به احمد بن بلا گفتم: نظر كلى جناب عالى نسبت به حركت هاى اسلامى معاصر چیست؟ علاوه بر اخوان المسلمین، مى دانیم كه بعضى ها هم به عنوان «سلفى» در مصر و الجزایر و بلاد دیگر فعالیت دارند. شما درباره آنها چه عقیده اى دارید؟ و این غوغاى شیعه و سنى به ویژه در دنیاى عرب براى چیست؟
بن بلا: نقطه ضعف اصلى و اساسى حركت هاى اسلامى معاصر، نداشتن یك راهنما و برنامه عمل قابل اجرا، براى ادامه مبارزه یا اداره جامعه و كشور اسلامى است. تنها با شعار دادن نمى توان مملكت را اداره كرد. تا كسى مسئول اداره كشورى نشود، نمى تواند حجم مشكلات و میزان مصیبت برخوردها را دریابد.
مسئولان حكومت ها در اغلب بلاد عربى - اسلامى همراه و دنباله رو اروپا و آمریكا هستند. به این ها نمى توان اعتماد كرد؛ چون آنها استقلال فكرى و سیاسى ندارند و درواقع براى باقى ماندن خود در حكومت، برنامه هاى غربى ها یا دستورالعمل آنها را اجرا مى كنند. من نمى خواهم از كشور و شخصى خاص نام ببرم، عملكرد آنها خود نشان دهنده ماهیت شان مى تواند باشد. و البته به همین جهت مسئولان این حكومت ها با هر نوع تحرك اسلامى مخالفت مى ورزند، ولى نباید ناامید شد؛ چرا كه هر قدرتى در برابر نیرو و توان امت اسلامى شكست پذیر است و پیروزى الجزایر یا انقلاب اسلامى ایران بهترین دلیل و شاهد بر ادعاى من است. یعنى هم اكنون جمهورى اسلامى ایران یك تجربه عملى است، آن هم به رغم همه مشكلات و مخالفت هاى جهانى، و البته نمى گویم كه در همه زمینه ها به طور كامل موفق بوده؛ چون تغییر بنیادین یك جامعه نیاز به زمان دارد.
در مورد سلفى ها و غوغاى شیعه و سنى در بلاد عربى، من در مقاله اى در «البدیل» عقیده خود را به طور صریح و شفاف نوشته ام كه نسخه اى از آن را به شما مى دهم كه با مراجعه به آن عقیده من روشن مى گردد (در این جا بن بلا كپى مصاحبه خود را كه در «البدیل» منتشر شده بود، به من داد كه ترجمه خلاصه اى از آن را درباره سلفى گرى و نزاع شیعه و سنى، در این یادنامه مى آوریم):
«... مسئله سلفى گرى یا حركتى كه خود را جنبش اسلامى مى داند، نمودار یك فاجعه است. بى تردید اگر اسلام نبود، جهاد و انقلاب الجزایر به پیروزى نمى رسید و نیروهاى اشغالگر فرانسه از آن بیرون نمى رفتند، ولى كدام اسلام؟ اسلام سلفى كه وقتى برادران ما در كوه ها و شهرها بر ضد اشغالگران مى جنگیدند و شهید مى شدند، آنها با استناد به آیه اى از قرآن «ولاتلقوا بایدیكم الى التهلكة»؟ از ما مى خواستند كه به این جهاد خاتمه بدهیم و به اصطلاح خود را در معرض هلاكت قرار ندهیم؟!
