علی اصغر هادی پور، دین پژوه به بهانه سومین سالگرد درگذشت استاد سیدهادی خسروشاهی یادداشتی قرار داده است که در ادامه میخوانید؛
هشتم اسفند ماه برابر است با سومین سالروز درگذشت مرحوم سید هادی خسروشاهی. وی از جمله محققان و پژوهشگران دین محسوب میشد. اندیشههای سید جمال الدین اسد آبادی را میپسندید و مروّج آن بود. از شاگردان علامه طباطبایی بود و با مرحوم طالقانی مراوده داشت. این فرهیختگان در منظومه فکری خود از قرآن سخن به میان آورده بودند. همینها کافی بود تا خسروشاهی هم به قرآن نگاهی ویژه داشته باشد.
انتشار آثار قرآنی
آیتالله جعفر سبحانی مجموعه بحثهایی تحت عنوان «تفسیر صحیح آیات مشکله قرآن» داشت. خسروشاهی این مباحث را به قلم خود تنظیم و نگارش کرد. این کتاب پاسخی به برخی مدعیان روشنفکری در عصر اخیر بود. در تبریز شخصی به نام یوسف شعار کتابی به نام تفسیر آیات مشکله قرآن نوشته بود. ادعا کرده بود که پرده از روی برخی آیات قرآن برداشته است. مقصود وی تخطئه نظریات مفسران در خصوص برخی آیات قرآن بود. او قرآن را طبق نظریات خود تأویل کرده بود. عصمتِ انبیاء، مسأله ولایت کبری و اجر رسالت را منتفی دانسته بود. در ماجرای خاتمیت و برخی احکام شریعت تشکیک کرده بود. معاد و شفاعت و توسل را به گونهای انحرافی تفسیر کرده بود. از آیتالله سبحانی خواسته شد تا مواضعِ ناصحیح وی را پاسخ گوید. ایشان هم اقدام کرد. مرحوم خسروشاهی این سخنان را تنظیم و سپس منتشر کرد. این کتاب به چاپهای متعددی رسید. خسروشاهی علاوه بر این، کتاب «قرآن در اسلام» اثر علامه طباطبایی را هم به طبع رسانده بود.
خسروشاهی، اما به فعالیتهای داخلی در زمینه قرآن محدود نماند. او مراوداتی جهانی داشت. به این نتیجه رسیده بود که قرآن نمیتواند صرفاً به مسلمانان محدود بماند. پیامِ قرآن جهانی است و این پیام باید به همگان برسد. وی مقالهای نوشته و در آن از سیرِ ترجمه قرآن سخن به میان آورده بود. گفته بود که با توجه به جهانی بودن رسالت پیامبر اسلام، انتقال پیام به ملتهای دیگر ضروری میساخت که یاران پیامبر با زبانهای متداول عصر خود آشنایی داشته باشند. لازم بود تا آیات یا بخشهایی از قرآن ترجمه و به ملل غیر عرب ابلاغ شود. در این میان، اما برخی قائل بودند که ترجمه قرآن امر صحیحی نیست. گفته میشد که خواندن قرآن به غیر عربی جایز نیست. حال میخواهد کسی عربی بداند و یا نداند. جدالهایی در این خصوص در گرفت. اما این اختلافها مانع از ترجمه قرآن به زبانهای دیگر در قرون اولیه نشد. قدیمیترین اثر فارسی ترجمه تفسیری است منسوب به طبری. این اثر به فرمان منصور بن نوح سامانی، انجام گرفت. این رویّه، اما به مرور تعدیل شد. امروزه در مسأله صحت ترجمه قرآن به زبانهای دیگر در میان علمای بزرگ مذاهب اسلامی اختلافی خاص دیده نمیشود.
خسروشاهی در ادامه گفته بود که فتوای جواز قرائت نماز به زبانهای دیگر که از طرف شیخ الازهر «شیخ محمود مصطفی المراغی» صادر شد با مخالفت قاطع علمای دیگر روبرو گردید. خسروشاهی که با این تحولات در جهان اسلام به خوبی و گاه از نزدیک آشنا بود، گفته بود که شاید آخرین شخصیت علمی معروف که ترجمه قرآن را به طور کلی حرام میداند، شیخ عبداللطیف السبکی -عضور مجلس اعلای شئون اسلامی مصر- باشد که در کتاب خود ترجمه قرآن را غیر ممکن و در نتیجه اقدام به آن را حرام میداند.
