به گزارش خبرنگار ایکنا، صباح زنگنه، کارشناس مسائل سیاسی، امروز شنبه ۲۳ اسفندماه، در مراسم بزرگداشت آیتالله خسروشاهی که از سوی خبرگزاری ایکنا برگزار شد به ایراد سخنرانی پرداخت. در ادامه متن سخنان وی را میخوانید.
در سالگرد ارتحال آیتالله سیدهادی خسروشاهی دقایقی از دیدارها و همکاریهایی که داشتیم را عرض میکنم. فقدان این شخصیت بزرگ و اثرگذار بسیار تأثیربرانگیز است؛ شخصی که با قلم، قدم، اندیشه و ارتباطاتی که برقرار میکرد به تعدادی از اهداف مهم زندگی خود شکل میداد. اگر بخواهیم به شکل خلاصه بگوییم آن استاد چه اهدافی را دنبال میکرد، باید مهمترین هدف وی را تقویت بیداری اسلامی و بیداری مشرقزمین و دومین هدف ایشان را تلاش برای وحدت جهان اسلام برشمرد. سومین هدف نیز آزادی فلسطین به اشکال ممکن بود و تمام هدف خود در طول زندگی را در همین مسیر قرار داد.
میتوان گفت مرحوم خسروشاهی به تبعیت از سیدجمال الدین اسدآبادی، زندگی خود را در همان مسیر یعنی مبارزه با تفکرات منحرف، خرافات، دعوت به نهضت و بیداری و دعوت به وحدت مسلمانان قرار داده بود و در همان مسیر نیز حرکت کرد. در مجله مکتب اسلام که از دوران قبل از پیروزی انقلاب در قم منتشر میشد، قلم میزد و با مقالات بسیار مهم و ارزشمند به مسائل روز میپرداخت. سالیان سال نیز زحمت نشریه «بعثت» را بر دوش کشید و سعی کرد متوقف نشود.
با ترجمه کتابهای مهم و معروف همانند «الامام علی صوت العدالة الانسانیه» اثر جرج جرداق توانست اندیشههای این نویسنده مهم لبنانی و مسیحی را به خوانندگان ایرانی منتقل کند و عملاً این کتاب به شکل یک مجموعه دایرةالمعارفی درآمد. با راهاندازی مؤسسه العالم در لندن و جذب نیروهای مخلص و خوش فکر از کشورهای مختلف از جمله مسلمانان انگلیس، بحرین، ایران، لبنان، عراق و ... این مؤسسه را برای سالیان سال اداره و خود کارهای اداری آن را پیگیری کرد. یکی از مهمترین نشریات سیاسی و اقتصادی و فرهنگی نیز به شکل شیک و معتبر منتشر کرد و نویسندگان خوب و صاحب اندیشه به این نشریه جذب شدند.
از دیگر فعالیتهای وی میتوان به راهاندازی مؤسسه شروق در ایران اشاره کرد که خواهرخوانده مؤسسه شروق در قاهره است که در آنجا با زحمات نویسنده معروف مصری یعنی فهمی هویدی راهاندازی شده بود. در این نشریه مدیران اجرایی و نویسندگان بزرگی جذب شدند و فعالیتهای گستردهای در معرفی مسائل روز و اسلامی با دیدگاهی میانهرو و به دور از افراط و تفریط انجام دادند.
دو شخصیت تاریخی در جهان اسلام، ذهن و اندیشه زنده یاد خسروشاهی را تحت تأثیر قرار داده بودند که یکی علامه اقبال لاهوری و دیگری سیدجمال الدین اسدآبادی بودند. علامه لاهوری دائما به دنبال احیای تفکر اسلامی و آمادهسازی ذهن اندیشمندان و نخبگان جهان اسلام بود تا به مسائل مهم جهان اسلام بپردازند و مشخص شود چه چالشهایی در مقابل مسلمین وجود دارد لذا به عنوان افتخار مشرق زمین شناخته میشود. کتابهای وی در زمینه احیاگری اسلام بسیار کتابهای عمیق و ارزندهای هستند و البته ممکن است نسبت به برخی از جهتگیریهای وی همراه و همفکر نباشیم اما یکی از افراد مؤثر در جریانات چند دهه قبل جهان اسلام محسوب میشود.
زنده یاد خسروشاهی مجموعه آثار سیدجمال اسدآبادی را نیز به ایران آوردند و تجدید چاپ کرده و روی آن کار علمی انجام دادند لذا اکنون مجموعهای ارزشمند از آثار سیدجمال در دسترس علاقهمندان است. از شخصیتهایی که مرحوم خسروشاهی با آنها کار کرد میتوان یک فهرست چند هزار نفره را فراهم کرد. شیخ طنطاوی، شیخ الازهر و از بزرگان مصر بود که با ایشان نشستها و برخاستهای بسیاری داشتند. با شیخ احمد طیب، رئیس الازهر فعلی نیز مراودات مهم و مؤثری در راستای تقریب در جهان اسلام داشتند.
