( 0. 0 )

اینجانب سید هادى خسروشاهى فرزند آیت الله حاج سید مرتضى خسروشاهى(ره) در سال 1356 هجرى قمرى ـ مطابق با اردیبهشت ماه 1317 ش ـ در تبریز به دنیا آمدم. خاندان ما از سیصد ـ چهارصد سال پیش که تاریخش در اختیار هست، خاندان علم و روحانیت، جهاد و فقاهت بوده اند...

ـ اما درباره اجازات

«اجازه» در محافل حوزوی و فرهنگ اسلامی، در موارد و زمینه های مختلف مانند: اجتهاد، نقل حدیث، امور حسبیه و... در واقع نوعی گواهی علمی ـ معنوی است که به طلاب علم فضیلت، پس از طی مراحل تحصیلی و کسب مقامات علمی، از طرف اساتید و مراجع، به عنوان سند و مدرک، داده می شود.

به عبارت دیگر: این گواهی ها از سوی اساتید و بزرگان فقه و حدیث، در واقع برای تأیید دانش اندوزی، کسب علم و معرفت و وصول به مرتبه اجتهاد، یا نقل حدیث و تصرف در امور شرعی خاص، برای تلامیذ خود و یا طلاب دارای صلاحیت، صادر می گردد.

مهمترین نوع اجازات، اجازه اجتهاد است که در آن، استاد یا مجتهد والامقامی، به مراتب علمی ـ فقهی و اصولی تلمیذ(شاگرد) خود گواهی می دهد و رسید ن او به مرتبه اجتهاد را تصدیق می کند و توانایی فقهی او را در استنباط احکام شرعی، مطابق موازین و اصول دینی، تأیید می نماید. به عبارت روشن تر: «اجتهاد» در فقه اسلامی به معنای ورود در استنباط احکام شرعی با شروطی خاص از منابع قرآنی، حدیثی، عقل و اجماع است... صدور اجازه اجتهاد از سده هفتم و هشتم در حوزه های علمیه شیعی رواج یافته است.

... اجازه «امور حسبیه» نوعی دیگر از اجازت شرعی است که در آن فقیه و عالمی، به فرد مورد اعتماد خود، اجازه دخالت در امور حسبیه که از اختیارات «فقیه جامع الشرایط» و حاکم شرع است، می دهد تا مثلاً به نمایندگی از طرف او، وجوهات شرعی را از مقلدان و مؤمنان دریافت نماید و طبق صلاحدید خود، در موارد خاص هزینه کند و یا بخشی از آن را برای اداره امور حوزه ها به شخص اجازه دهنده، برساند و همچنین بتواند، به حل و فصل امور مرتبط با مسائل شرعی و زندگی مردم، نظارت کند و در احقاق حقوق مستضعفین، بینوایان و ایتام بکوشد.

اما اجازه در «نقل حدیث» که اغلب با رخصت شفاهی و کتبی «شیخ» و «راوی»، برای نقل و روایت احادیث مضبوط در متون مجاز می گردد، در واقع به عنوان یک نوع سند ارزشی در شناخت مرتبه علمی دانشمندان و آگاهی از اندیشه ها و موقعیت علمی آنان تلقی می شود و به همین دلیل جایگاه پرارزش و ویژه ای در فرهنگ شیعی دارد.

پیشینه صدور اجازه حدیث به زمان حضور و حیات ائمه شیعه(ع) بازمی گردد و کهن ترین سند که موضوع اجازه نقل حدیث در آن به گونه ای خاص مطرح گردیده، روایتی است از سلیم بن ابی حیه که از اصحاب حضرت امام صادق(ع) به شمار می آید. در این روایت، امام صادق(ع) به او توصیه کرده تا برای فراگیری حدیث، نزد ابان بن تغلب برود و سپس می فرماید: «آنچه او بر تو روایت کرد، می توانی از من روایت کنی.»1

از مهم ترین آثار مکتوب و معتبر درباره اجازات شیعی، می توان بر منابع زیر اشاره کرد: اجازه علامه حلی بنی زهره، اجازات بحارالانوار،2 اجازات آیت الله میرزاحسین نوری در «خاتمه مستدرک الوسائل»، اجازه کبیرة اثر سید عبدالله موسوی جزائری، المشیخه او الاسناد المصّفی الی آل المصطفی از علامه شیخ آقابزرگ تهرانی و الطرق و الاسانید الی مرویات اهل البیت(ع) از آیت الله سید شهاب الدین مرعشی نجفی... .

