ـ خاندان علمی اصیل و ریشهدار
ابتدا اشارهای مختصر و گذرا به خاندان علمی و بزرگ استاد خسرو شاهی میکنم، ایشان در خاندان علمی عریق، اصیل و ریشه دار به دنیا آمد. افراد بسیاری از این خاندان از علمای بزرگ نامدار ایران و عراق بودند و شخصیتهای برجستهای از میان این خاندان برخاستهاند. پدر بزرگوارشان آیتالله سیدمرتضی خسروشاهی از اجلّه علما و فقها، تحصیلکرده نجف و پدر آیتالله سیدمرتضی، آیتالله سیداحمد خسروشاهی، از علمای بزرگ عصر مشروطیت در آذربایجان بود و پدر آیتالله سیداحمد، آیتالله سیدمحمد خسروشاهی، از شاگردان ممتاز و از تلامذه عالیمقدار یگانه دوران، شیخ مرتضی انصاری بود و همچنین پدر آیتالله سیدمحمد، آیتالله سید علی خسروشاهی و پدر او آیتالله سیدابوالحسن خسروشاهی، به شهادت کتب تراجم و رجال، از علمای بزرگ و فقهای نامدار عصر خود بوده اند. برادر بزرگوار استاد خسروشاهی نیز از شخصیتهای و از دوستان امام خمینی(ره) بودند.
ـ ویژگیهای شخصیتی استاد خسروشاهی
استاد یکى از شخصیتهاى پرتلاش و فرهیخته حوزوی بود که آثار گرانبهایی برای جامعه علمی به یادگار گذاشت و از مصادیق این آیه شریفه [و مَثَل کَلِمَة طَیبَة کَشَجَرَةٍ طَیبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَ فَرْعُهَا فِیالسَّمَاءِ] بود که انشاءالله میوههای آن همیشگی است و برای نسلهای حال و آینده پرثمر و مفید خواهد بود.
ایشان تمامی عمر خود را مانند مردان و مصلحان و مؤمنان حقیقی به خداوند متعال در سرزمینهای اسلامی برای تحقق اتحاد میان جوامع اسلامی صرف کرد و خدمات علمی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی ایشان در طول عمرش سبب شده بود که از ایشان بهعنوان یک مبلغ پرتوان، کمنظیر و کوشای جهان اسلام یاد شود و نام و یاد ایشان هیچ وقت فراموش نخواهد شد.
اَعِد ذِکرَ نَعمَانٍ لَنَا اِنَّ ذِکرَهُ هُوَالمِسکَ مَاکَرَّرتَهُ یَتَضَوَّعُ
خدمات استاد در حوزه وحدت و تقریب و آثار علمی که و اسنادی که از سراسر جهان اسلام جمعآوری نمود، همه باقیات صالحات ماندگار و ارزشمند است.
از همه مهمتر، خصوصیات و ویژگیهای ممتازی است که میتواند، دلیل بر راز موفقیتشان باشد؛ لذا در این فرصت خوب است، ابتدا به برخی از آن صفات ارزشمند که میتواند الگویی برای همگان باشد، اشاره کنم:
ـ چهار صفت برجسته و جذاب از استاد خسروشاهی
اول: تواضع مثالزدنی
یکی از صفات ممتازی که بنده در ایشان دیدم، تواضع و فروتنی و اخلاق نیکوی ایشان بود؛ ذرهای تکبر، تبختر، تفرعن، نه علمی و نه عملی، در وجودش نبود. تواضع علمی و عملی در گفتار و نوشتار و کردار داشت. هر جا که احساس میکرد اشتباه است، صراحتاً میگفت: من اشتباه کردم. در مقام عذرخواهی و پذیرش اشتباه خود هیچ ابایی نداشت.
دوم: انصاف علمی و حقشناسی
هیچگاه تاریخ را تحریف و کم و زیاد نمیکرد. واقعیات را بیان مینمود. اهل تحمل و مدارا بود. روابط علمیاش را با همه حفظ میکرد. دوستان قدیمی را حتی با سلیقهها، ذوقها و مشربهای سیاسی مختلف به هیچوجه فراموش نمیکرد؛ ولو اینکه دوستان، فراموشش کرده باشند. از جمله کسانی بود که بیشترین ارتباطات را با همه طیفها و همه اشخاص داشت.