با شیخ یوسف قرضاوی نیز علیرغم اینکه اختلافاتی داشتند اما با ایشان نیز در مراوده بودند. با شیخ محمد محمود الصواف نیز که از علمای بزرگ عراق و رئیس جماعت اخوان المسلمین این کشور بودند ارتباطات و همکاریهای فکری نزدیکی داشتند. همچنین با شیخ راشد الغنوشی که در تونس شخصیت برجستهای هستند در ارتباط بودند و در واقع ایشان از دوستان بسیار نزدیک مرحوم خسروشاهی بودند. با علمای دیگری در هند، آذربایجان، پاکستان، اروپا، چین، هند، روسیه و اندونزی ارتباطات نزدیک داشتند.
علاقهمندی مرحوم خسروشاهی به کار تشکیلاتی و منسجم بود و این علاقهمندی در چندین صحنه تجلی پیدا کرده است که از جمله آنها همکاری با جماعت اخوان المسلمین بود چراکه آن را نیرویی گسترده و مؤثر میدانستند. یکی از علایق ایشان ارتباط با جماعت فداییان اسلام بود که درصدد احیای اسلام بودند. مجمع تقریب بین مذاهب اسلامی نیز حرکتی تشکیلاتی و منسجم بود که علمای جهان اسلام در این مجمع حضور دارند. زنده یاد خسروشاهی در همه جلسات مجمع بدون استثنا حاضر میشدند چراکه به کار منسجم و تشکیلاتی علاقه داشتند.
حضور ایشان در واتیکان نشان دهنده صحنهای دیگر از فعالیتهای مرحوم خسروشاهی است. این حضور کمک بزرگی کرد که کتابهای زیادی از متون اصلی شیعه از جمله صحیفه سجادیه یا نهجالبلاغه ترجمه شده و بین مسیحیان توزیع شود؛ بنابراین هم در واتیکان و هم در مصر، کار اجرایی و سیاسی انجام میدادند و در واقع نماینده کشورمان در این کشورها بودند. ایشان اگر این موقعیت را پذیرفتند صرفاً برای این بود که بین جریانهای فکری و سیاسی دو کشور مهم ایران و مصر در منطقه نزدیکی ایجاد کنند.
اگر بخواهم به برخی از صفاتی که بنده در شخصیت زنده یاد خسروشاهی لمس کرده بودم اشاره کنم اولین مورد تواضع است. ایشان نزد علمای بزرگی تلمذ کرده و حوزههای زیادی را دیده بودند و چندین زبان را به خوبی مسلط بودند. شخصیتی با این جامعیت و آشنایی با مبانی فقه و اصول و فلسفه که با علامه طباطبایی و شهید مطهری نیز نزدیک بود، در بسیاری از جلسات درس اصول فلسفه و روش رئالیسم حضور داشته و مباحث مطرح شده را چاپ کردند؛ در واقع ایشان با وجود جایگاه بالای علمی در این جلسات حضور پیدا میکردند.
یکبار که در رم خدمت ایشان رسیده بودیم، حقیقتاً همانند یک نیروی جوان، هم کارهای فکری، هم ملاقاتها و هم تنظیم دیدارهای هیئتهای اعزامی از ایران را انجام میدادند و این حکایت از تواضع ایشان داشت. ویژگی دیگر جدیت در کار بود. مرحوم خسروشاهی کار را دنبال میکرد و تا انجام نمیشد رهایش نمیکرد. ویژگی دیگر اینکه آرشیو کامل داشتند و شاید بتوان گفت به اندازه مرکز اسناد کتابخانه ملی دارای اسناد از دستههای ریز و کوچک، تا تألیفات و مصاحبهها و ... بودند و بسیار هم دقیق آنها را طبقهبندی میکردند و خود بنده در بسیاری از مواردی که نیازی به مدرکی داشتم از ایشان میگرفتم و تأکید هم داشتند حتماً مسترد شود تا آرشیو ایشان ناقص نماند.
نکته دیگری که باید اشاره کنم کرامت، مهمان دوستی و مهمانپذیری زندهیاد خسروشاهی بود. ایشان بسیار علاقهمند بودند که حتماً به دوستان خود مهمانی دهند و رفت و آمدها را محکمتر کنند. نکته دیگر لطافت طبع، حضور ذهن و نکتهسنجی مرحوم خسروشاهی است. ایشان با دوستان خود از بزرگ تا کوچک ملاطفت بسیار زیادی داشتند.