مراسم بزرگداشت مقام علمی و فرهنگی حجتالاسلام والمسلمین سیدهادی خسروشاهی، امروز، یکشنبه، ۵ بهمنماه، به صورت مجازی و با سخنرانی حسن بلخاری، رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی؛ محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه؛ آیتالله سیدجمالالدین دینپرور، دبیرکل بنیاد بینالمللی نهجالبلاغه؛ محمدجواد حجتیکرمانی، محقق و پژوهشگر تاریخ و فرهنگ اسلامی؛ حجتالاسلام سیدمحمود دعائی، مدیر مسئول روزنامه اطلاعات؛ محمدمهدی جعفری، نماینده دوره اول مجلس شورای اسلامی و استاد دانشگاه شیراز و سیدمحمود خسروشاهی، فرزند استاد فقید و مدیر مرکز بررسیهای اسلامی برگزار شد. در ادامه متن سخنان حجتالاسلام سیدمحمود دعائی، مدیر مسئول روزنامه اطلاعات را میخوانید؛
بحث در باب مرحوم آقای خسروشاهی است. انسان وارسته و شخصیت تأثیرگذاری که در حوزه علمیه قم منشأ برکات و خدمات ارزشمندی بودند. حدود سال ۴۲ بود که از کرمان به قم آمدم که ایام آغاز نهضت روحانیت بود و شور و هیجان نسبت به این مسئله وجود داشت و در زمره فعالان مبارزاتی قم قرار گرفتم. اهل کرمان بودم و به همین خاطر با بزرگان کرمانی قم آشنایی داشتم. همکاری خود را آغاز کردم و در همان شرایط بود که دوستان برای تأسیس یک نشریه و ارگان برای فعالیتهای مبارزاتی طلاب و روحانیون اقدام کردند. قرار شد نشریهای زیرزمینی و محرمانه را سامان دهند که در امر بیان اخبار مبارزه روحانیت فعالیت کند. نام آن را بعثت گذاشتند و هستههای اولیه این نشریه عبارت بود از آقایان هاشمی، ربانیشیرازی، مصباحیزدی، خسروشاهی و حجتیکرمانی بودند و پشتوانه مالی آن را نیز مرحوم آیتالله منتظری بر عهده داشتند.
مرحوم آقای رضایی شریفی گرگانی نیز منزل را در اختیار گذاشتند و آقای سیدجعفر شبیری زنجانی نیز به نوعی مرتبط بودند. به دلیل ویژگیهایی که دوستان تشخیص دادند برای اداره آن نشریه و اجرای فعالیتهای مربوط به انتشار آن انتخاب شدم، چون در دوران دبیرستان با تایپ، تکثیر و ... آشنا بودم، مسئول تایپ و تکثیر نشریه بعثت شدم. خاطرم هست که یکی از بنیانگذاران نشریه مرحوم آقای باهنر بود و اولین سرمقاله این نشریه را ایشان نوشتند و توضیح دادند که چرا این نام را انتخاب کردیم.
نشریه موفقی بود. طیف ادارهکننده علاقهمندان امام بودند و در ضمنشان دوستانی بودند که نسبت به دیگر مراجع نیز علاقه داشتند. از جمله مرحوم خسروشاهی و مرحوم حجتیکرمانی بودند که با دفتر مرحوم آقای شریعتمداری ارتباطهایی داشتند. ابتدا چون بنا بر وحدت و هماهنگی و ایجاد الفت و یگانگی بود، چیزی رخ نمیداد، اما پس از دستگیری امام و تبعید ایشان و مسائلی که پیش آمد، ضرورت دفاع جدی، روشن و مستمر از راه امام و ادامه راه ایشان اقتضا میکرد که جهتگیری نشریه خط امامی و در مسیر اهداف ایشان باشد. در کنار آن البته اختلافهایی به وجود آمد و دوستان تأکید میکردند که باید درون این نشریه از هرگونه اختلاف و هرگونه دوگانگی پرهیز کنیم و اگر مطلب و عنوانی را نسبت به یکی از مراجع داریم، نسبت به مرجع دیگر نیز به همان نسبت توجه داشته باشیم. این نوع بینش به عنوان یک زاویه خود را نشان داد و مسائلی را ایجاد کرد که اقتضا کرد دوستانی که عمدتاً خط امامی هستند، نشریه دیگری را سامان دهند. لذا نشریه انتقام شکل گرفت و کسانی که در مسیر توجه به مراجع دیگر بودند را کنار گذاشتند.
