آن بزرگوار انصافاً در زمینه گسترش فرهنگ اسلام تلاش میکرد و من هم بهقدر علاقه و وسع، سعی داشتم تا ایشان را همراهی کنم. ایشان از همان ایام طلبگی و جوانی، خود را منحصر به درس و بحث و مطالعات مرسوم حوزوی نکرده بود؛ بلکه درباره جهان اسلام، بیداری و اتحاد مسلمین و مسائل جهانی اسلام، مطالعه، بررسی و فعالیت میکرد. در دوران طاغوت ــ که اصولاً با این نوع کارها سر عناد داشت ــ ایشان با نوشتن کتاب و مقاله و شرکت در مجالس و گاهی ایجاد این مجالس، وظایفش را بهخوبی انجام میداد. به نظر من، ایشان از بسترسازان فرهنگی انقلاب اسلامی بود.
متن پیش رو حاصل گفتوگو با آیت الله سید جمالالدین دینپرور؛ رئیس بنیاد بینالمللی نهجالبلاغه است که ابعاد شخصیتی استاد خسروشاهی مورد بررسی قرار گرفته است.
ـ ده ویژگی ممتاز استاد سیدهادی خسروشاهی(ره)
1. از سالهای اولیه ورود به قم شاید بتوان گفت از سال 1335 و بیشتر از زمان تأسیس مؤسسه در راه حق، ایشان از همان آغاز طلبگی و دوستی با اینجانب شور مذهبی و تبلیغ اسلام، آن هم با دید جهانی و بینالمللی در سر داشت و اقدام به نوشتن مقاله و تأسیس نشریه مینمود و با تألیف و ترجمه کتابها و مقالات، به وظیفه خویش عمل میکرد و منتظر کسی نمیماند؛ ولی از همکاری و همفکری هم دریغ نمیکرد. سختکوشی و تدبیر در این امور از خصوصیات بارز ایشان بود.
2. نوشتههای ایشان علاوه بر جهات علمی و پژوهشی، مطابق با نیازها و حوادث روز جهان اسلام بود؛ برخلاف بعضی از نویسندگان که موضوعاتی را مطرح میکنند که هیچگونه اثر ملموسی در زمان معاصر نداشته و بود و نبود آن تقریباً مساوی است، آنچه ضرورت نویسندگی را ایجاب میکند، توجه به مسائل روز است که مردم را متوجه خطر و مسئولیت آنان در برابر حقگویی و حقخواهی و طرفداری از حق و فریاد علیه ظالمان و مستکبران کند؛ وگرنه جز اظهار فضل، چیز دیگری بر آن مترتب نمیشود. از آثار ایشان ترجمه کتاب «الامام علی(ع) صوت العدالة الانسانیه» بیشتر مورد توجه است که طلاب جوان آن را بخوانند و ابعاد فکری و سیاسی آن را دریابند.
3. ایشان در عین اعتقاد راسخ به مبانی تشیع و حتی اصرار بر آنها، روحیه تقریب داشت؛ شرکت ایشان در جلسات روضه و توسّل که در حجره طلاب تشکیل میشد، در کنار شرکت در جلسات سایر مذاهب، نمونه بارز این جامعیت و فرهنگ اصیل اسلام بود.
4. نکته مهم در تبلیغ و معرفی اسلام، کلنگری و دید وسیع راجع به اصول و مبانی است. اگر قرار باشد، در جزئیات وارد شد و آنها را مورد نقد و نظر قرار داد، هیچگاه وحدت و هماهنگی و اتحاد بهوجود نخواهد آمد.
در تبلیغ و معرفی اسلام و ایجاد وحدت بهویژه در جامعه اسلامی، همان نگاه کلان است و مهمتر آنکه اسلام را بهصورت یک مکتب اخلاقی که تنها در اصلاح نفس و توجه به اوراد و اذکار باشد، نباید نگریست. متأسفانه در گذشته بعضی افراد، اسلام را از دریچه تنگ و محدود مینگریستند و به افقهای جهانی آن بیتوجه بودند.
5. همانطور که اشاره شد، مسلک ایشان این نبود که در اتاق دربسته و سربسته بنشیند و مطالبی را بنویسد؛ بلکه حضور ایشان در مجامع مختلف و ارتباط با شخصیتهای جهان اسلام و حتی غیراسلامی، دید وسیعی به ایشان میداد و از افکار و نظرات مختلف آگاه میشد و محصول اینها دیدگاههای وسیع و جهانی بود.
از آنجا که دشمن سعی میکند، در بین مسلمانان اختلاف ایجاد کند؛ لذا تلاش او برای ایجاد وحدت، دوستی و برادری، از اهم پادزهرهای این توطئه است و ایشان از افراد آگاه و مجدّ در این راه بود و عامل اصلی ارتباط با شخصیتهای انقلابی بود و قهراً توفیقات زیادی داشت؛ یعنی فضای دوستی و همکاری و اتحاد علیه جبهه کفر و استکبار توسط همین ارتباطات بود؛ بهویژه اخلاق خاص ایشان در برخورد با امثال رمضانعبدالله و دیگر شخصیتهای مبارز و انقلابی، روح اخوت اسلامی را که منشأ همه برکات و موفقیتهاست، زنده میکرد و همگان را در مسیر افزایش قدرت مقاومت اسلامی راهنمایی میکرد که ما امروزه شاهد این قدرت و قطب جدید در دنیا هستیم.
