتر مهدی محقق به عنوان رئیس انجمن برگزار می شد و بنده حقیر به عنوان خدمتگزار جدید در کنار حضرت استاد محقق [بودم]؛ در آن جلسه ی تکریم و معارفه، حضرت آیت الله خسروشاهی تشریف آورده بودند و من از نزدیک و بعدها در جلسات مختلف و متعددی که بزرگوارانه شرکت می کردند، با خصائل برجسته ی ایشان آشنا شدم، این اواخر رفیق شده بودیم با هم ـ خدا رحمتشان بکند ـ و قرار بود در برنامه هایی که امسال داشتیم، یکی دو برنامه تشریف بیاورند و سخنرانی کنند که متاسفانه دست اجل مهلت نداد و ایشان به لقاء الله پیوست.
نکته دوم اینکه جناب خسروشاهی یکی از مصادیق بسیار برجسته ی گفتار نورانی حضرت امام صادق هستند که الْعَالِمُ بِزَمَانِهِ لَا تَهْجُمُ عَلَیْهِ اللَّوَابِسُ؛ هر که عالم به زمان خویش شد، او مورد هجوم فتنه های زمان قرار نمی گیرد. این روایت یا این حدیث نورانی در بطن و جان خودش بیانگر یک حقیقت مکنون و متعالی در متن اندیشه های اسلامی و شیعی است و آن اینکه به روز بودن یا به تعبیر فلسفی رایج و شایع آن مدرن بودن، به دنبال دنیاهای جدید بودن و نوعی تجدد را در عرصه ی سنت و حقیقت سنت تعقیب کردن، یکی از ویژگی های بنیادین اندیشه ماست. به عبارت دیگر سنت در ذات خود زاینده ی تجدد است، زاینده ی به روز بودن است، زاینده ی ادراک زمان خویشتن است، یعنی ادراک زمانی که در آن میزیایم و اقتضائاتی که این زمان با خود دارد.
جمله نورانی حضرت امام جعفر صادق علیه السلام دقیقا بیانگر همین معناست که زمان ـ گرچه یک امر اعتباری در فلسفه می دانیم ـ اما در جوهرِ همین اعتباریت خود بیانگر ظهور مسائل مستحدثه ای است که آنکه واقف و عالم به این مسائل مستحدثه شد نه تنها از هجوم فتنه ها در امان می ماند بلکه می تواند کاروان اندیشه را به جلو ببرد با به روز بودن خود، با عالم به زمان بودن خود، با درک دقیقی که از تحولات زمان دارد، مسائل مستحدثه ای که سوالات نو می آفریند، موقعیت های نو می آفریند و تمامی این سوالات و موقعیت ها پاسخ های جدید، رویکردهای جدید و مواضع جدیدی را می طلبد.
روحانیون و عالمانی که در بستر چنین اصلی و چنین قاعده ای رشد می کنند و ظاهر می شوند، اینان تفسیرهای جدید مبتنی بر حقیقت سنت دین ارائه می دهند و جهان جدیدی که با پرسش های جدید، پاسخ های جدیدی می طلبد، با این عالمان مسیر فکری خود را تعیین می کند. این نکته ی فوق العاده مهمی است. مرحوم مطهری از جمله این افراد بود یعنی از یک طرف با تحصیل علوم حوزوی تکیه داده بر سنت، بر رکن رکین سنت و از سوی دیگر با ورود به دانشگاه با غوطه خوردن در فضای دانشگاه، با ادراک مسائل جدیدی که فضای آکادمیک آفریده و نیازمند پاسخ های جدید است، در حقیقت بیانگر ظهور عالمی شدند که از یک سو تکیه بر سنت دارد از سوی دیگر عالم به زمان؛ و جالب است هر که عالم به زمان شد کاشف زبان آن زمان هم می شود، آنگاه از یک سو با وقوف به مسائل مستحدثه ی زمان و دیگری انتخاب زبانی که بتواند معانی را به مخاطبان منتقل کند، مسیری را ایجاد می کند در قلمرو این مسیر، هم گوهر و جوهر دین سلامت می ماند و حضور خود را اثبات می کند و هم در عین حال جامعه ی جدید از اندیشه های دینی بهره مند می شود.
