دکتر کمال الهلباوی1
مترجم: میثم صفری
خداوند متعال مرحوم سیدهادی خسروشاهی را مورد رحمت واسعه خود قرار دهد. نوشتن پیرامون شخصیتهای پیشگام و اسوه، بهویژه پس از رحلتشان، این ترس را در دل انسان ایجاد میکند که نکند از عهده رعایت انصاف در موردشان بر نیاید. شخصیت پیشگام و اسوه تازهسفرکرده، مرحوم خسروشاهی، بهمثابه مردی به پهنای اقیانوس بود. مایل هستم که ایشان را با چنین صفتی، در قالب این روایت نبوی (صلّی الله علیه و علی آله و صحبه المنتجبین) یاد کنم که فرمود: «توده مردم، در حکم صد شتری هستند که بعید است، یک شترِ سوار در میان آنها پیدا شود!».2 وقتی میگویم مرحوم سیدهادی خسروشاهی مردی به پهنای اقیانوس بود، متّکی بر واقعیت آوازه بلند و نیکوی ایشان در سالیان دور و سپس آشنایی طولانی و دیدارها و گفتوگوهای گسترده خود با ایشان، سخن میگویم. مقصود من از این توصیف، اشاره به احاطه علمی بیکران و تلاشهای گسترده ایشان است. واقعیت عملی و سیره رفتاری آن مرحوم نیز، شاهدی راستین بر وجود این ویژگیهاست. بسیار کم اتفاق میافتد که در انسانی، همه این ویژگیها و کارهای بزرگ، با هم جمع باشند. او دانشمند و سیاستمدار بود و در عین حال و پس از انقلاب اسلامی مبارک ایران، در سال 1979 به یک دیپلمات برجسته، نویسنده، محقّق و مترجم تبدیل شد.
زندگی پر از افتخار مرحوم خسروشاهی، برای من و بسیاری از کسانی که ارتباط محکمی با آن مرحوم داشتیم، بسیاری از ارزشها و آرمانهایی را منعکس میکند که واقعیت جامعه امروزین ما، به شدّت به آنها نیازمند است تا در صراط مستقیم و در جهت اصلاح خود، بر اساس آنها گام بردارد.
برخی از این ویژگیهای ارزشی و آرمانهای مرحوم خسروشاهی عبارتاند از:
1. اهمیت خانواده در رشد افراد بزرگ: این مرد بزرگ در آغاز زندگی علمی خود، در محضر پدرشان مرحوم سیدمرتضی خسروشاهی(ره) ــ که از صالحان بهشمار میآمدند ــ رشد یافته و شاگردی کرده است. در این بیت صالح و شایسته، پدر عالم و باشرافتی وجود داشت که به امور خانواده، اهتمام فراوان داشته، آنها را با اسلام آشنا کرده و در راه استوار قرارشان داده بود. این پدر بزرگوار، به نیکویی فرزندانشان را تربیت کرده بود.
2. ورود به حوزه علمیه جهت فراگیری علوم اسلامی: از جمله مهمترین استادان ایشان، امام خمینی(ره) و علامه طباطبائی(ره) بودند. واقعا ما درباره شاگردان امامان (علیهمالسلام) و امام خمینی(ره) چه میدانیم؟! بزرگانی که در محضر حضرت امام درس خواندهاند، از ایشان علاوه بر علوم اسلامی، زهد، سادگی، تعمّق در اندیشههای گوناگون، ظلمستیزی، مبارزه با طغیانگری و هژمونی قدرتهای ستمگر، عشق به مسائل اسلامی بهویژه مسئله فلسطین و کشمیر و دفاع از آنها را آموختهاند.
پس از خانواده شریف ایشان، شناخت آن مرد بزرگ از مرحوم امام و شاگردی در مکتب ایشان، سنگ بنای اساسی در شکلگیری آینده این مرد و مشارکت او در میدانهای دانش، سیاست و دیپلماسی، جهت حمایت از بیداری اسلامی بهشمار میآید. آن مرحوم در مکتب امام، این درس را هم یاد گرفت که چگونه پیش از انقلاب شکوهمند اسلامی و در زمان محمدرضا پهلوی، فعالانه با ظلم مبارزه کند.
