یادى از دكتر محمد نخشب
... سال ها بعد و پس از هجرت نخشب به آمریكا و درگذشت نابهنگام او در آن دیار، و به هنگامى كه من فصلنامه تاریخى ـ سیاسى ـ فرهنگى «تاریخ و فرهنگ معاصر» را از سوى مركز بررسى هاى اسلامى قم، منتشر مى ساختم، مقاله اى به دفتر مجله رسید و در ضمن یادداشتى، از ما خواسته شده بود كه «یادى از دكتر محمد نخشب» هم داشته باشیم و ما، همان مطلب را با همان عنوان در مجله چاپ كردیم و اكنون با ویرایشى كوتاه، براى تكمیل این بحث، به بازچاپ آن در این یادنامه، مى پردازیم. متن آن مقاله چنین بود:
شادروان دكتر محمد نخشب متفكر مجاهد، مسلمان، متعهد، مسئول و رزمنده مقاومى كه در 18 شهریور 1355 برابر با 14 رمضان 1396، با زبان روزه و پس از یك شب طولانى كوشش براى اتحاد فرق اسلامى و سیاهان مسلمان مقیم آمریكا، در ایستگاه راه آهن نیویورك به طور مشكوك و ظاهراً با یك سكته قلبى دار فانى را وداع گفت و در مسیر تكامل حیات به سوى «الله» شتافت، یكى از آغازگران حركت سیاسى مذهبى مردم ایران بعد از شهریور 1320 و از اولین مبارزان ضد استبداد و ضد استعمار ایران مى باشد.
نخشب در سال 1322 همراه تنى چند از جوانان مسلمان و متعهد و روشن بین آن روز با ایجاد «نهضت خداپرستان سوسیالیست» مبارزه پیگیر و عمیق فكرى و مكتبى خود را با استبداد و استعمار و نظام ظالمانه حاكم بر ایران آغاز كرد. او در آن موقع جزو اولین متفكرانى بود كه اعلام كرد دموكراسى و لیبرالیسم غربى و ماركسیسم و یا به اصطلاح سوسیالیسم علمى متكى بر جهان بینى ماتریالیسم كه در بلوك شرق حاكم بر روابط توده هاى وسیع مردم بود، هیچكدام نمى توانند موجب سعادت و خوشبختى مردم بشوند و رهایى ملت ها را از قید و بند پول و زور فراهم سازند بلكه خوشبختى و سعادت بشر تنها در سایه نیك اندیشى و درك صحیح و منطقى از مسائل اجتماعى و اقتصادى كه در نتیجه اعتقاد به طرز تفكر و جهان بینى خداپرستى حاصل مى گردد ممكن و مقدور مى باشد.
نخشب یكى از بنیانگذاران «نهضت خداپرستان سوسیالیست»، «انجمن اسلامى دانشجویان» و «حزب مردم ایران» بود. نهضت خداپرستان سوسیالیست، جمعیتى بود متشكل از جوانان مؤمن به خدا و معتقد به اسلام راستین كه اعتقاد داشتند تأمین عدالت اقتصادى و مساوات تنها در سایه طرز تفكر خداپرستى و اصول راستین اسلام امكان پذیر است. نهضت خداپرستان سوسیالیست معتقد بود كه اصلاحات باید از اخلاق و افكار آغاز گردد، یعنى هر تغییر و تحولى باید از ریشه صورت گیرد و از درون تك تك افراد آغاز و به خانواده ها و جامعه سرایت كند، در این صورت مى توان ادعا كرد كه انقلاب به معناى واقعى در جامعه رخ داده است و الا اگر انسان ها منقلب نگردند و معیارها و ارزش ها، همان معیارها و ارزش هاى سابق باشد، تغییرات صورى و ظاهرى را نمى توان «انقلاب» نامید.