سوم: همت والا و سختکوشی
اراده قوی و تزلزلناپذیر و پشتکار بالا در مباحث علمی، از خصایص ممتاز و دائمی ایشان بود که میتواند برای همه ما درسآموز باشد. اگر آثار ده سال آخر عمرشان را ملاحظه کنید، خواهید دید که حتی در کهولت سن در راه خدمت به اسلام و مذهب شیعه، اصلا خستگی و تزلزل در خود راه نداد.
چهارم: ارتباط وثیق و عمیق با اساتید
با اساتید خود و با بزرگان و علمای شیعه، ارتباط صمیمی و پیوسته داشت و این ارتباط، صرف استادی و شاگردی نبود؛ بلکه ارتباط وثیق و عمیق بود. با علامه طباطبایی، امام خمینی، شهید مطهری، طالقانی(رحهم) و دیگران یک نوع ارتباط و صمیمیت درخور توجهی داشت.
ـ آشنایی با استاد خسروشاهی
حدود سالهای 1358 ـ 1357 بنده با آثار استاد خسروشاهی؛ بهخصوص آنچه راجع به سید جمالالدین اسدآبادی(ره) نوشته بودند، آشنا شدم.
اما آشنایی گستردهتر و عمیقتر ما با استاد به حدود ده سال پیش برمیگردد که مهندس شهرستانی- معمار حرم عسکریین، کاظمین و سیدالشهدا(ع)- برای همایش مرحوم هبةالدین شهرستانی در فروردین 1389، جمعی از ایرانیان؛ از جمله استاد خسروشاهی و بنده را نیز به نجف اشرف دعوت کرده بودند که بعد از این سفر، ارتباط ما خیلی عمیقتر و وسیعتر شد و استفاده ما هم بیشتر.
ـ استاد خسروشاهی، شخصیتی پیگیر و کوشا
در سفر عراق هم بعینه دیدم که ایشان در راه پیشبرد اهدافشان چقدر مُجِدّ و کوشا هستند. در این سفر خدمتشان عرض کردم که کتاب تراجم پدر شیخ محمدحسین کاشفالغطاء(ره) بهنام «الحصون المنیعه»، مورد نیاز ماست تاکنون هرچه تلاش کردهایم، موافقت نکردهاند که حتی تصویری از آن را به ما بدهند.
استاد خسروشاهی با اصرار و پیگیری، موفق شدند تصویری از زندگینامه سید جمالدین اسدآبادی این کتاب را از کتابخانه کاشفالغطاء بگیرند و ما آن را در مجله کتاب شیعه تصحیح و چاپ کردیم.
البته استاد خسروشاهی خیلی به شیخ محمدحسین کاشفالغطاء علاقهمند بود و بعضی از آثارش را نیز ترجمه کرده و با ایشان ارتباط داشت . این کتاب، شرح حال علما بود و از جمله شرح حالی که شیخ علی کاشفالغطاء(ره) راجع به سید جمالالدین اسدآبادی(ره) نوشته بود.
نکته دیگر که دلالت دارد به اینکه ایشان یک شخصیت کوشا و پیگیر بودند، تأسیس کتابخانه بزرگ و معتبر پردیسانقم است؛ چه از لحاظ تهیه کتاب و مواد و منابع و چه از لحاظ تکمیل ساختمان. در اواخر عمرش هدفش ساخت و تکمیل این کتابخانه بود.
ـ محورهای اصلی فعالیتهای علمی و اجتماعی استاد خسروشاهی
فعالیتهای علمی و اجتماعی و فرهنگی استاد خسروشاهی، بسیار گسترده است؛ اما بنده در مجال مختصر برخی از این فعالیتها را در هفت محور بیان میکنم:
محور اول: احیای آثار شخصیتهای بزرگ شیعه
استاد خسرو شاهی با اجازه علامه طباطبایی(ره) همه آثار - غیر از تفسیر المیزان- را با دقت تنظیم و تصحیح کردند و برای چاپ به مؤسسه بوستان کتاب سپردند که هم اکنون در 10 جلد منتشر شده است.
محور دوم: ترجمه و نشر آثار شخصیتهای جهان اسلام
ترجمه و نشر آثار شخصیتهای بزرگ جهان اسلام، برگ جدیدی از زندگی علمی استاد بود که از این طریق خدمات ارزشمندی به یادگار گذاشت. از جمله این ترجمهها: آثار علامه سید هبةالدین شهرستانی، علامه شیخ محمدحسین کاشفالغطا، مرحوم حاج سراج انصاری در رد کسروی و کسرویگری و ... است که تا روزهای آخر عمر هم، پیگیر تجدید چاپ برخی از آثار حاج سراج انصاری بودند.