بعضی از اجازات دربردارنده آگاهی های علمی و تاریخی و فهرست آثار اجازه دهنده است. گاهی در متون اجازات وصایای عرفانی و اخلاقی نیز مطرح شده است. در شماری از اجازات، محل و تاریخ صدور اجازه، اهمیت بسزائی در شناخت دقیق دانشمندان دارد.

استاد محمدرضا حکیمی درباره اهمیت اجازه نقل حدیث می نویسد:

«... یکی از مسائل مهم، در تاریخ فرهنگ اسلامی و به خصوص فرهنگ شیعی، موضوع صداقت در روایت و اجازه نقل حدیث است. علمای امین و بزرگ اسلام، از روزگاران عهد پیامبر اکرم(ص) و ائمه طاهرین(ع) و صحابه، در نقل حدیث دقت بسیار می کرده اند و برای قبول حدیثی از راوی و ناقل، شروط بسیاری قائل بوده اند و تا شخصی را از حیث علم به حدیث و فهم مضمون آن و تقوی در نقل حدیث، واجد شرایط نمی دیدند، به او اجازه روایت حدیث نمی دادند و اگر حدیثی روایت می کرد، از او نمی پذیرفتند و همین امر است که موجب پدید آمدن «سلسله اجازات» در علم حدیث شده است و زندگی محدثان را رنگی ویژه بخشیده است که خود در فرهنگ اسلام ـ از نظر علمی و اخلاق علمی ـ واجد اهمیت بسیار است و جایی خاص دارد.

علمای بزرگ، هم به اجازه شفاهی در نقل حدیث مقید بودند و هم اجازه کتبی و هرجا استاد حدیثی و شیخ صاحب اجازه ای در حدیث، نشان می کردند، نزد او می شتافتند تا با استجازه از وی و قبول شروط او در نقل، اسناد حدیثی خویش را به پیامبر(ص) و ائمه(ع) و صحابه برسانند یا اگر «اسنادی» دارند، آن را مستحکم تر کنند.

اما متأسفانه، در روزگار اخیر، اهمیت اجازه نقل حدیث و عمل به شرایط آن ـ مانند بسیاری از آداب تربیت علمی اسلامی در حوزه های دینی ـ مورد غفلت قرار گرفته است و بسیاری کسان، بدون داشتن صلاحیت و بدون اطلاع از فرهنگ وسیع حدیث و فهم حدیث و با نداشتن مبانی نقد و شناسایی حدیث، به نقل احادیث می پردازند. بدتر از همه، گروهی مردم بی سواد، یا بسیار کم سواد، به عنوان گوینده یا نویسنده مذهبی، در جامعه وجود دارند که کارشان در نقل احادیث، متضمن کمترین اعتمادی نیست و حاصل کارشان، نشر احادیث ضعیف، یا احادیث مربوط به مورد خاص است که اینان تمیز نمی دهند و در نتیجه منتهی می شود، به درهم ریختن فضای منسجم فرهنگ اسلامی و ایجاد انحطاط فهم دینی در مردم؛ که این نتیجه بی اطلاعی از مجموعه وسیع فرهنگی است که برای نقل و تشخیص و تفسیر حدیث لازم است...»3

... با توجه به اهمیت این موضوع در میراث مکتوب شیعی، چند نمونه از اجازاتی که از طرف بعضی از مراجع و فقهاء و محدثین بزرگ، درباره استاد خسروشاهی صادر شده است، به دست چاپ سپرده می شود، با این هدف و به این امید که طلاب و فضلای عصر ما، در حوزه های علمیه سنتی و قدیمی قم و دیگر بلاد، ضمن اهتمام به فقه جواهری و بهره گیری از روش طلبگی در کسب علم و معرفت، با توجه به اهمیت معنوی اجازات کتبی درباره اجتهاد و امور حسبیه و نقل حدیث، به کسب این نوع از اجازات سنتی شیعه نیز اهتمام بورزند و انتظار آن است که توجه به کسب فقط مدارک علمی رسمی، آنان را از دریافت اسناد ارزشمند علمی ـ فقهی و حدیثی سنّتی دور نسازد.