نحوه آشنایی با استاد خسروشاهی
آشنایی ما با آقای خسروشاهی به این صورت بود که درون این نشریه شاهد برخوردهای ایشان و استدلالها و علاقهمندیهایش به مبارزه و وحدت بودیم. البته در کنارش نیز گرایشی به مرحوم شریعتمداری داشتند. علیرغم این توجه و گرایش ویژهای که به بیت مرحوم آقای شریعتمداری داشتند، اما در مواقع حساس به دلیل خلوصی که داشتند، گاهی مواضعی میگرفتند که از دید آنها منفی بود. مثلاًً پس از پیروزی انقلاب که اقتضا کرده بود جهتگیریهای اجتماعی با تشکلهای ویژه سیاسی باشد، طیف خط امامی، حزب جمهوری را تأسیس کردند و در مقابل نیز حزب خلق مسلمان سامان داده شد و از آقای خسروشاهی به دلیل بینشی که داشت به عنوان بنیانگذار دعوت کردند.
ایشان در مسیر فعالیتهای این تشکل متوجه برخی از ناخالصیها و سیاستبازیها شد که در آینده ممکن بود خطراتی را به وجود آورد؛ لذا صادقانه استعفا داد و مواضع خود را به صورت روشن بیان کرد و آن جهتگیری به صورت مشخص راه امام بود. اینجاست که در همه مراحل فعالیتهای اجتماعی، ایشان به عنوان یک شخصیت عزیز و مورد احترام امام تلقی میشد و علیرغم گرایشهایی که به مرحوم آقای شریعتمداری داشتند، به دلیل تواناییهای قلمی و تحلیلی مورد عنایت امام بودند. به همین دلیل پس از انقلاب مسئولیتهایی گرفتند که یکی از آنها نمایندگی امام در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بود.
مسئولیتهای ویژه استاد خسروشاهی پس از انقلاب
آقای خسروشاهی بعد از انقلاب مسئولیتهایی نیز قبول کردند. دو مسئولیت ویژه داشتند که یکی از آنها خیلی مناسب بود و یکی تناسب نداشت. آنکه مناسب بود، سفیر ایران در واتیکان بود و به دلیل مطالعات عمیقی که داشتند، در سمتی که عهده گرفتند منشأ برکات شدند و تبعات و دستاوردهای ارزشمندی داشتند. قبل از آن، نماینده ایران در مصر بودند و یکی از ویژگیهای ایشان مطالعه در باب تشکلها و فعالیتهای اسلامی جهانی بود و با اخوانالمسلمین و نهضتهای اسلامی در کشورهای الجزایر، تونس و ... ارتباط داشت و تمام سران و شخصیتهای برجسته تشکلهای اسلامی به ایشان اعتقاد داشتند. رژیم مصر حساسیتی به این مسائل داشت و وقتی نماینده ما شخصیتی باشد که تقریباً عضو اخوانالمسلمین است و بخواهد به عنوان حافظ منافع ما باشد، حساسیت مصریها برانگیخته میشد.
دل استاد خسروشاهی برای تقویت و حاکمیت اسلام میتپید. ایشان یک قریحه روشنی در نگارش و ترجمه و تحقیق داشت و شاید تشکیلات ایشان یکی از غنیترین آرشیوهای مبارزاتی و سیاسی است. خاطرم هست، قبل از انقلاب، ارتباطی با تشکلهای زیرزمینی سازمان مجاهدین سابق داشتیم. یک اصلی را به نام اصل پنجم دیالکتیک وضع کرده بودند که هر عضوی از سازمان هر سندی را که دید باید در اختیار سازمان قرار دهد. ایشان نیز این اصل را رعایت میکرد و آنچه به عنوان سند تلقی میکرد، کپی میکرد و در اختیار دیگران قرار میداد.
ایشان آثار گرانبهایی داشت و ارتباطهای برجستهای هم با محافل دانشجویی داشت. در انجمنهای اسلامی دانشگاهی حضور مییافت. خاطرم هست بعد از آزادی امام(ره)، وقتی که به قم آمدند، جشن بزرگی به این مناسبت برگزار شد و مجموعهای از گلهای بسیار زیبا و باطراوت که زیباترین گلی بود که به این جشن تقدیم شد بود، هدیه انجمنهای اسلامی دانشجویی از تهران بود که به واسطه آقای خسروشاهی به قم آورده بودند.
در دوران فعالیتهای مبارزاتی، سیاسی و ... با ایشان همراه بودم و خیلی از ایشان آموختم. از سعه صدر و تسلط و احاطه ایشان به مسائل جهان اسلام و تشکلهای اسلامی جهان اسلام آموختیم و این صداقتی که ایشان در انتخاب راهش از خود نشان داد، برای ما الگو بود. فقدان ایشان خسارت بزرگی برای حوزه بود و این اواخر نیز در نگارش و تدوین خاطرات و تاریخ انقلاب اسلامی تلاش میکرد. یکی از کارهای بزرگ ایشان توجه به یک خلأ در حوزه در قالب یک مرکز پژوهشی جامعه بود. ایشان آنچه در اختیار داشت در اختیار این مرکز پژوهشی قرار داد و سعی میکرد که برای غنیتر کردن آن مجموعه تلاش کند.