نوع همفكرى ها: سید جمال الدین

... در بین دوستان روشنفكر مذهبى، مهندس سحابى به دیدگاه هایى كه ما درباره مسائل اجتماعى یا شخصیت هاى معاصر داشتیم، گرایش بیشترى از خود نشان مى داد.

مثلاً درباره سید جمال الدین حسینى اسدآبادى معروف به افغانى كه بنده در قم چندین كتاب از خود و دیگران درباره او منتشر ساخته بودم، مهندس سحابى مانند ما برداشت هاى مثبتى راجع به سید و عملكرد او داشت و حتى در این رابطه، به نقد علمى منطقى آراء و نظریات دگراندیشان، از جمله احمد كسروى پرداخت.

مهندس سحابى در یك بحث تحقیقى درباره سید، كه ما آن را تحت عنوان: «اندیشه و عملكرد سید جمال الدین اسدآبادى»، در مجموعه «یادنامه سید» و سپس در شماره 18 و 17 فصلنامه «تاریخ و فرهنگ معاصر» در قم، نقل و منتشر ساختیم، پس از اشاره به شرح زندگى سید، عملكرد او را در زمینه هاى مختلف، مورد بررسى قرار مى دهد و نقش ارزنده و سازنده او را در مبارزه همه جانبه با استعمار و استبداد، در بلاد اسلامى از جمله مصر، الجزائر، تركیه عثمانى و ایران روشن مى سازد و آراء و نظریات: پروفسور ادوارد براون، آخوندزاده، یحیى آرین پور، آدمیت، احمد كسروى و دیگران را نقل و ضمن تشریح موارد مثبت، از جنبه هاى منفى و غیرواقعى آن نظرات، انتقاد مى كند و در پایان بحث خود، ضمن اشاره به نوشته هاى كسروى كه سید را متهم به «جاه طلبى و خودخواهى» نموده است، مى نویسد: «... آن خودپرستى كه كسروى از آن یاد مى كند، از كجاى زندگى جمال الدین استنباط مى شود؟ بعید نیست كه كسروى این قضاوت را از زبان دشمنان سید كرده باشد. مخالفین و معاندین، طبیعتاً یكى از تهمت هایى را كه به یك فرد سرسخت و سازش ناپذیر مى زنند، همان خودپرستى و خودخواهى است و از این نمونه ها در زندگى سیاسى فراوان داریم... و دشمنى ارباب قدرت و ثروت و عمال طبقه حاكمه ایران از آن زمان تاكنون با سید جمال الدین، به مراتب بیشتر از ملكم و امثال او است، چرا كه او به مراتب سازش ناپذیرتر و در فعالیت هاى خود مصمم تر و هدف دارتر بود و از آن گذشته تأثیر و نفوذ سخن او در مردم بسیار خطرناك بود. متأسفانه برخى از نویسندگان و مورخین اخیر هم كه داعیه تحقیق یا تعقل علمى تاریخى دارند، از همان اندیشه هاى صاحبان قدرت ایران درباره سید تبعیت كرده درباره او قضاوت مى كنند و بدین ترتیب آب به آسیاب طبقه حاكمین ایران مى ریزند.»

این بحث تاریخى سیاسى را مهندس سحابى در «زندان عادل آباد شیراز» با بهره گیرى از بیش از 50 كتاب و رساله تاریخى، تهیه كرده بود و همانطور كه اشاره شد، بنده پس از كسب اجازه از ایشان، آن را علاوه بر «یادنامه سید» در فصلنامه خود نیز نقل كردم.[1]

 


[1]. رجوع شود به «تاریخ و فرهنگ معاصر» شماره 1 و 2، سال پنجم، مورخ بهار و تابستان 1375، صفحه 199 ـ 157.