محور سوم: کثرت تألیفات و آثار قلمی
خدمات علمی و تبلیغی دیگر این استاد سختکوش، تألیفات در موضوعات مختلف اعم از کتاب، مقاله و ترجمه که بسیار هم فراوان است؛ لذا میطلبد بهتفصیل فهرست و معرفی شود.
محور چهارم: خدمات اجتماعی و فرهنگی
استاد اولین سفیر جمهوری اسلامی ایران در واتیکان و رایزن ایران در مصر بودند که در این مدت خدمات زیادی داشتند.
محور پنجم: ارتباطات گسترده و هدفمند
ارتباطات وسیع با دانشمندان جهان اسلام؛ اعم از ایرانی و غیرایرانی و طیفهای مختلف؛ اعم از روحانی و دانشگاهی.
محورششم: شناخت صحیح و دقیق جریانات فکری و سیاسی
استاد شناختی صحیح و دقیق از جریانات فکری و سیاسی جهان اسلام و مواضع آنها داشت و میتوان گفت، از معدود کسانی بود که اینچنین شناختی عمیق از جریانهای سیاسی و اجتماعی در کشورهای اسلامی داشتند.
لذا حجم انبوه اطلاعات، خاطرات، همنشینی و گفتوگو با شخصیتهای مهم جهان، موجب گردیده بود که آثار فراوانی راجع به این جریانات فکری و شخصیتهای جهان اسلام ترجمه و تألیف کنند که خوشبختانه مقدار زیادی از آنها منتشر شده است. میتوان گفت کسی مثل ایشان، به این جامعیت نداشتیم که با طیفهای وسیع از داخل و خارج ارتباط داشته باشد؛ لذا در حضورش اسم هر شخصیت معاصری از جهان اسلام که گفته میشد، با شناخت کامل، افکار، اندیشهها و سابقهاش را بیان میکرد. ایشان ارتباط گسترده و وثیقی با روشنفکران داخل و خارج از کشور داشتند. اینگونه ارتباطات باعث شده بود که اسناد تاریخی و سیاسی اجتماعی فراوانی جمعآوری کنند.
ـ شرکت در کنفرانسها و همایشهای بینالمللی و اسلامی
استاد خسروشاهی از دوران جوانی در کنفرانسها و همایشهای اسلامی مانند کنفرانس اندیشه اسلامی الجزایر، بهصورت یک فرد فعال چه قبل از انقلاب چه بعد از انقلاب حضور فعال داشتند.
ـ ارتباط مستمر با شخصیتها و روشنفکران داخلی و جهان اسلام
این محقق برجسته با شخصیتهای اسلامی در جهان اسلام، محققان، متفکران یا سیاسیون اسلامی مثل احمد بنبلا، عمر تلمسانی رهبر اخوانالمسلمین، دکتر یاسینرمضان از رهبران اخوانالمسلمین و داماد حسنالبنا، شیخ عباس مدنی رهبر جبهه نجات اسلامی الجزایر و دیگر رهبران کشورهای اسلامی در مصر، الجزایر، پاکستان نیز، مرتبط بود و ارتباط نزدیک و صمیمی با امام موسیصدر داشت.
در دوران جوانی و قبل از انقلاب، از دوران خیلی قدیم، یک بار یا شاید هم بیشتر، گفتند: با اتوبوس رفتیم اروپا و شهرهای مختلف را سیر کردیم و شخصیتهای مختلف را دیدیم.
استاد در سه سالی که ریاست نمایندگی ایران در مصر را برعهده داشت، برای تجدید چاپ آثار سید جمالالدین اسدآبادی و به دست آوردن اسناد دیگر، زحمات زیادی کشید. شخصیتهای بزرگ مصر به ایشان احترام میگذاشتند و او را قبول داشتند. میشد برای برقراری ارتباط بین ایران و بلاد عربی، از وجود ایشان خیلی بهتر استفاده کرد که متأسفانه استفاده نشد. ایشان با روشنفکران داخلی ارتباط صمیمی داشت و از دوره جوانی، با آیت الله کاشانى، جمعیت فدائیان اسلام، شهید نواب صفوى، مرحوم بازرگان و طیفهای مختلفی از انقلابیون مرتبط بود.