3. مردی به پهنای اقیانوس: علّت کاربرد این صفت برای ایشان از جانب بنده، از آن جهت است که آن مرحوم وارد عرصه پهناور دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران شده و در این مسیر، ارتقای رتبه یافته بود. در آغاز سفیر ایران در واتیکان بوده و سپس رئیس دفتر حافظ منافع جمهوری اسلامی ایران در مصر شد. پس از مدتی نیز، به عنوان سفیر ایران در مصر منصوب شد. سفارت مصر در آن زمان، در سختترین و بحرانیترین زمان خود قرار داشت. انور سادات، رئیسجمهور مصر، میزبان شاه مخلوع ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی بود. روابط میان این دو کشور بزرگ، حتّی پس از ترور انور سادات و قرار گرفتن نام خالد اسلامبولی، بر روی یکی از خیابانهای پایتخت ایران، همچنان تیره بود.
اینها گوشهای از فعالیتهای مرحوم خسروشاهی در پهنه سیاسی و دیپلماسی ایران بود. در عرصه فرهنگی نیز، آن مرحوم مقاطع خدمت درخشانی داشتند؛ از جمله نمایندگی حضرت امام(ره) در وزارت فرهنگ و ارشاد، تأسیس مرکز فرهنگی اسلامی در رُم و ایتالیا، استاد دانشکده حقوق تهران و مشاور چندین وزیر، از جمله: دکتر ولایتی وزیر وقت امور خارجه.
4. شرکت در کنفرانسها و نشستهای متعدّد: بنده سعادت و افتخار همراهی با آن مرحوم را در بسیاری از کنفرانسها و نشستها داشتهام، از جمله: نشستها و کنفرانسهای تقریب بین مذاهب اسلامی، دیدارهایی در راستای تلاش جهت ایجاد وحدت در میان امت اسلامی و مقابله با خطرات تهدیدکننده امّت اسلامی و مقابله با هژمونی غرب و بهویژه آمریکا و حمایت از مسائل اسلامی و بهخصوص مسئله فلسطین و دفاع از همه مقدسات. آن مرحوم سهم برجستهای در برگزاری و محتوای علمی این نشستها داشت. وی اندیشمندی بود که دغدغه مشکلات امت را داشت. در همه سخنرانیها و دیدارهای خود، بسیار باادب بود و همیشه تبسم بر لب داشت.
5. نویسندهای با چند استعداد: اینکه بنده از ایشان با وصف «مردی به پهنای اقیانوس» یاد کردم، تنها به دلیل احاطه و اشراف گسترده ایشان به دیپلماسی درست، برخورداری از سیاست حکیمانه و عاقلانه و فرهنگ عمیق در بسیاری از علوم و امور مرتبط با زندگی نبود، بلکه ایشان علاوه بر اینها نویسندهای با چندین استعداد بود. برخی از تألیفات ایشان عبارتاند از: «اهلبیت (علیهمالسلام) و آثار آنان در مصر»، «سرگذشت تقریب» و «در راه وحدت و تقریب».
مرحوم خسروشاهی پا را از نوشتن و تألیف هم فراتر گذاشته و به سوی عرصه تحقیق رفته بود، که از سختترین عرصههای فرهنگی و فکری و مثل صعود به کوههای بلند است! آن مرحوم در این زمینه، به تحقیق آثار سیدجمالالدین اسدآبادی پرداخته است. در بحبوحه همه این مشغلهها و کارها، شماری از نوشتههای سیدقطب و تعداد دیگری از نویسندگان و اندیشمندان اسلامی را به زبان فارسی ترجمه کرده است. ایشان با آرزوی خدمت به اسلام و تحقّق تقریب و وحدت امّت اسلامی، شیفته جنبشها و بیداری اسلامی به صورت کلّی و اخوانالمسلمین به صورت خاص بوده و نسبت به مسائل گوناگون امّت اسلامی، اهتمام داشت.