1. امام خمینی

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله ربّ العالمین و الصلوة و السلام علی محمد و آله الطاهرین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین.

و بعد، جناب مستطاب، سید الاعلام و ثقة الاسلام آقای سید هادی خسروشاهی ـ دامت افاضاته ـ از قِبل اینجانب مجاز هستند، در امور حسبیّه و شرعیّه که در عصر غیبت ولیّ امر(عج) از مختصّات فقیه جامع الشّرائط است. فله التّصدی لما ذکر مع مراعات الاحتیاط و نیز مجاز هستند، در اخذ سهمین مُبارکین و صرف آن در اعاشه خودشان به نحو احتیاط و صرف سهم سادات را در صورتی که بقیّه ماند، به محلّ مقرّره شرعیّه و بقیّه سهم مبارک امام(ع) را به اینجانب برای صرف در حوزه های علمیه.

و أوصیه (ایدّه الله تعالی) بما أوصی به السلف الصالح من ملازمة التقوی و التجنّب عن الهوی و التمسّک بعروة الاحتیاط فی الدین و الدنیا و أرجو منه ان لاینسانی من صالح دعواته و السّلام علیه و علی اخواننا المؤمنین و رحمة الله.

بتاریخ: 20 شهر صفر المظفر 1386، روح الله الموسوی الخمینی (مهر)4

 2. آیت الله سید ابوالقاسم خویی

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله ربّ العالمین و صلّی الله علی خیر خلقه و أفضل بریّته محمد و عترته الطّاهرین.

و بعد، جناب مستطاب، عماد الاعلام ثقة الاسلام آقای آقا سید هادی خسروشاهی (دامت تأییداته) از قِبل اینجانب در تصدّی امور حسبیّه که منوط به اذن و اجازه حاکم شرع است، مأذون و مجاز می باشند و همچنین مأذونند که آنچه از سهم مبارک امام(ع) دریافت می دارند، به مقدار معاش خود از آن صرف و مابقی را از جهت اقامه حوزه های علمیّه، به اینجانب ایصال نمایند و آنچه از سایر وجوه شرعیّه قبض می نمایند، در موارد مقرره در محل خود صرف کنند و البته احتیاط را که طریق نجات است، در جمیع امور خود مراعات کنند و السلام علیه و علی سائر إخواننا المؤمنین و رحمة الله و برکاته.

6 شهر جمادی الاولی 1384، ابوالقاسم الموسوی الخویی، (مهر).

3. آیت الله سید محمدهادی میلانی

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله ربّ العالمین و الصّلوة و السّلام علی أشرف البریّة محمد و اله الطاهرین و اللعنُ علی اعدائهم اجمعین.

و بعد جناب مستطاب، رکن الاسلام و المسلمین، الفاضل البارع آقای آقا سید هادی خسروشاهی (دامت ایّامه) مجازند، در نقل احادیث و روایاتی که بالواسطه روایت می کنم، به طرقی که علامه بزرگوار آیت الله النوری(ره) در خاتمه مستدرک الوسائل ثبت نموده اند و نیز مأذون له مجازند در تصدّی به امور حسبیّه، با مراقبت کامل در تشخیصِ جهات حکمیّه و موضوعیّه آن ها، بر طبقِ احتیاطات و در اخذ وجوه و حقوق و صرف هر یک در مصرف مناسب آن، بر طبقِ مقررات شرعیّه و در اخذ سهم امام(ع) و مأذونند، به مقدارِ ثلث آن را در مواردی که مصلحت بدانند، بر طبق احتیاطات و موازین فقهیّه مورد مصرف قرار دهند. در مابقی به حقیر مراجعت نمایند.