ـ خاطرهای از حضور ما در همایش ابنحزم اندُلسی در مراکش
بعد از انقلاب غفلتهایی شد و از وجود استاد خسروشاهی برای ارتباط با برخی مجامع و شخصیتهای جهان اسلام استفاده نشد. حدود ده سال پیش، یکی از دانشگاههای مراکش، همایشی برای ابنحزم اندُلسی صاحب کتاب«المُحَلّی» یکی از معروف ترین چهرههای فرهنگ اسلامی در اندُلس، برگزار کرده بود که بنده و جناب آقای طارمی معاون علمی دایرةالمعارف جهان اسلام نیز دعوت شده بودیم. رفتیم و مقالاتمان را ارائه دادیم. در حاشیه همایش با بعضی از اساتید دانشگاه الجزایر ارتباط برقرار کردیم. آنها میگفتند: بعد از پیروزی انقلاب، ارتباط فرهنگی ایران و الجزایر قطع شد و نه ایران در نمایشگاههای کتاب الجزایر شرکت کرده و نه الجزایر در نمایشگاههای کتاب ایران؛ و ما از آثار شیعه تنها کتابی که داریم «أمالی شریف مرتضی» یا «دیوان شریف مرتضی» است و ما غبطه میخوریم به حال شیعه. لِشدّة تعقله و قوة منطقه منظور اینکه میشد، از شخصیت استاد خسروشاهی برای برقراری ارتباط فرهنگی وثیقتر بین ایران و جهان اسلام استفاده کرد.
ـ استاد خسروشاهی عضو هیأت علمی مؤسسه الفرقان احمدزکی
احمدزکی یمانی وزیر نفت پیشین عربستان سعودی و رئیس مؤسسه الفرقان، شخصیتی است که اموالش را در راه احیای آثار اسلامی و بعضاً آثار شیعه صرف کرد.
به یک معنا میشود گفت که ایشان عاقبت بهخیر شد. مثلاً کتاب الفهرست نوشته محمدبن اسحاقبن ندیم را که شیعه است، تصحیح و چاپ کرد. بهترین تصحیح این کتاب و چاپش از مؤسسه الفرقان زکی یمانی است.
حجتالاسلام والمسلمین حاج سیدمحمود مرعشی، رئیس کتابخانه آیتاللهالعظمی مرعشی نجفی میگفت: آقای زکی یمانی سید است و شجرهنامهاش را هم آیتالله مرعشی برایش نوشتند و فرستادند. میگفت: آقای زکی یکبار ما را به منزلش در جده دعوت کرد. خیلی احترام میکرد و به شیعه معتقد بود و در مؤسسه الفرقان هیچ اثر وهابی و ضد شیعه وجود ندارد؛ اما آثار شیعه مثل «فهرست ابنندیم»، «فهرست نسخههای خطی»، «موسوعه مکه و مدینه» را که پنج یا شش جلد آن چاپ شده است. این مؤسسه منتشر کرد. غرض اینکه استاد خسروشاهی، عضو هیأت علمی یکی از بخشهای مؤسسه الفرقان بود و آثاری که از این موسسه به دستشان میرسید، برای ما هم میفرستاد که استفاده کنیم. بعضیهایش را میگفت، برگردانید و بعضیهایش پیشتان باشد. مثلاً از جمله این نامه را مورخه 27/3/94 ایشان نوشتند که با سلام، دیروز منشورات الفرقان رسید. تقویمشان تقدیم و اهدا میشود. دو نشریه را پس از مطالعه و استفاده احتمالی، مرجوع فرمایید. با احترام، ابورشاد حفظهالله.»
ـ آخرین مقالهای که در فصلنامه «کتاب شیعه» چاپ شد
استاد خسروشاهی، انسانی بسیار متواضع بود؛ من ذرّهای تکبّر و تبختر و منیّت و عُجب در وجودش ندیدم. ارتباط خوبی با مؤسسه شیعهشناسی داشت. بارها تشریف آورد مؤسسه و برای مجله ما مقاله نوشت. آخرین مقالهشان چندی قبل، در فصلنامه «کتاب شیعه» چاپ شد.