ما مسلمان هستیم و باید صریح و روشن حرف بزنیم. من این نوع حركت را خواه به نام سلفى یا چیز دیگر باشد، نه تنها ضد اسلام، بلكه یك فاجعه مى دانم. و متأسفانه این نوع نظریه، هنوز در كشور ما وجود دارد. من باور دارم كه باید از چارچوب روش هاى گذشته خارج شویم و مانند «خلفاى راشدین» به اجتهاد بپردازیم. چون ما اكنون در مدینه كه در آن زمان فقط سه هزار نفر جمعیت داشت، زندگى نمى كنیم، بلكه در قاهره 12 میلیون و در تهران 7 میلیون نفر زندگى مى كنند. براى اداره آنها چه باید كرد؟ خلفاء مى نشستند و با مردم مشورت مى كردند و اكنون نمى شود با هفت میلیون آدم بنشینیم و مشورت كنیم. ایران با اجتهاد خود، مجلس شوراى اسلامى تشكیل داده كه اعضاى آن، منتخب میلیون ها نفر هستند و آنها مى نشینند و مشورت مى كنند. البته نمى گویم همه كشورها از یك روش استفاده كنند، ولى با تشكیل شوراها خیلى از مشكلات را مى توان حل كرد از جمله مسئله شیعه و سنى را؛ چون در صدر اسلام كه این مسئله اصلا مطرح نبود و اختلاف و تضاد بین شیعه و سنى كه امروز مطرح مى شود، سخن بیهوده اى است و باید سخت با آن برخورد شود و البته همین امر هم با مشورت و گفتگو قابل بررسى و حل است. من خود درباره برنامه عمل یا طرح كلى، كتابى نوشته ام كه هنوز تكمیل و چاپ نشده است و در آن همه مسائل را مورد بررسى و ارزیابى قرار داده ام و البته اگر چاپ شد، یك نسخه به شما خواهم داد.[1]
پرسیدم: نظر شما درباره مسئله فلسطین و مذاكره با دشمن و تشبثات صلح طلبانه بعضى از رهبران فلسطینى چیست؟
بن بلا: مذاكره با صهیونیست ها هیچ نتیجه اى جز بدبختى و ذلت نخواهد داشت و هر نوع گفتگو با اسرائیل خیانت به آرمان ملت فلسطین و عرب خواهد بود؛ چون اصل وجود اسرائیل در قلب بلاد عربى و اسلامى یك خیانت است و متأسفانه شاهان مراكش و اردن و سعودى و مصر در این خیانت شركت دارند. هم اكنون یكى از كشورهاى نفتى عربى سالانه 60 میلیون دلار در اختیار عرفات گذاشته و او به دنباله روى از طرح ریگان افتاده است. متأسفانه باید گفت انقلاب فلسطین در خطر است و اصول ارزشى و اخلاقى آن از بین مى رود. دلارهاى نفتى، عرفات را از راه انقلاب دور ساخت. من در هنگام اقامت در قاهره در پانسیونى با دوازده فرانك اجاره در ماه، زندگى مى كردم و براى رفتن به ملاقات ناصر و دیگران، وسیله و ماشینى نداشتم و از اتوبوس یا تاكسى استفاده مى كردم و اكنون آقاى عرفات كه گویا رهبرى انقلاب فلسطین را به عهده دارد، در یكى از محله هاى اشرافى تونس، در كاخ بزرگى زندگى مى كند و یك هواپیماى اختصاصى هم در اختیار دارد!
مبارزه را باید مثل آقاى خمینى از سكونت در اتاق گلى و حضور در میان مردم رهبرى كرد، نه از كاخ اشرافى. در صورت ادامه این وضع، انقلاب فلسطین شكست خواهد خورد و خود عرفات نخستین قربانى این خیانت خواهد شد. البته شنیده ام كه امام خمینى هم چه در ایران و چه در عراق ماشین اختصاصى نداشت؟
گفتم: بلى، ایشان ماشین و منزل شخصى در عراق و تهران ندارد...
ما مشتاق هستیم كه بیشتر در خدمت شما باشیم، ولى متأسفانه چون بعد از ظهر پرواز داریم باید برویم و در هر صورت از پذیرایى شما سپاسگزاریم و امیدواریم كه بار دیگر شما را در ایران یا الجزایر ببینیم.
بن بلا در پایان این جلسه به هنگام تودیع، ضمن تشكر از این دیدار و گفتگوى صریح گفت: من یك توصیه برادرانه مخلصانه هم دارم كه از شما مى خواهم آن را به مسئولان انقلاب اسلامى برسانید و آن این است كه: حكومت نوعى مصیبت است. من اعتقاد دارم كه در ایران همه علما و روحانیون نباید خود را درگیر مسائل ادارى و روزمره كشورى بكنند كه دچار مصیبت خواهند شد. بگذارید غیر از گروهى از علماى برجسته كه صلاحیت تصدى امور یا رهبرى را دارند، بقیه به عنوان پناهگاه همیشگى مردم در پایگاه هاى مساجد، در كنار مردم باقى بمانند و از تصدى كارهاى اجرایى و اداره كشور دور شوند و به ارشاد و نظارت بپردازند. البته نظارت آنها بر امور، هم به دولت كمك خواهد كرد و هم موجب اصلاح امور خواهد شد و هم احترام و موقعیت خودشان محفوظ خواهد ماند و مصیبت هاى حكومت به آنها منسوب نخواهد شد. این یك توصیه خالصانه است. امیدوارم كه قبل از پیدایش عوارض و تجربه هاى تلخ به آن توجه لازم بشود.
... قول دادیم كه توصیه او را به مسئولان امر در ایران برسانیم و خداحافظى كردیم.
[1]. از مصاحبه بن بلا با عبدالله السالمى، در لندن، منتشره در مجله البدیل، تحت عنوان: «عدم بر مجة العمل الاسلامى نقطة ضعف اساسیة».