و أُوصیه و نفسی بملازمة التّق و الأخذ بالحائطة فی جمیع الأمور و المرجوّ منه (دامت معالیه) أن یذکرنی فی خلواته بصالح دعواته و السلام علیه و علی من اتّبعه من إخواننا المؤمنین و رحمة الله و برکاته.

محمدهادی الحسینی المیلانی 12 صفر/ 84 (مهر)

4. آیت الله سید محمدکاظم شریعتمداری

بسم الله الرحمن الرحیم

مخفی نماند که جناب مستطاب ثقة الاسلام، آقای آقا سید هادی خسروشاهی (دام افضاله) مجاز و مأذون است، در تصدّی امور حسبیه و کلّ امور منوط به نظر الفقیه فی زمان الغیبة و کذلک، مجاز است در اخذ وجوهات شرعیه سهم سادات و سهم امام(ع) و صرف آن در مصارف شخصیه و در موارد شرعیّه و اسئلُهُ الدّعاء فی الخلوات و أوصیه بمراعات الاحتیاط؛ فانّه سبیل النّجاة.

فی 21 محرّم الحرام 1384/ الأحقر سید کاظم شریعتمداری (مهر)

 5. آیت الله شیخ ابوالفضل زاهدی قمی

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطیبین الطّاهرین.

و بعد فانّ الجناب العالم العامل و الفاضل الکامل، عماد العلماء العظام، ثقة الاسلام السید هادی الخسروشاهیان (حفظه الله تعالی) قدبذل عمرهُ الشریف فی تحصیل العلوم الدینیّة و حضر محضر الأساتید فی ایران و العراق و جدّ و اجتهد، حتّی بلغ مرتبة الاجتهاد، فله العمل بما استنبط علی وفقِ سائر العلماء و یحرم علیه التقلید فیما اجتهد و أوصیه بالتقوی و السداد و أن لاینسانی من صالح الدّعاء و السلام علی و علی سائر اخوانی المؤمنین و رحمة الله و برکاته.

تحریراً فی سادس شهر شوال المکرّم سنة 1386 هجری قمری.

ابوالفضل القمی الزاهدی(مهر)

 6. آیت الله سید احمد زنجانی

کما کتبهُ العلامة الزاهدی (دام بقاه) بلغ السید المعظّم (دام توفیقه) مرتبة الاجتهاد، فلهُ العمل بما یستنبطه علی وفق اعلام الدین، وفّقه الله لما یحبّ و یرضی.

کتبه الحقیر، الفانی احمد الحسینی الزنجانی/ سادس شوّال سنة 1386(مهر)

 7. آیت الله شیخ مرتضی حائری

باسمه تعالی شأنه

الأمر کما رقمه العلمان، فالمولی المعظّم إلیه، قدبلغ بحمدالله تعالی مرتبة الاجتهاد، فلیشکر الله سبحانه علی ذلک.

مرتضی الحائری

8. آیت الله سید محمدصادق روحانی

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله رب العالمین و الصّلاة و السلام علی أشرف بریّته محمد و آله الطیبین الطّاهرین و اللعنُ علی أعدائهم أجمعین إلی قیام یوم الدین.

و بعد، فإنّ جناب العالم الحجّة، الحاج السید هادی الخسروشاهیان(حفظه الله و أیّده) ممّن تمسَّکَ بالعروة الوثقی و اعتکف عشرین سنة فی مدینة قم حرم اهل البیت(ع) باذلاً جهده فی تحصیل العلوم الشّرعیّة و المعارف الإلهیة بحضوره علی الأساتذة العظام و الفقهاء الکرام، حتی بلغ بحمدالله و فضلِهِ مرتبة الاجتهاد، فله العمل بما یستنبطه من الاحکام و أوصیه (دام بقاه) بالاحتیاط، فانّه لیس بناکب عن الصّراط من سَلَک سبیل الاحتیاط.