در یکی از آخرین نامههایی که به بنده نوشته بود، درخواست انتشار دو اثر قدیمیاش درباره ثقةالاسلام تبریزی و شیخ محمد خیابانی را داده بود. گفته بود که به دنبال حقالتألیف نیستم؛ ولی تصور میکنم که محافل حوزوی و علمی از این دو اثر بهرهمند نشدهاند. این روحیه تحقیقی و پژوهشگری همواره با او بود.
ایشان 30/10/98 چندی قبل از وفاتشان تشریف آوردند مؤسسه کتابشناسی و این نامه را آوردند و گفتند که ناشر دیگر قصد چاپ ندارد. شما مجدداً چاپ کنید. متن نامه این است:
«بعدالتحیه والسلام؛ محترماً به اطلاع عالی میرساند، دو کتاب شهید ثقةالاسلام تبریزی و شهید شیخ محمد خیابانی از علمای شیعه و شهید تبریز، سالیانی پیش توسط مرکز اسناد [انقلاب اسلامی] تهران به چاپ رسید که نسخ آن نایاب گردید و اکنون آن مرکز، آمادگی انتشار مجدد آنها را ندارد و چون چاپ قبلی در محدوده خوانندگان خاصی توزیع شده است، بهنظرم محافل حوزوی و علمی از آن بهرهمند نشدهاند. انتظارم آن است که دستور دهید، یکی از محققان آن مؤسسه محترم، ضمن بازبینی، به تکمیل احتمالی آن بپردازد و مؤسسه به چاپ آن اقدام کند؛ البته مؤلف به دنبال حقالتألیف نیست؛ اما انتظار چاپ کتاب را دارد؛ همانطور که چاپ کتاب «شیعه چه میگوید؟» از مرحوم حاج سراج انصاری در ردّ کسرویگری را که آثار او بهوفور توزیع میشود، انتظار دارد. والامر الیکم.» با سلام
ـ خاطرات شنیدنی
خاطره استاد با امام موسیصدر در لبنان
یک سفری به لبنان خدمت امام موسیصدر رسیدم. آن روز ایشان در کلیسا برنامهای داشتند. بهاتفاق ایشان به کلیسا رفتیم. وقت پذیرایی، خدمتکار کلیسا یک سینی شربت آورد و ما هم، یک لیوان شربت برداشتیم. آقای صدر که بغل من نشسته بود، بلافاصله از دست من گرفت و گذاشت داخل سینی. بنده از کار ایشان متعجب شدم که ما میخواستیم بخوریم. ایشان چرا نگذاشتند؟! بعد از اتمام مجلس، آقای صدر گفتند: این خدمتکار اصلی کلیسا نبود. این فرد، ناشی بود. هر وقت من به اینجا دعوت میشوم، بهاحترام من چای و بیسکویت میآورند؛ ولی این بنده خدا ناشی بود؛ چون این لیوان که شما برداشتید، شربت بهلیمو نبود، یک نوع شراب فرانسوی بود. مرحوم استاد بهشوخی میگفت: خلاصه آقای صدر ما را از یک شراب حلال محروم کرد!
خاطره تبعید استاد با آیتالله پسندیده(ره) در انارک
استاد خسروشاهی در تبعید به شهر انارک یزد در دوران رژیم پهلوی، هماتاقی آیتالله پسندیده میشود و در همان دوران، او خاطرات زندگی آیتالله پسندیده و خاندانش را ثبت و ضبط میکند. استاد خسروشاهی میگفت: من ایشان را شخصیتی ابوالفضائل، محترم، وقور، عمیق و صاحبنظر در مسائل سیاسی و اجتماعی یافتم؛ لذا اقامت در آن منزل و در کنار آیتالله پسندیده، برایم نعمت بزرگی بود و مرا با «یک قرن تاریخ» روبهرو ساخت که در طول مدت اقامت، مرا به تحقیق واداشت و آیتالله پسندیده هم، با حافظه نیرومندی که داشت، همه حوادث دوران قبل و بعد رضاخان را به درخواست اینجانب، بهتفصیل بیان نمود. من بعضی از خاطرات نقلشده را همانجا یادداشت میکردم؛ ولی چون بعدها، بیشتر این مسائل در کتاب خاطرات ایشان نقل و منتشر گردید، من از چاپ آنها خودداری کردم.