محمد نخشب در سال 1302 هـ.ش متولد شد. در تهران تحصیل كرد و دانشكده حقوق را تا حد دوره دكترى گذراند و در وزارت دارایى استخدام شد و بعدها به شهردارى و سازمان برنامه رفت. هنوز ارتش هاى اشغالگر انگلیس و شوروى در ایران بودند كه او فعالیت هاى مذهبى و سیاسى خود را آغاز كرد. كتاب زیاد مى خواند، به علوم اجتماعى و دینى و نظرى علاقمند بود. اصول دین و مذهب را نه از راه تقلید، بلكه از راه مطالعه و تحقیق مى شناخت، ضمن آنكه در یك خانواده متدین پرورش یافته بود.
براى اصالت بخشیدن به مبارزات سیاسى و اجتماعى معتقد به یك مكتب فكرى بود: «جهان بینى خداپرستى». اصول راستین اسلام را یك نظام كامل براى اداره جامعه مى شناخت و از اولین كسانى بود كه بر مبناى ایدئولوژى اسلامى، مبارزات سیاسى خود را آغاز كرد و ادامه داد.
به شهادت نوشته هایش، به جامعه بى طبقه توحیدى و تأثیر غیرقابل انكار و تعیین كننده نیروى لایزال خداوند در هر گونه تغییر و تحول اجتماعى معتقد بود.
در نهضت خداپرستان سوسیالیست، وى از چهره هاى درخشان و ممتاز نهضت به شمار مى رفت و تا پایان عمر مرد اول این جریان فكرى بود.
در سال هاى 25 و 26 كه نهضت اوج گرفت و گروه كثیرى از جوانان را به خود جلب كرد، حزب توده ایران، جریان فكرى نهضت را بیشتر از هر حركت سیاسى و اجتماعى دیگرى براى خود خطرناك تشخیص داد و سعى در كوبیدن آن نمود و حتى در روزنامه مخفى «مردم» آن روز از وارد ساختن تهمت به این نهضت اصیل و مردمى خوددارى نكرد.
نهضت در سال 1328 صدها عضو مؤمن و متفكر داشت و روزنامه «صبح امید» ناشر افكار آن از روزنامه هاى مكتبى و مبارز زمان خود بود كه خیلى زود توسط رژیم توقیف شد. نخشب به اسلام راستین معتقد و از خرافات بیزار بود و هیچگاه نماز و روزه اش ترك نشد. پایه گذار نماز جمعه در سازمان ملل بود و نمایندگان ممالك اسلامى را تحت تأثیر افكار خود قرار داده بود. قرآن را خوب فرا گرفته بود و حكومت صدر اسلام همواره مورد مثالش بود. نخشب مردم را دوست داشت. از میان آنها برخاسته بود و همواره با آنها بود و همیشه مردمى زندگى مى كرد. بسیار صمیمى و قابل اعتماد بود و در راه هدف مقدسش صمیمانه فداكارى مى كرد. او خستگى را نمى شناخت و در تمام طول عمر مبارزه خود از كوشش و جدیت در راه اشاعه عقایدش كوتاهى نكرد. او همیشه با دستگاه دیكتاتورى و استبداد شاه و فئودال ها و سرمایه داران وابسته مبارزه مى كرد و در خارج از كشور نیز به این مبارزه تداوم و توسعه بخشید و در همین رابطه در همه فعالیت ها پیشگام بود و به همین سبب در سال 1339 در نیویورك اولین كسى بود كه در برابر اردشیر زاهدى سفیر مزدور شاه خائن قیام كرد و در حضور صدها دانشجوى ایرانى خطاب به وى فریاد كشید: «اگر منافع تو و پدرت، شاه دوستى را ایجاب مى كند بدان كه این راه از راه مردم جدا است. مرگ بر شاه!»
او همین شجاعت و همین قیام و مبارزات دانشجویى را در آمریكا و حتى خارج از كشور به صورت منظم ایجاد كرد و تبدیل به كانون خطرناك ضد رژیم شاه نمود.
