( 4.3 امتیاز از 37 )

خطرى كه از روز تأسيس حكومت متجاوز يهود در سرزمين اسلامى فلسطين، بيت المقدس را تهديد مى‌كرد، سرانجام در فاجعه اخير، كه ناشى از توطئه مشترك امپرياليسم مسيحى با صهيونيسم بين المللى بود...

نویسنده: استاد سيد هادى خسروشاهى (رحمت الله علیه)

 

 

منبع: مجله مکتب اسلام

سال هشتم ـ شماره 9 ـ مرداد ماه 1346

 

 

«سُبْحَانَ الَّذِي أَسْرَى بِعَبْدِهِ لَيلًا مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى الَّذِي بَارَكْنَا حَوْلَهُ لِنُرِيهُ مِنْ آياتِنَا إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ» (سوره اسراء آيه 1)

خطرى كه از روز تأسيس حكومت متجاوز يهود در سرزمين اسلامى فلسطين، بيت المقدس را تهديد مى‌كرد، سرانجام در فاجعه اخير، كه ناشى از توطئه مشترك امپرياليسم مسيحى با صهيونيسم بين المللى بود، به وقوع پيوست، و اكنون مسجد اقصى نخستين قبله مسلمانان، به دست مهاجمين تجاوزكار افتاده و در معرض بى احترامى سربازان يهود قرار گرفته است.

دولت غاصب اسرائيل اعلام داشته است كه اداره بيت المقدس را براى هميشه در دست خواهد داشت! و براى همين منظور، عليرغم اعتراض جهانى، آن را به قسمت غصب شده قبلى، ضميمه كرده است!.

در اين ميان نقش مسيحيان و كليسا در رأس آنها واتيكان، براى ما مسلمانان بسيار قابل توجه و دقت است، زيرا علاوه بر آنكه دولت‌هاى مسيحى در توطئه تجاوز بر ملل اسلامى، دست داشتند، گروه‌هاى تبشيرى و پرچمدار آنها «پاپ» رسماً اعلام داشته‌اند كه بيت المقدس بايد يك شهر بين المللى اعلام گردد!.

پدران روحانى و دستگاه پاپ كه در قرن‌هاى گذشته با فتواى خود جنگ‌هاى صليبى را راه انداختند و خون صدها هزار نفر انسان بى‌گناه را به هدر دادند و پس از فتح بيت المقدس در سال 492 هجرى (ژوئيه 1099 ميلادى) 70 هزار مسلمان را در آن شهر قتل عام كردند، با اعلام لزوم بين المللى شدن شهر اسلامى بيت المقدس، كينه باقيمانده از دوران جنگ‌هاى صليبى را بار ديگر نشان دادند.

و بدين ترتيب توطئه اخير و مشترك آتش افروزان جنگ‌هاى صليبى و كسانى كه به نص صريح قرآن مجيد «از همه بيشتر با مسلمانان دشمنى دارند»1 به مرحله خطرناكى رسيده كه محصول آن، با حيثيت جهانى اسلام و مسلمانان و قداست بيت المقدس و مسجد اقصى تضاد اساسى دارد.

نقشه قديمى يهود و نصارى...

پس از آنكه در سال 15 هجرى (636 م) بيت المقدس بدست مسلمانان افتاد مسيحيان عليرغم آنكه طى عهدنامه‌اى از هرگونه آزادى مذهبى و اجتماعى برخوردار بودند، كينه‌اى نسبت به مسلمانان در دل داشتند تا آنكه در سال 492 هـ، پس از لشكركشى از اروپا توانستند اين شهر را اشغال نموده و مرتكب جناياتى بشوند كه تاريخ از بازگو كردن چگونگى آن شرم دارد...

پس از مدتى «صلاح الدين ايوبى» اين شهر را از صليبى‌ها پس گرفت تا آنكه در سال 625 هجری فردريك دوم، امپراطور آلمان، با صلح نامه‌اى، از نو بيت المقدس را بدست صليبى‌ها سپرد، ولى چند صباحى نگذشت كه مسلمانان باز بيت المقدس را از سيطره صليبى‌ها خارج ساختند.

از آن تاريخ به بعد، مسيحيان و يهوديان، همچنان در فكر اشغال مجدد بيت المقدس بودند و هنگامی كه ژنرال «آلنبى» فرماندار اشغالگران انگليسى در سال 1917 میلادی وارد بيت المقدس شد، گفت: «امروز جنگ‌هاى صليبى پايان يافت»! و به دنبال او، وقتى كه ژنرال «گور»ى فرانسوى در سال 1920 م در دمشق به آرامگاه صلاح الدين رفت گفت: «صلاح الدين! ما اكنون برگشته‌ايم»!2.

و امروز، در نيمه دوم قرن بيستم كه نيروهاى متجاوز با بمب‌هاى آتش زا و توپ و تانك 15 هزار مسلمان اردنى را قتل عام كرده و چنگيز وار هر چيزى را در سر راه خود نابود ساخته و وارد بيت المقدس شدند، فرمانده‌شان «موشه دايان» رسماً اعلام داشت: «ما به آرزوى دو هزار و پانصد ساله خود رسيديم و هرگز اينجا را تخليه نخواهيم كرد»!