13 محرم الحرام سنة 1394/ محمد صادق الحسینی الروحانی( مهر)

9. آیت الله سید محمدکاظم شریعتمداری

بسمه تعالی

صح ما رقم و الأمر کما رقم.

سید کاظم شریعتمداری(مهر)

10. اجازه ای دیگر از آیت الله شیخ مرتضی حائری

بسم الله الرحمن الرحیم

الأمرُ کما ذکره (دام بقائه)، فقد بلغ بحمدالله تعالی مرتبة الاجتهاد فلیشکر الله تعالی علی ذلک.

مرتضی الحائری

11. آیت الله شیخ عبدالجواد اصفهانی

بسمه تعالی

الأمرُ کما ذکره الاعلام (دام بقائهم) فقدبلغ بحمدالله تعالی مرتبة الاجتهاد فلیشکرالله علی ذلک.

عبدالجواد جبل عاملی اصفهانی

 12. آیت الله شیخ آقا بزرگ تهرانی

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله ربّ العالمین و الصلاة و السلام علی أشرف الأوّلین و الآخرین سید نا و مولانا أبی القاسم محمد بن عبدالله، خاتم النّبیّین(ص) و علی خلفائه الأئمة الاثنی عشر المعصومین(ع)، صلاة مترادفة متواصلة من الآن إلی قیام یوم الدّین.

و بعد، فإنّ السید السّند الواجد شرافتی الحسب و النّسب و الحاوی لمکارم الوراثة و المکتسب، زبدة الفضلاء الاعلام، نتیجة آیات الله العظام، مولانا السید هادی، نجل آیت الله السید المرتضی بن العلامة الأجلّ الحاج السید محمد بن علی بن أبی الحسن الحسینی الخسروشاهی التبریزی (زید افضاله و کثر فی ابناء العلماء و السادات امثاله) لما وفقهُ الله تعالی للثم مرقد جدّه باب مدینة علم النبی (صلوات الله علیهما) فأراد التأسی بالسلف الصالح فی انخراط نفسه فی حملة تلک العلوم و الروایة عنهم و لحسن ظنّه استجاز عنّی و لمّا وجدته أهل ذلک فبادرتُ إلی إجابته و أجزته أن یروی عنّی جمیع ما صحّت لی روایته عن کافّة مشایخی الأعلام، الخاص منهم والعام قُطّان العراق و القاهرة و البلد الحرام.

فلیرو السید المعزیُّ إلیه عنّی عنهم بجمیع طُرقهم و أسانیدهم المسطورة فی إجازاتهم و أخصّ بالذکر منها الطرق الخمسة التی أروی بتلک الطرق عن اوّل مشایخی آیت الله العلامة خاتمه المجتهدین و المحدّثین مولانا الأجل الحاج المیرزاحسین النوری النجفی الخاتمه المتوفی بها (1320) و هی مستطرة فی خاتمه کتابه الجلیل (مستدرک الوسائل) و مشجرة فی الطّومار الموسوم بمواقع النجوم، فلیرو (دام افضاله) عنّی عنه بجمیع تلک الطرق المتصّلة إلی باب مدینة العلم لمن شاءت و أحبّ مراعیاً للتقوی مراقباً للمولی جلّ جلاله ملازماً للاحتیاط فإنه سبیل النجاة داعیاً لی بالغُفران فی الحیاة و الممات.

حرّره بیده المرتعشة فی مکتبته العامة فی النّجف الاشرف فی الثانی عشر من صفر عام ستّة و ثمانین و ثلثمائة و الف.

 الفانی الشهیر آقابزرگ الطهرانی( مهر)

ترجمه فارسی اجازه نامه آیت الله شیخ آقا بزرگ چنین است:

بسم الله الرحمن الرحیم

سپاس خدای عالمیان را سلام و درود بر شریف ترین آدمیان از اولین تا آخرین، سرور و مولایمان ابوالقاسم محمد بن عبدالله خاتم پیامبران(ص) و بر جانشینانش، دوازده امام معصوم(ع)، سلام و درودی هم بسته و پیوسته، از اکنون تا روز واپسین.