و البته پیش از این مرحله، نخشب به اتفاق همفكرانش «جمعیت آزادى ایران» را كه بعدها با توسعه تشكیلات به نام «حزب مردم ایران» موسوم گردید، به وجود آورد. روزنامه ارگان این حزب «نداى مردم ایران» از روزنامه هاى مكتبى و پرمطلب زمان خود بود كه مقالات ضد دربارى و ضد استعمارى و تئوریك و تفسیرهاى سیاسى آن براى مبارزان آن زمان روشنگر و بسیار مفید و مؤثر بود. باید یادآور شویم كه در مرامنامه حزب مردم ایران در همان سال ها، استقرار نظام توحیدى و جامعه بى طبقه بر مبناى جهان بینى خداپرستى و برقرارى حكومت عدل و انصاف در بخش اصول افكار آن تصریح شده است.
نخشب با نام مستعار «محمد مكانیك»! در روز 29 مرداد 1332 یعنى یك روز بعد از كودتاى ننگین 28 مرداد، از طرف حزب مردم ایران در نهضت مقاومت ملى سهیم و شریك گردید و از همان زمان صمیمانه با نهضت مقاومت ملى همكارى داشت. در این راه نخشب دچار زندان و شكنجه و رنج و تبعید شد.
وى در سال 1337 به عنوان تكمیل تحصیلات ولى در واقع براى توسعه و ادامه مبارزه، به آمریكا رفت و از آغاز ورود به آمریكا هسته نیرومندى از دانشجویان مسلمان ایرانى مقیم آمریكا را به وجود آورد و با همین نیرو فعالیت هاى خائنانه اردشیر زاهدى را خنثى كرد.
نخشب چند سالى از عمر خود را در آمریكا صرف تشكّل سیاهان مسلمان علیه صهیونیسم و امپریالیسم جهانخوار نمود و در سال هاى آخر عمر خود هسته مركزى مسلمان نیویورك را در سازمان ملل بنیان نهاد و نماز جمعه را در سازمان ملل به شرحى كه اشاره شد برقرار نمود. نماز جمعه مسلمانان در سازمان ملل با شركت جوانان و دانشجویان مسلمان ایرانى، پاكستانى، عربى و آفریقایى تشكیل مى شد و هر هفته بیش از پیش مورد استقبال قرار مى گرفت. بعدها فعالیت نخشب براى ایجاد وحدت بین تشكل فرقه هاى مختلف مسلمان در آمریكا شدت یافت و جمع آورى اعانه از طرف مسلمین براى ارسال به مصر در زمان جنگ و فدائیان فلسطین و سازمان «امل» لبنان به منزله تیرى بود كه در چشم صهیونیسم بین المللى كه در آمریكا پایگاهى عظیم دارد، فرو مى رفت... و در اوج این فعالیت ها بود كه ناگهان اعلام شد: دكتر محمد نخشب به علت حمله قلبى درگذشت؟!
از شادروان نخشب آثار فلسفى و اجتماعى و سیاسى ارزشمندى باقى مانده كه اهم آنها عبارتند از كتاب هاى: قانون و اخلاق یا مقدمه سوسیالیسم ـ بشر مادى ـ فرهنگ واژه هاى اجتماعى یا كلید مبارزات سیاسى ـ نزاع كلیسا و ماتریالیسم ـ ایران در آستانه یك انقلاب اجتماعى ـ حزب چیست؟ ـ چند نظریه از طرز فكر خداپرستى و سلسله مقالاتى كه در روزنامه ها و نشریات مخفى آن زمان به چاپ رسیده است.[1][2]
[1]. فصلنامه «تاریخ و فرهنگ معاصر» چاپ قم، مركز بررسى هاى اسلامى، سال دوم، شماره 3 و 4، مورخ 1373، صفحه 106 ـ 101.
[2]. مجموعه آثار نخشب، نخست تحت عنوان: «بشر مادى»، توسط اینجانب در قم چاپ و منتشر گردید... و بعدها دوستان ارجمند، عین آن را تحت عنوان «مجموعه آثار محمد نخشب» در تهران چاپ و منتشر كردند.