خسروشاهی در خصوص انگیزه نیکِ برخی از ترجمههای قرآن هم تردید داشت. میگفت که برخی به قصدِ مبارزه با قرآن به ترجمه آن اقدام کردهاند. او گفته بود که نخستین ترجمهها در قرن هشتم میلادی، اغلب آنها برای توزیع و نشر نبود. در واقع این ترجمهها به دستور و نظارت مستقیم پاپها و کشیشها و عمدتاً برای مقابله و مبارزه با قرآن و اندیشه توحیدی به عمل میآمد. تا آنجا که بعضی از نخستین ترجمههای لاتین مانند ترجمه کشیش ایتالیایی لود میکوماراچی همراه با ردیهای منتشر شد. یعنی او ردیهای بر محتوای قرآن نوشته بود. این کینه توزی و غرض ورزی همچنان نیز ادامه یافت تا آنجا که حتی بعضی از ترجمههای چاپ شده بعدی علاوه بر ضمیمه داشتن ردیه برای آنکه از اهمیت قرآن بکاهند و آن را کتابی غیر الهی قلمداد کنند، با نامهای گوناگون جعلی مانند «قرآن محمد»، «قرآن ترکها»، و سرانجام «قرآن پیامبر ترکها» منتشر میشد. در چنین فضایی بود که خسروشاهی کوشید تا ترجمههایی دقیق از قرآن را به زبانهای مختلف نشر دهد. به عنوان نمونه یکی از ترجمههای قرآن به زبان ایتالیایی بود. خسروشاهی بعد از بررسیهای لازم متوجه شد که پانزده ترجمه از قرآن به زبان ایتالیایی موجود است. تقریباً تمامی آنها دقت لازم را در برگرداندن مفاهیم و عبارات قرآن مراعات نکرده بودند. دچار خطاهایی غیر قابلِ اغماض بودند. خسروشاهی از آنجلو ترینسونی که با وی رابطه فرهنگی دوستانهای داشت خواست تا این مهم را به انجام برساند. او نیز چنین کرد. با پیگیریهای خسروشاهی همچنین قرآن به زبانهای انگلیسی و آلمانی نیز منتشر گردید.
مصلحانِ قرآنی
خسروشاهی همچنین کوشیده بود تا آرای برخی از مصلحانِ دینی را برجسته کند. وی دو عامل را در منظومه فکری این احیاگران برجسته میدید. یکی باز بودنِ بابِ اجتهاد بود و دیگری توجه آنها به قرآن. معتقد بود که قرآن به عنوان یک سند قطعی مورد پذیرش پیروان همه مذاهب اسلامی، میتواند عامل تأثیرگذار در احیا یا تجدید حیاتِ مسلمانان و دور شدن آنها از پرتگاه سقوط و انحطاط باشد. وی از سید جمالالدین اسدآبادی و مرحوم طالقانی در این خصوص به نیکی یاد میکرد. خسروشاهی در مسجد هدایت پای درس تفسیر مرحوم طالقانی مینشست. برخی به طالقانی نقد کرده بودند که او به تدریس فقه و اصول نمیپردازد و نتوانسته در حوزه علمیه به مرتبه مرجعیت دست یابد. به او خُرده میگرفتند که صرفاً به تفسیر قرآن میپردازد. خسروشاهی در مقام پاسخ برآمده و گفته بود که: تفسیر قرآن کار ساده و آسانى نیست و بدون شناختِ مسائلِ اسلامى و آشنایى با علوم، ادبیات عربى، موازین فقهى و علوم دینىِ دیگر، نمیتوان وارد عرصه تفسیر قرآن شد.
خسروشاهی به این مهم هم تذکر داده بود که در آن دوران، قرآن مهجور بود و اگر کسى به تفسیر آن میپرداخت، متهم به کمسوادى و عدم فقاهت میشد. همانطور که در همین حوزه علمیه قم، بعدها که علامه طباطبایى به تدریس و تفسیر قرآن در مدرسه حجتیه پرداخت و به تألیف تفسیر المیزان اقدام کرد، متهم به بىسوادى شد. خسروشاهی از علامه طباطبایى در حوزه قم و آیتالله طالقانى در تهران به عنوان پیشگامانِ توجه به قرآن یاد کرده بود. خسروشاهی همچنین از برخی محققان نام برده بود که کوشیدند تا بر بنای قرآن به تنظیم ایدههای خود بپردازند. وی از سید هبهالدین شهرستانی نام میبرد. او کتابی تحت عنوان اسلام و هیأت نوشته بود.