و بعد، سید سند دارنده شرافت اصل و نسب و حاوی مکارم موروثی و اکتسابی سلاله آیات عظام، مولایمان سید هادی فرزند آیت الله سید مرتضی بن علامه بزرگوار سید احمد بن حاج محمد بن علی بن ابوالحسن حسینی خسروشاهی تبریزی که فضلش فزون و همگنانش در بین فرزندان علما و سادات پرشمار باد! چون خداوند متعال به او توفیق زیارت آرامگاه جدش، دروازه شهر دانش پیامبر(ص) را ارزانی داشت، او خواست تا به روش سلف صالح عمل کند و خود را در میان دارندگان این علوم قرار گیرد و از آنها روایت کند.

البته از حسن ظن وی بود که از من اجازه طلبید و آنگاه که دیدم، او شایسته این امر است، به اجابت وی پرداختم و اجازه دادم که از من روایت کند، هر آنچه را که صحت روایت آن بر من محرز شده، از تمامی مشایخ بزرگوار خاص و عام خودم که در عراق و قاهره و مکه سکنی گزیده اند.

پس سید بزرگوار از من و از آنان با تمامی طُرق و اساتید مرقوم شده در اجازه نامه های ایشان، روایت کند و من از آن میان به ویژه به طرق پنجگانه ای اشاره می کنم که بدان طرق از نخستین مشایخ خودم آیت الله علامه خاتم المجتهدین والمحدثین مولای گران قدرمان حاج میرزاحسین نوری نجفی که در 1320 فوت نمود، روایت می کنم و این طرق در خاتمه کتاب ارزشمند «مستدرک الوسائل» و در طومار موسوم به «مواقع النجوم» ذکر گردیده است.

پس ایشان ـ دام افضاله ـ مجازند، از من و از شیخ، با تمامی آن طرقی که تا باب مدینةالعلم استمرار می یابد، روایت کند برای هر کسی که بخواهد و دوست بدارد. با رعایت تقوا و مراقبت ذات حق جل جلاله و ملازمت احتیاط که این راه نجات است و برای من در حال حیات و پس از ممات، طلب مغفرت کند.

با دستی لرزان در کتابخانه عمومی خود، در نجف اشرف در دوازدهم ماه صفر سال هزار و سیصد و هشتاد و شش ـ 1386 نوشته شد.

الفانی، مشهور به آقابزرگ طهرانی

13. آیت الله مرعشی نجفی

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله علی إفضاله و نواله و الصّلوة و السلام علی سید نا محمد و اله، سیّما ابن عمّه و وصیّه و خلیفته من بعده سید نا أمیر المؤمنین أبی الحسنین و والد الریحانتین مولانا علی بن ابی طالب (روحی و روح العالمین له الفداء)

و بعد، قداستجاز عنّی عماد الأعلام، حجة الإسلام الحاج السید هادی خسروشاهی (دامت برکاته) نجل آیت الله الحاج السید مرتضی خسروشاهی (طاب ثراه) فی روایة الآثار المرویّة عن النبی الأکرم(ص) و عترته المیامین، الائمة الهداة (علیهم افضل التّحیات و الصلوات) بطرقی التی تربو علی مأتی طریق أودعتها فی الإجازة الکبیرة المشهورة بالمسلسلات و أکثر تلک الأسانید تنتهی إلی مولانا العلامة المجلسی صاحب بحار الأنوار(رض) فللمستجیز المحترم (دام علاه و زید فی ورعه و تقاه) أن یروی عنّی تلک الطّرق المعتبرة حتّی تنتهی إلی أرباب الکتب الأربعة و منهم(ره) إلی ساداتنا الأئمة المعصومین(علیهم افضل التّحیات و الصلوات) مراعیاً للشروط المعتبرة عند أهل الروایة والإجازة و أرجو منه (حفظه الله و أبقاه) سلوک سبیل الحزم والاحتیاط، فإنّه سبیل النّجاة.