از جمله اموری که به ایشان در دستیابی به این اشراف و احاطه، کمک کرده بود، یکسری از دانشها، مهارتها و اطلاعات بالای ایشان بود. تسلّط وی بر زبان مادری فارسی و تسلّط بر زبان عربی به واسطه تلاشهای شخصی در این زمینه و خواندن علوم اسلامی به زبان عربی بهویژه در حوزه علمیّه، نیز کمککار ایشان بود.
در پایان این یادداشت، شهادت میدهم که اشخاصی مانند مرحوم خسروشاهی، با این وسعت و احاطه علمی و گستردگی فعالیت، در دوران جدید کمیاب هستند. او بین علم و ارزشهای مترقّی اخلاقی، جمع کرده و در زندگی عملی خود در میدان سیاست، فرهنگ و علم، به این ارزشها پایبند بود. ایشان شخصیتی با فعالیتهای گسترده و از روح کریمانه و والایی برخوردار بود. او یک نویسنده برجسته، یک محقق موفق و یک مترجم دقیق بود. دیپلماسی موفّق، سیاستورزی برجسته، انقلابیگری آرام و دوستدار درستی و اصلاح بودن، جلوههایی دیگر از شخصیت جامع او هستند.
اینها گوشههای کوچکی از زندگی مرحوم خسروشاهی(ره)، آن مرد بزرگ، بود. بررسی کامل همه جوانب زندگی و شخصیت ایشان و نوشتن پیرامون آنها، در گنجایش یک یادداشت و مقاله نیست. او با خُلقی استوار زندگی خود را در راه مصلحت امّت اسلامی و مسائل آن در طبق اخلاص گذاشته و با ارزشها، آرمانها و اصول فکری والایی زندگی کرد. در سختترین برههها، ایشان را شخصیتی میدیدم که امید، تمام زندگی او را پر کرده بود و به شدت پرهیزگار و متخلّق به اخلاق بزرگان بود. خداوند ایشان را مورد رحمت واسعه خود قرار داده و او را در بهشتهای پهناور خویش، منزل عطا فرماید.
1. دکتر کمال الهلباوی، متولّد 1939م، نویسنده مصری، دانشآموخته دانشکده هنر و ادبیات در سال 1960 و فارغالتحصیل از دانشگاه آمریکایی قاهره (American University in Cairo) در سال 1971 در رشته مدیریت بازرگانی. برخی مناصب ایشان عبارتاند از: عضو کمیسیون امور خارجه مجلس شورای اسلامی اروپا در لندن، بنیانگذار اتحادیه مسلمانان انگلیس، سخنگوی رسمی سابق سازمان بینالمللی اخوانالمسلمین در غرب (شاخه جداشده از جماعت اخوانالمسلمین)، عضو موسّس مجمع جهانی جوانان مسلمان و مدیر اجرایی آن از 1973 تا 1980؛ آخرین مسئولیت وی، رئیس هیئتمدیره شرکت سرمایهگذاری اسلامی «ام.آی.سی» (MIC) در انگلستان از سال 1997 تا کنون است. (مترجم)
2-«إنما الناس کالإبل المائه، لا تکاد تجد فیها راحله»؛ شارحان این روایت نبوی با آن به منزله ضربالمثل برخورد کردهاند که حاوی پیامهای علمی، تربیتی و اجتماعی فراوانی است. «راحله» در کلام عرب به «شتر نجیب» گفته میشود که حد بالای اوصاف شتر، شامل سواری دادن، مقاومت، باربری و... را داراست. همانگونه که این شتر نادر است و در میان صد نفر شتر، شاید یک شتر نجیب یافت شود، در میان انسانها هم همین گونه است. همیشه باید به دنبال پیدا کردن آن انسان والا و پیروی از او بود و خود را به آن مقام والا رساند. (مترجم)