( 0. 0 )

مرگ چنین خواجه نه كاری است خرد. «زندگی چیزی نیست جز یادهایی كه به خاطر می‌ آوریم و روایت می‌كنیم» (گابریل گارسیا ماركز)

غلامرضا امامی
مرگ چنین خواجه نه کاری است خرد.
«زندگی چیزی نیست جز یادهایی كه به خاطر می‌ آوریم و روایت می‌كنیم» (گابریل گارسیا ماركز)
در سوگ دوست دیرین زنده‌یاد جناب حجت‌الاسلام سیدهادی خسروشاهی چه می‌توان گفت؟
چه می‌توان نوشت؟ قلم را الم باید که در سوگ او رقم زند. ده‌ها سال یاد و خاطرات خوب و خوش رویاروی دل و دیده‌ام جان می‌گیرد؛ از دبیرستان حکیم نظامی قم تا موسسه «بعثت» تهران تا رم. هر دوستی که به خواب و خاک می‌رود، گویی سهمی از جان و دل ما کنده می‌شود.

در رفتن جان از بدن گویند هر نوعی سخن
من خود به چشم خویشتن دیدم که جانم می‌رود

زنده‌یاد خسروشاهی یگانه‌ای بود در دوستی، دانش، سعه‌صدر، گره‌گشایی، مهربانی و وفاداری.

او که در ‌آغاز نوجوانی از تبریز به قم مهاجرت کرد و دروس دینی زمانه را خواند در قم نماند. روزی در قم پستچی ماهری را دیدم که نزد او آمد و انبانی از کتاب‌ها و مجله‌هایی که به زبان‌های گوناگون در آفاق عالم نشر یافته بود برای او آورد. او در قم بود اما به فلسطین و الجزایر و دیگر جنبش‌های آزادی‌بخش دل سپرده بود.
بزرگ بود و از اهالی امروز بودو با تمام افق‌های باز نسبت داشت

از نوجوانی به تقریب بین مذاهب اسلامی به جد و جهد و جان کوشید. اختلافات را برنمی‌تابید و مسلمانان را تنی واحد می‌دانست. در آغاز جوانی، شاهکار نویسنده گرانسنگ مسیحی«جورج جرداق» «امام علی، ندای عدالت انسانی» را به فارسی برگرداند. هر چند که‌ زاده آذربایجان بود اما گویی که درست گفت شاعر شهره ما: ترکان پارسی‌گوی بخشندگان عمرند.

در حضور او دیواری نمی‌دیدی، چون برادری سخن را می‌شنید، تا آنجا که در توانش بود گره‌ها را می‌گشود، در ایام اقامتش در رم خدای را شکر که در خدمتش بودم و نخستین ‌بار به زیبایی و روانی و رسایی قرآن، نهج‌البلاغه امام علی(ع) و بسیار کتاب‌ها از جمله پیامبر رهنما به ایتالیایی، فرانسه و انگلیسی درآمد و نیز نشریه‌ای به زبان ایتالیایی با نام انعکاس اسلام. سفرهای بسیاری در ایران و خارج با هم رفتیم. سفری به یادماندنی به سوییس برای دیدار با جمالزاده و سر زدن به او، به پیرمردی که دل به ایران داشت. سید ما زنده‌یاد خسروشاهی می‌کوشید که گرد و غبارهای زمانه را پدید آمده بود از چهره پاک اسلام بزداید.

به برکت دوستی با ژان پل دوم به حسن روابط اسلام و مسیحیت کوشید. زنده‌یاد خسروشاهی محضر شیرینی داشت، گاه سخن را با طنز می‌آمیخت. از تندروی برکنار بود. در ایام اقامت در رم همه را یاری می‌رساند، چون عمود خیمه‌ای بود که یاران را پناه می‌داد. در دوستی وفادار بود. آخرین دیدارم با او ‌ماهی پیش در دفتر حجت‌الاسلام حجتی‌کرمانی در روزنامه اطلاعات بود. سرحال می‌نمود. یاد گذشته را با او مرور کردیم. چه خوشحال بود از کتابخانه پرباری که در قم گشوده بود و چه سخت در کار کتاب‌هایی بود که نوشته بود و آرزو داشت، نشر یابد.

هنوز هم باور نمی‌کنم که آن دوست دیرین پرواز کرده باشد اما به خود تسلی می‌دهم که پرواز را به خاطر بسپار/ پرنده مردنی است

* منتشر شده در روزنامه اعتماد . ۱۰ اسفند ۱۳۹۸

 

به مطلب امتیاز دهید :
( 0. 0 )
Review Count : 0 Review

Change the CAPTCHA code