ـ سیدهادی خسروشاهی، میراثدار نهضت تقریب و دغدغهمند دفاع از عقاید شیعه
استاد خسروشاهی با اینکه سیره نظری و عملیشان در حوزه جهان اسلام، همبستگی و وحدت بین مذاهب است، اما تعصب بر عقاید شیعه و نشر عقاید شیعه و دفاع از عقاید شیعه داشتند؛ و آثار و ترجمه عالمان شیعه مانند: مرحوم حاج سراج انصاری در ردّ کسرویگری و... را چاپ و منتشر میکردند.
آثار حاج سراج بهنام «شیعه چه میگوید؟» که حدود 50 سال پیش چاپ شد. یا ترجمه بعضی از آثار مرحوم کاشفالغطاء، ترجمه «الهیئة والاسلام» مرحوم هبةالدین شهرستانی، خلاصه اینکه استاد در نشر آثار علمای شیعه، عنایت و توجهی ویژه داشتند. بنابراین اگر ما آن ابعاد فعالیت تبلیغی ایشان را در نظر بگیریم، کمتر کسی هست که در همه این ابعاد، به تبلیغ پرداخته باشد.
ـ معرفی نهضتهای اسلامی و آثار سیـــد جمالالدین اسدآبادی
یکی از شخصیتهایی که استاد خسروشاهی بیشترین وقتش را صرف احیای آثارش کرد و خود را مدیون و شیفته او میدانست، سید جمال الدین اسدآبادی بود و نتیجه این ارادت ویژه باعث شد که با همت ایشان، آثار پراکنده سیدجمال، در حدود ۱۰ جلد تنظیم و تدوین شود و بارها به زبانهای فارسی، عربی و اردو در کشورهای اسلامی ترجمه و منتشر گردد.
بنابراین ایشان علاوه بر آنکه نهضتهای اسلامی معاصر را به جامعه ایرانی و جهان اسلام معرفی کرد، نقش مهمی هم در احیای آثار سید جمالالدین اسدآبادی داشت و در این مسیر از جهت مالی وابسته به نهاد یا شخصی نبود.
ـ فعالیتهای تبلیغی استاد خسروشاهی در واتیکان و مصر
استاد خسروشاهی در دوران مسئولیتش بهعنوان سفیر ایران در واتیکان و مصر در سالهای قبل از انقلاب، به تحقیق درباره جنبشها و نهضتهای اسلامی از جمله اخوانالمسلمین پرداخته و کتابها و مقالات بسیاری درباره این جمعیت و مشهورترین رهبران آن مانند سیدقطب، محمدقطب و از سوی دیگر بهمعنای واقعی کلمه به تبلیغ و ترویج معارف اهلبیت(ع) پرداخت.
یکی از شیوههای تبلیغی خوب ایشان در دوران حیات با برکتش، ترجمه قرآن و ترجمه کتابهای دینی به زبانهای مختلف دنیا و ارائه مقاله به مجلههای مختلف جهان اسلام بهنفع ایران یا بهنفع شیعه بود و در همین راستا، مرکز «فرهنگی اسلامی اروپا» در رم و ماهنامهای به زبان انگلیسی «انکوایری» و هفتهنامهای به زبان عربی با عنوان «العالم» را با اجازه امام راحل(ره) در لندن راهاندازی کرد.
ـ محکوم شدن روزنامهنگار «تایمز» توسط استاد خسروشاهی
یک بار سلسله اسنادی آورد و گفت که «مجله تایمز» که صاحب آن یهودی است، به من تهمت تروریست زده و گفته ایشان برای تروریستها کمک مالی میکند. من بهخاطر این تهمت، از این مجله شکایت کردم و دادگاه آن نویسنده را محکوم کرد و از آنجا اخراج شد و جریمهای هم به من پرداخت کرد و از باب لطیفه میگفت: حلالترین پولی که به دست ما رسید، همین پولی است که از آنها گرفتم.
ـ همت والا در جمعآوری نسخ خطی مربوط به اهلبیت(ع) و عالمان اسلام
ایشان تمام عمرش را وقف اسلام و تبلیغ مکتب و مذهب شیعه کرده بود. ما کمتر شخصیتی داریم که واقعاً به این گستردگی کار کرده باشد. این فعالیتها تا آخرین روزهای عمرش استمرار داشت.