و السلام علیه و علی إخوانی المؤمنین خیر ختام.

حرّرهُ الداعی خادم علوم أهل البیت(ع) و السفارة أبو المعالی

شهاب الدین الحسینی المرعشی النجفی/ فی شهر رجب المرجّب 1410/ مهر

ترجمه اجازه نامه آیت الله مرعشی نجفی

بسم الله الرحمن الرحیم

حمد بر خداوند، به پاس نعمت هایش و صلوات و سلام بر سرور ما محمد و خاندانش(ص)، به ویژه پسر عمو و وصی و خلیفه اش پس از خود، سید ما، امیرالمؤمنین(ع)، پدر دو حسن و والد دو ریحانه، مولای ما علی بن ابی طالب (روحی و روح العالمین له الفداء).

و بعد: عماد الاعلام، حجت الاسلام، حاج سید هادی خسروشاهی (دامت برکاته) فرزند آیت الله حاج سید مرتضی خسروشاهی (طاب ثراه)، از من اجازه خواست، برای نقل احادیث روایت شده از پیامبراکرم(ص) و عترت پاک او، امامان هدایت(علیهم افضل التحیات والصلوة)، از طرق خاص من که بالغ بر دویست طریق اسناد آنها را در اجازات بزرگ، معروف به «المسلسلات» آورده ام و اغلب این اسناد به مولای ما علامه مجلسی، صاحب بحارالانوار(رض) منتهی می گردد؛ پس خواهان اجازه، (دام علاه و زید فی ورعه و تقاه) می تواند، از جانب اینجانب با تمامی این طرق معتبر، نقل و روایت کند تا به اصحاب «کتب اربعه» برسد و از طرق آنها(رحهم) به سروران ما، ائمه معصومین(علیهم افضل التحیات و الصلوات) منتهی گردد. با مراعات شروط معتبر در نزد اهل روایت و اجازه. از او انتظار دارم(حفظه الله و ابقاه) که روش دقت و احتیاط را در پیش گیرد که این، راه نجات است. سلام بر او و برادران باایمانم، خاتمه خیر باد.

حرره الداعی، خادم علوی اهل البیت(ع) والسفارة

ابوالمعالی شهاب الدین الحسینی المرعشی النجفی/ در ماه رجب مرجب، 1410 هـ .

14. مکتوبی از امام خمینی(ره)

بسم الله الرحمن الرحیم

جناب حجة الاسلام آقای سید هادی خسروشاهی دامت افاضاته

با توجه به سوابقی که جناب عالی در امر تبلیغات و مطبوعات دارید، به نمایندگی از طرف اینجانب در وزارت ارشاد ملی در قسمت مطبوعات و تبلیغات داخلی و خارجی و دایره روابط بین المللی اسلامی، به وظیفه اسلامی و ملی خویش به بهترین وجه عمل نمایید.

از کارمندان محترم وزارت ارشاد می خواهم، تا با ایشان همکاری های لازم را بنمایند. توفیق جناب عالی را از خداوند متعال خواستارم.

روح الله الموسوی الخمینی- 23/4/58

..................

پی نوشت ها

1. رجال نجاشی، ص 13؛

2. بحارالأنوار/ ج 104 ـ 105 و 106؛

3. شیخ آقابزرگ، چاپ نهم، 1388، استاد محمدرضا حکیمی، صص 11-9؛

4. امام خمینی(ره) در دفترچه اجازات با خط خود نوشته اند: «48ـ گیرنده آقای آقا سید هادی خسروشاهی قم، 20/ صفر/ 86 معرّف: معروف هستند. حدود اختیارات: حسبیات و اخذ سهمین و ایصال بقیه». کتاب «اجازات امام خمینی(ره)»، چاپ قم، ص 93، به کوشش: مهدی حاضری؛

اجازه روائی و امور حسبیّه؛

* نام فامیلی در شناسنامه خسرشاهیان است.

به مطلب امتیاز دهید :
( 0. 0 )
Review Count : 0 Review

Change the CAPTCHA code