***

پيش از تأسيس حكومت غاصب يهود در فلسطين، رهبران جنبش صهيونيسم3 هميشه آرزو مى‌كردند كه روزگارى بيت المقدس را تصرف كنند مثلا «آلفرد موند» يكى از رهبران صهيونيسم كه در سال 1922 وزير كار انگلستان بود، در مجمعى به يهوديان چنين وعده داد:

«روزى كه هيكل سليمان را تجديد بنا كنيم خيلى نزديك است و من در آينده حيات خود را وقف تجديد اين بنا، بر ويرانه‌هاى مسجد اقصى مى‌كنم»

در هفتم ژوئيه 1920 ژنرال «بولز» انگليسى، فرماندار نظامى فلسطين، چنين گزارش مى‌دهد: «ابراهيم اسحق، خاخام بزرگ يهوديان فلسطين و شوراى رهبران مذهبى يهود و «اوسيشكن» نائب رئيس جمعيت صهيونيسم، رسمآ از حكومت سرپرستى بريتانيايى در فلسطين تقاضا كرده‌اند كه تمام بيت المقدس و مسجد اقصى را به آنان واگذار نمايد».

در «جويش انسكلرپيديا» ـ دائرة المعارف يهود ـ در ذيل ماده، «صهيونيسم» مى‌نويسد: «يهوديان در صدد هستند كه نيروهاى خود را متمركز كنند و دشمنان خود را از بيت المقدس بيرون نمايند و از نو «هيكل سليمان» را مركز عبادت و بيت المقدس را مقر فرماندهى خود قرار دهند».

و «كلر رنز» رئيس جمعيت «نگهبانان ديوار ندبه» در هفته نامه «بالستاين» شماره ششم اوت مورخ 1939 آشكارا چنين نوشت: «اين مسجد اقصاى مسلمانان كه بر قدس الاقداس هيكل سليمان بنا شده، متعلق به يهوديان است»4

بدين ترتيب كاملاً روشن مى‌گردد كه يهوديان از همان نخستين روز تشكيل حكومت غاصب خود در فلسطين، هميشه در فكر تجاوز به مسجد اقصى، نخستين قبله مسلمانان بوده‌اند، زيرا خاخام‌هاى يهودى معتقدند كه بايد بر روى ويرانه‌هاى مسجد اقصى، هيكل سليمان را از نو بنا كنند و توراتى را كه در زير بناى مسجد اقصى مدفون است! بيرون بياورند.5

 

اهميت بيت المقدس از نظر اسلام

 

شهر بيت المقدس كه يكى از شهرهاى كشور اردن هاشمى است، از نظر اسلامى اهميت ويژه‌اى دارد. مسجد الاقصى، نخستين قبله مسلمانان در اين شهر قرار دارد. مسجد الاقصى و مسجد الصخره و اطراف آن را كه در ميدان وسيعى قرار دارند «حرم شريف» مى‌نامند و از اين رو بيت المقدس يكى از حرم‌هاى سه گانه اسلامى بشمار مى‌رود.

از آغاز هجرت پيامبر اسلام به «مدينه» تا سال دوم هجرى؛ قبله پيامبر در موقع نماز و نيايش، بيت المقدس بوده و بى شك پيش از هجرت نيز، در سيزده سالى كه پيامبر اكرم در «مكه مكرمه» اقامت داشت، رو به بيت المقدس مى‌ايستاد و نماز مى‌گذارد6 و از اين جهت، اين شهر، قبله نخستين، بلدالامين، حرم امن شناخته مى‌شود.

درباره اهميت بيت المقدس همين كافيست كه در حديثى كه از امام جعفر صادق عليه السلام نقل شده، مسجد بيت المقدس، يكى از مساجد چهارگانه مهم اسلامى، كه عبادت در آن بسيار با فضيلت است بشمار رفته است.7

علاوه بر اينها مسجد اقصى در موقع معراج رسول اكرم(ص) نيز ارزش و قداست خود را نشان داد و خداوند مى‌فرمايد كه شبانه پيامبر اكرم را از مسجد الحرام به مسجد الاقصى ـ كه اطراف آن را پربركت گردانيده ـ سير داد، تا آيات و نشانه‌هاى الهى را به او نشان دهد.

در شهر اسلامى بيت المقدس، علاوه بر مسجد الاقصى و مسجد الصخره 36 مسجد ديگر نيز وجود دارد كه 29 مسجد در داخل شهر و 7 مسجد در خارج از ديوارهاى شهر قرار دارند.