ما هر وقت به یک نسخه خطی از کتابخانههای مصر یا کتابخانههای دیگر نیاز پیدا میکردیم و دسترسی به آن برایمان ممکن نبود، به استاد خسروشاهی متوسل میشدیم و ایشان بزرگوارانه از طریق دوستانی که در آنجا داشتند، تصویری از آن را برای ما تهیه میکردند. این خدمات تا همین اواخر عمرش با جدیت تمام ادامه داشت و حتی آثاری را که مربوط به خاندان خودشان بود، دنبال میکردند و در جمعآوری آثار مربوط به اهلبیت(ع) و فضائل آنان بسیار کوشا و پیگیر بودند؛ از جمله ایشان یک صفحه از « فهرست کتابخانه موزه سالار جنگ حیدرآباد» را که مربوط به جدشان بود، کپی و شماره آن صفحه را مرقوم کرده و برای ما فرستادند که فضائل اهلبیت(ع) اینجا نوشته شده است و مؤلفش هم علیبن الحسن الحسینی الخسروشاهی التبریزی است و در نامهای مرقوم کرده بودند: «حضرت آقای مختاری، با سلام، این رساله که از جدّ بزرگوار است، اگر بهنحوی تهیه شود، ممنون خواهم بود. 2 شوال المکرم.» و در ادامه همان نامه ذکر نموده بودند:« دو رساله خطی دیگری که از جد بزرگوارم از کتابخانه دائرةالمعارف بزرگ اسلامی به دست آمده است، تقدیم میشود.» این رویه و سختکوشی در احیای آثار علمای دین و معارف اهلبیت(ع) تا آخرین لحظات عمر ایشان ادامه داشت و ذرهای سستی در فعالیتها و تلاشهایشان دیده نمیشد.
ـ حضور در عرصه مطبوعات و اهتمام به انتشار نشریات کودک و نوجوان
نشریات و مجلات متعددی را استاد یا خودشان تأسیس و منتشر و مدیریت میکردند یا با آنها در سمت سردبیری، هیأت تحریریه، ویراستار و... همکاری اساسی داشتند که برخی از آنها را فهرستوار نام میبرم:
1. تاریخ و فرهنگ معاصر که فصلنامه بسیار مؤثر و مفیدی بود که ۵ ویژهنامه هم چاپ کرد؛ از جمله ویژهنامه امام موسیصدر.
2. استاد خسروشاهی از خادمان بزرگ و مؤثر ادبیات دینی کودک و نوجوان بود. از جمله فعالیتهایش راهاندازی و سردبیری دو نشریه مهم «پیام شادی» و «نسل نو» است. مخاطبش بیشتر بچههای دبستانی و راهنمایی بودند و میگفتند، تیراژ بعضی از شمارههای «نسل نو» و «پیام شادی» تا صد هزار نسخه هم میرسید؛ لذا میتوان گفت یکی از خدمات ارزنده ایشان در عرصه تبلیغ مکتوب، توجه به قشر کودک و نوجوان بود.
3. فصلنامه الهادی، اواسط دهه پنجاه در قم بود که استاد خسروشاهی بهعنوان یک فعال فرهنگی و مطبوعاتی و مترجم و نویسنده برجسته حوزوی، مجله «الهادی» و «انتشارات دارالتبلیغ» را راهاندازی کرد و از روحانیون و نویسندگان عربزبان یا مطلع از فضای عربی آن زمان همانند: علامه محمدجواد مغنیه، آیتالله تسخیری و... استفاده میکرد.
4. مجله مکتب اسلام، استاد با مجله معتبر و مهم حوزه علمیه، بهنام ماهنامه «درسهایی از مکتب اسلام» که بعدها بهنام «مکتب اسلام» معروف شد، همکاری وسیع و علمی داشت.
5. دیگری «مکتب تشیع» که از اولین و مهمترین نشریههای حوزه علمیه قم بود که با مدیریت چند نفر از روحانیون حوزه علمیه قم؛ از جمله استاد خسروشاهی در دفاع از اسلام و مذهب تشیع منتشر میشد.
6. یکی از فعالیتهای وی همکاری گسترده در نشریه«بعثت» بود و ایشان از دستاندرکاران فعال این نشریه بهشمار میرفت. این نشریه از اولین و مهمترین نشریه انقلابی پس از قیام 15خرداد بود که با مشی سیاسی و مذهبی با مدیریت جمعی از روحانیون؛ منجمله استاد سیدهادی خسروشاهی در قم منتشر میشد و بعدها به همت خود استاد، تا پایان عمرش ادامه داشت.