این کتاب نمونهای بود در توافق علمِ جدید با آیاتِ قرآنی. خسروشاهی این کتاب را نمونهای از تلاش یک نواندیشِ حوزوی میداند. کسی که هم از دستاوردهای جدید بشر سخن گفته و هم آیاتِ قرآنی را مورد بررسی قرار داده و از قرابتِ آنها پرده برداشته است.
خسروشاهی همچنین از سید صدرالدین بلاغی به نیکی نام میبرد. وی کتاب «قصص قرآن» را نوشته بود. خسروشاهی آن را «کتابی ارزنده» میداند. همین کتاب نیز باعث شد تا خسروشاهی در سفرى به تهران به دیدار ایشان برود.
ضرورت تفسیر صحیح
خسروشاهی خود نیز بر پایه مبانی قرآنی، برخی مفاهیم را به نقد گذاشته بود. به عنوان نمونه، تعبیرِ «ارهاب» در خصوص برخی فعالیتهای فدائیان اسلام را رد کرده بود. گفته بود که مسأله ارهاب که در زبانِ عربی به معنای ترساندنِ دشمن است، اصولاً در مورد کارهای تروریستی کاربرد ندارد. صریح آیه قرآن در سوره انفال که: «وَ اَعَدوا لَهُم ما استَطَعتُم مِن قُوّه وَ مِن رباطِ الخَیل تُرهَبونَ بِه عَدوالله وَ عَدوَّکُم، نشان میدهد که تجهیز و آماده سازی نیروهای مسلمان برای ترساندن دشمنِ خدا و دشمن خلق، یک ضرورت بوده و امری واجب است». خسروشاهی سپس از چرخش معنایی ارهاب سخن گفته بود. وی با پیش کشیدنِ مبانی قرآنی، برداشتِ خشونتآمیز از این تعبیر را مورد نقد قرار داده بود.
وی همچنین از تفسیرهای ناصواب از قرآن تحذیر داده بود. به عنوان نمونه از اکبر گودرزی نام برده که خوانشی ناصحیح از قرآن داشته است. گودرزی رهبر فرقه فرقان بود. این فرقه به ترورهایی در اوایل انقلاب اقدام کرده بود. خسروشاهی دیدارِ محدودی با گودرزی داشت. یک بار زمانی که گودرزی طلبه نوجوانی بود نزد خسروشاهی رفته و درخواستی کرده بود. گفته بود میخواهم درباره پارهای مسائل و مشکلاتِ قرآنی با شما مذاکره کنم. گفته بود آمدهام تا نزدِ شما تلمّذ کنم. او میدانست که خسروشاهی شاگردِ علامه طباطبایی است. گودرزی گفته بود که در بعضی از دروسِ تفسیر شرکت کردهام، اما دیدم فایدهای ندارد. بعضی از این دروسِ تفسیرِ حوزوی، همان نقل قولِ قدیمیها و یا غور در ادبیات عرب است. به درد نمیخورد. او به خسروشاهی میگوید: شما شاگرد علامه طباطبایی هستید و ایشان هم در تفسیرِ خود روشِ جدیدی را ابداع کرده است. علاقه دارم با این روشِ تفسیری آشناتر شوم. خسروشاهی، اما این درخواست را نمیپذیرد. میگوید من هرگز خود را در حدی نمیبینم که در جای علامه طباطبایی بنشینم و بحثِ تفسیری داشته باشم. به ویژه که علاقهای به تدریس، نه عمومی و نه خصوص هم ندارم. گودرزی در حالی که چهرهاش عبوس و گرفتهتر شده بود، با ناراحتی میگوید اشکالی ندارد. من راهِ خود را میروم. قرآن وعده داده است که: وَ مَن جاهَدوا فینَا لَنَهدیَنَّهُم سُبُلَنا.
خسروشاهی گفته بود که گودرزی بدون شناخت دقیق مفاهیم قرآن، به انحراف کشیده شد. از همین منظر بود که خسروشاهی به تفسیرِ صحیح آیاتِ قرآنی تأکید داشت و هرگونه مواجه غیر عالمانه با قرآن را مورد نقد قرار میداد.
سید هادی خسروشاهی را میباید از پیشگامانِ حوزوی دانست که توجه به قرآن را محورِ فعالیتهای خود قرار داد.
پی نوشتها
[۱] رک: فی ریاض القرآن، تألیف عبداللطیف السبکی، صص ۱۱۸-۱۲۸
[۱] سید هادی خسروشاهی، کیهان اندیشه، ش ۶۸
[۱] رک: سید هادی خسروشاهی، مبانی فقهی فکری مبارزات فدائیان اسلام