آن جمله بلندی هم که حضرت امیرالمومنین فرموده که اگر کسی دو روزش مساوی باشد و هو مغبون؛ خود این هم بیانگر آن است که در جوهر سنت این نوع خواهی، این تحول و لزوم تحول تعبیه شده. سنت حقیقی سنتی است که در بطن و متن و جوهر و ذات خود تجدد و نوخواهی را دارد و اصولاً و مطلقاً این دو معنا در آن عرصه دو نقطه مقابل محسوب نمی شوند. هم آن جمله و هم جمله ای که از حضرت امام جعفر صادق خواندم بیانگر یک نکته فوق العاده ظریف و لطیف در متن تمدن شیعی است که عالمان را به روز می خواهد، مشرف به زمان می خواهد، کاشف به زبان زمان می خواهد ـ و تکرار می کنم ـ تا جوهر دین همچنان پر تلألو بماند و انسانی که به دنبال پاسخ هایی از جنس حقیقت است بی پاسخ نماند.
از دیدگاه بنده مرحوم خسروشاهی یکی از علمای مصداق کلام امام جعفر صادق است، الْعَالِمُ بِزَمَانِهِ لَا تَهْجُمُ عَلَیْهِ اللَّوَابِسُ؛ مدت حضوری که در واتیکان داشتند و در آن دهه 60 سال های اولیه ی انقلاب که هجمه عظیمی علیه مبانی فرهنگی اسلام در جهان مطرح شد، ایشان سعی کردند بر بنیاد یک سیره و سنت اعتدالی و دقیق تا آنجا که ممکن است از مشاجرت میان اسلام و مسیحیت بکاهند و این فوق العاده مهم است، به هر حال واتیکان قلب جهان مسیحیت ـ البته در حوزه کاتولیک ـ است. این طرف هم اسلام ظهور نوینی در عالم یافته بود، دشمنان هم می توانستند فضا را به شدت آلوده کنند، وجود عالمی نواندیش و به روز می توانست در کاهش این مشاجرات موثر باشد و بعد از آن تلاش وسیعی که برای ارتقای مناسبات فرهنگی میان ایران و مصر انجام دادند. چون می دانید به هر حال مصر یکی از حوزه های تمدنی جهان اسلام محسوب می شود یعنی اگر شما از کل تمدن اسلامی دو منطقه ی فرهنگی مصر و ایران را بگیرید، چه می ماند؟ این دو منطقه فرهنگی در ظهور اندیشه های اسلامی و تلألو آن نقش بسیار برجسته ای داشتند و تصور بکنید حال بر اثر آنچه که به هر حال در اثر برخی سیاست های غلط در مصر افتاد، به یک دشمنی آشکار به دلیل تقریبی که نسبت به اسرائیل پیدا کردند با ایران رخ داد، با حوزه ی تمدنی ایران رخ داد، چقدر می توانست این دو منطقه ی فرهنگی، این دو در حقیقت اقلیم فرهنگی را از هم جدا کند، این وسط نقش برجسته مرحوم خسروشاهی که در عین محکومیت آن مواردی که علیه تمدن اسلامی است، تلاش کند تا این دو تمدن از هم دور نشوند و مراودات فرهنگی تا آنجا که ممکن است ادامه داشته باشد.
من این را باز از نواندیشی ایشان، از به روز بودن ایشان می دانم. یعنی مثلاً واتیکان یک طرف، این مسئله تلاش هایی که در مناسبات فرهنگی میان ایران و مصر انجام دادند از سوی دیگر، ایشان را به عنوان یکی از چهره های برجسته ی عالمان مشرف به زمان در عصر ما قرار داد و مطرح کرد و قطعا آثار این حرکت ایشان علاوه بر کارهای فرهنگی عظیمی که دوستان خواهند فرمود، چقدر موثر بود در حوزه تمدنی ما. خیلی فراتر از حوزه کشور، در حوزه تمدنی ما چقدر موثر بود.
انشاءالله خداوند روح آن مرحوم را با روح علما و اولیاء محشور و قرین بفرماید و امیدوارم فرزند برومند ایشان در ادامه حرکت استاد و نهضت علمی استاد بتواند راه آن بلند مرتبه را ادامه بدهند و در حقیقت جامعه بهره مند بشود از برکات معنوی و علمی مرحوم آیت الله خسروشاهی.
مجدد به روح بلند ایشان درود می فرستم. از همه شما عزیزان مخاطبان سپاسگزارم و همه را به خدای بزرگ می سپارم.