در بيت المقدس آرامگاه گروهى از مسلمانان بزرگ و اصحاب رسول الله نيز قرار دارد كه از جمله آنان «عبادة بن صامت انصارى» است كه ساكن بيت المقدس بود و در «باب الرحمة» مدفون است.8

 

مقاومت جهانى برضد تجاوز

 

اكنون چه بايد كرد؟... در دنيائى كه هنوز قانون جنگل بر آن حكومت مى‌كند! در دنيائى كه سازش ناجوانمردانه شرق و غرب، پنجاه هزار مسلمان بى‌گناه را به خاك و خون مى‌كشد و خانه‌هاى مردم را ويران مى‌سازد و سرزمين‌هاى اسلامى را به اشغال يهود در مى‌آورد و صدها هزار نفر را از نو آواره مى‌كند، در دنيائى كه سازمان ملل آن تحت تأثير دولت‌هاى بزرگ، از محكوم كردن متجاوزين خوددارى مى‌نمايد...

در اين چنين دنيايى وظيفه اسلامى مردم مسلمان آنست كه گول دلسوزى‌هاى رياكارانه اين و آن را نخورند و با تمام قوا، برضد تجاوز بپاخيزند و اراضى غصب شده اسلامى را از دست تبهكاران بين المللى پس بگيرند. چنانكه يكى از مجلات هفتگى تهران؛ در شماره اخير خود، طى سرمقاله‌اى در اين باره چنين مى‌نويسد:

«اين بار مردم جهان بايستى در مقابل اين تجاوز مقاومت به خرج دهند و نگذارند بيت المقدس كه با يك يورش خونين نظامى و در ازای خون هزاران سرباز و مردمان فداكار و با ايمان اردن تصرف شده است در دست غاصبان آن باقى بماند.

ترديدى نيست كه اقدام خشن نظاميان گردنكش تل آويو، در تصرف و ضميمه كردن قسمت قديمى اورشليم كه متعلق به اردن است، يك اقدام ظالمانه و غير انسانى است بخصوص كه اين اقدام كينه توزانه آنان با آتش زدن خانه‌هاى اعراب و قتل و غارت و ضرب و شتم مردم بى‌پناه، همراه بوده است.

اكنون بايد نگذارند نظاميان تعليم يافته مكتب‌هاى ضد انسانى، بعنوان «دين يهودى و ميهن يهودى!» وضع ناگوارى بوجود آورند و با اعمال وحشيانه نظير آتش زدن خانه‌ها و مزارع و كشتن مجروحين و آواره ساختن اعراب، دوباره اين عقيده زشت هيتلر را از لاى خاكستر «رايش سوم» بيرون بكشند كه: «يهوديان ذاتاً جنايتكارند» و «خون مسموم و فاسد دارند» و اين بستگى به نوع سياست و پيروى كوركورانه از «سياست غرب» و اعمال خودسرانه و بى آزرمى و گردنكشى نظاميان اسرائيل دارد»9

آرى! تنها اتحاد جهانى مسلمانان، مقاومت همه جانبه بر ضد دشمنان اسلام و تنها اتكاء به قدرت ملل مسلمان است كه مى‌تواند بيت المقدس و ساير اراضى غصب شده را به دارالاسلام باز گرداند.

اميدوارى به سازمان ملل! يا قدرت‌هاى شرق و غرب، تكرار اشتباه گذشته و مخالف با موازين اسلامى است. زيرا قرآن مجيد صريحاً مى‌فرمايد: «وَ لا تَرْكَنُوا اِلَى الَّذين ظَلَمُوا فَتَمَّسُكُم النّار»: به ستمگران اعتماد نكنيد كه شما را آتش فرا مى‌گيرد!...

 

پی نوشت:

1ـ ولتجدن اشد الناس عداوة للذين آمنوا اليهود.

2ـ «وعد بلفور» نشريه سازمان آزادى بخش فلسطين چاپ سوريه ص 3.

3ـ صهيونيسم يك جنبش ارتجاعى و نژادى است و يهوديان به اين علت اين جنبش ارتجاعى را صهيونسيم مى‌نامند كه دربيت المقدس كوهى به نام «صهيون» وجود دارد!!.

4ـ گفته‌هاى بالا از كتاب «القضية الفلسطينيه» فصل 37 «خطر صهيونيسم» چاپ لبنان، تأليف اكرم زعيتر نقل شد.

5ـ القدس فى خطر بين التهويد والتدويل، ص 3، چاپ اردن، 1953 م.

6ـ اين نكته را بايد توضيح داد كه بنا به نقل «ابن عباس»: «پيش از هجرت كه پيامبر اكرم به سوى بيت المقدس نماز مى‌گذاشت، چنان مى‌ايستاد كه كعبه را به يك پهلوى خود قرار مى‌دادم».

7ـ به وسائل الشيعه، چاپ جديد، ج 3، ص 550، چاپ تهران، رجوع شود.

8ـ «الاردن حقايق و معلومات» چاپ اردن، ص 49.

9ـ فردوسى، شماره 819، مورخ 13 تيرماه 1349، چاپ تهران.

به مطلب امتیاز دهید :
( 4.3 امتیاز از 37 )
تعداد نظرات : 0 نظر

ارسال نظر

Change the CAPTCHA code
قوانین ارسال نظر