6. از آنجا که اصل ادیان الهی از یک منشأ و مبدأ میباشد و اصول تعالیم آنان، از یک انسجام و وحدت و هماهنگی برخوردار است، مرحوم خسروشاهی از این نکته استفاده کرده و آن را مورد نظر و گفتوگو قرار میداد. انحرافهایی که بعداً پدید آمد، ناشی از یک سوءنظر و عمل غیرواقعی و غیراخلاقی بود؛ لذا تکیه بر اصول ادیان الهی و توجه به مطالب مثبت که مورد علاقه و پذیرش همگان است، از مهمترین راههای ایجاد وحدت و هماهنگی و دوستی میباشد و ایشان در این رابطه خیلی موفق بود و دلیل آن، علاقه و دوستی و احترام متقابلی بود که از شخصیتهای ادیان مختلف به ایشان اظهار میشد.
7. همانطور که قبلاً عرض شد، توجه مهم و زیاد به موارد مورد اتفاق و نیز برخوردهای اخلاقی و محبتآمیز و جبهه نگرفتن در مقابل آنان در بحث و گفتوگو، نقش مهمی در موفقیت ایشان داشت. مرحوم خسروشاهی از زمانی که در مصر و یا واتیکان بود، سعی داشت که فضا را یک فضای دوستانه و عاقلانه قرار دهد تا در مباحث، گرفتار مخالفت و خشم و غضب طرف مخالف قرار نگیرد و در یک حالت معقول و بهدور از تنش به حاکمیت عقل و انصاف دست یابد. میدانیم که اگر کسی رگ خشم و غضبش هیجان یابد، چشم و گوش و عقلش سخت تحت تأثیر قرار گرفته و اصلاً حاضر نیست، هیچ منطقی را بپذیرد. ما شاهد کتابهایی هستیم که در اثبات عقیده جمعی و رو در روی جمع دیگر بوده و بارها و بارها در مقابل یکدیگر ایستاده و استدلالهای همدیگر را شنیدهاند؛ ولی هیچکدام قانع نشدهاند. مرحوم خسروشاهی سعی میکرد، در گفتوگوها خشم و غضب و تعصب طرف مقابل را بر نینگیزاند و این مقدمه بسیار خوبی برای پذیرش مطالب مثبت و صحیح ایشان بود.
8. این طبیعی است افرادی که وابسته و تسلیم مطلق یک جناحی نباشند، خیلی مورد توجه قرار نمیگیرند و حتی پس از ارتحالشان خیلی روی آنها سرمایهگذاری نمیشود؛ ولی در هر صورت افراد و تشکیلاتی هم هستند که رسالت خود را در نظر داشته و در این راه اقدام میکنند و بهنظر میرسد، درباره زحمات فراوان ایشان و اقدامات و خدماتی که انجام دادهاند، لازم است کتابخانه و مرکز پژوهشی که ایشان تأسیس کرده و ثمره عمرش را در این رابطه قرار داده، مورد توجه وعنایت ویژه حوزه علمیه قم قرار گرفته و هیئتی را مأمور و پشتیبانی نماید که آثار مرحوم خسروشاهی، مورد بررسی، تحلیل و حتی آموزش قرار گرفته و این سبک و شیوه در بین طلاب جوان بهعنوان یک روش تحقیق و تبلیغ، تدریس شده و کتابهای ایشان مورد بررسی مجدد قرار گرفته و بهشکل و شیوه بهتر و جدیدتری تکمیل و مورد آموزش و نشر قرار گیرد و خانواده و فرزند ایشان را در این رابطه یاری و دلگرم سازند.
9. یکی از ضرورتهای حوزههای علمیه شیعه، پرورش عالمانی فرزانه با فکر، ذوق و عرق جهانی و بینالمللی است. باید طلاب جوان از محدودیتهای شهری و گروهی و دیگر تعصبها بیرون آمده و با دیدی وسیع و جهانبینی بینالمللی بتوانند، معارف مکتب تشیع را عرضه کنند و با روحیه مقاوم و خستگیناپذیر و علاقهای فراتر از درس، مقام و عنوان، به انجام وظیفه پردازند.
10. مرحوم استاد خسروشاهی، از اول طلبگی مردی خودساخته و پرتلاش بود و در پیشرفت امور منتظر کسی نمیشد و البته از دیگران با کمال صداقت کمک میخواست و آنان را به همکاری دعوت میکرد؛ ولی هرگز از عدم همکاری دیگران هم مأیوس نمیشد و به کار خود ادامه میداد و این نکته مهمی برای همه بهویژه طلّاب جوان است که به این دو مطلب مهم توجه کنند:
الف) خودرأی و خودخواه نباشند و هرگز فکر و کار خود را بیعیب و نقص و کامل ندانند و از همفکری و مشاوره و معاضدت دیگران خود را محروم نکنند.
ب) اگر افرادی از همفکری و همکاری به هر دلیل خودداری نموده و یا وقت، حال و مجالشان اجازه نمیداد، مأیوس نشوند و با اتّکال به خداوند و توسل به ائمه اطهار(ع) به کار خود ادامه دهند.