خلاصه : در دوران اشراف عام مرحوم علامه عسكری و اشراف و نظارت خاص آیتالله شیخ محمد مهدی آصفی بر امور حزب الدعوه، به ویژه پس از مرحله سركوب و آغاز دوران مبارزه مسلحانه علیه رژیم بعث صدام، مرحوم علامه عسكری با توجه به ارتباطات بسیار و اطلاع از توطئهها و اجرائات غیراسلامی كه در منطقه كردستان جریان داشت، دریك نامه رسمی، به عنوان كلی «حزبالدعوه الاسلامیه» خواستار اعزام نیروهای مجاهد حزب، برای همكاری با مبارزان اصیل غیروابسته كرد گردید...
اشاره : در روز پنجشنبه 30 آبان 1393، كنگره نكوداشت منزلت علمی و جهادی عالم مجاهد، آیتالله حاج شیخ محمد مهدی آصفی در قم برگزار شد. برگزاری این كنگره درواقع، تكریم پیشینه مبارزاتی عالمان حوزه علمیه نجف است كه آیتالله آصفی یكی از مصادیق شاخص آن به شمار میرود. به همین مناسبت و با اغتنام فرصت، درباب «تاریخچه حركتهای ضداستعماری حوزه نجف درسده اخیر»با استاد و پژوهشگر فرزانه، جناب حجتالاسلام والمسلمین استاد سیدهادی خسروشاهی به گفتوگو نشستیم كه بخش پایانی آن را هم اینك پیشروی دارید. محمدرضا گائینی - روزنامه جوان
اگر ممكن است دراینباره به یك نمونه اشاره بفرمایید.
بله با كمال میل. من فقط به گوشه و نمونهای از همكاری حزبالدعوه و رهبری آن، كه در این برهه از زمان، وظایف آن بهرغم عدم پذیرش رسمی آن از طرف آیتالله آصفی به عهده ایشان عملاً بود، اشاره میكنم. كردستان عراق یك منطقه مظلوم در دوران حكومت پادشاهی و جمهوری عراق بود و آنها همواره به طور بیرحمانهای و به هر نحوی كه ممكن بود، در سركوب مردم كرد میكوشیدند. اما دیدگاه علمای بزرگوار عراق و مرجعیت شیعه و رهبری حزبالدعوه الاسلامیه، درست در نقطه مقابل حكومتهای جائر شاهی و جمهوری بعثی بود. در این راستا مراجع به صراحت فتوای داده بودند كه جنگ با كردهای مسلمان جایز نیست و باید در رفع ظلم از آنها كوشید. روابط حزبالدعوه با اكراد عراق مسلمان، در رابطه با همین اندیشه گسترش و عمق یافته بود و پس از كودتای بعثیها به ویژه از سال 1969 م به بعد، دیدارهایی بین رهبری حزبالدعوه الاسلامیه و بعضی از رهبران حركتهای مسلحانه اكراد رخ داد كه هدف از آن ایجاد وحدت عملی در نبرد بر ضد نظام حاكم بعثی و رفع شرّ آن از كل سرزمین عراق بود. در اعلامیههای سیاسی حزب الدعوه، اكراد عراق به مثابه بخشی از مردم مسلمان عراق مورد خطاب و احترام قرار گرفتند و همواره برای تمسك به مشتركات و دوری از موارد اختلاف تأكید داشتند. در یكی از این بیانیههای حزب، برای ایجاد تفاهم كامل بین اهل سنت و شیعیان، به ویژه اكراد چنین آمده است :
برادران كرد عراقی!
به نام حزبالدعوه الاسلامیه كه خواستار برقراری زندگی سالم اجتماعی ـ سیاسی برای همه مسلمانان عراق است، با شما سخن میگوییم كه هم امروز بر ضد حكومت ظالم مزدور، قیام كردهاید. ما به شما یادآوری میكنیم كه مرجعیت شیعه و علمای عراق همواره در كنار شما بودهاند، هرگز كسی فراموش نخواهد كرد كه مرحوم آیتالله سیدمحسن حكیم در فتوایی صریح، از ارتش عراق خواست كه در جنگ علیه كردها شركت و دخالت نكنند. حزب ما بر این باور است كه راهحل اسلامی، تنها راه طبیعی برای حل مشكلات گوناگون شما و همه قومیتهای موجود در عراق است؛ چراكه اسلام همه را یكسان میداند برتری را فقط در سایه «تقوی» و پرهیزكاری میداند. حاكمیت مزدور «عراق» همواره برای ایجاد اختلاف كوشیدهاند و حكومت تروریستی كنونی هم جز روش جاهلانه مزیتها و برتریهای قومی ـ قبیلهای، بر هیچ ارزشی قائل نیست. شما از جنایاتی كه صدام در مناطق مختلف كردستان مرتكب شده است، بیشتر از همه آگاه هستید و این رژیم برای سركوب كامل اكراد، دهها هزار نفر از آنان را به كوچ اجباری واداشته و هزاران نفر دیگر را تبعید یا به سیاهچالهای زندان انداخته است. ما از شما میخواهیم كه برای براندازی رژیم پلیسی ـ عشیرهای جنایتكار بعثی ـ تكریتی و دفع ظلم و ستم از همه ملیتها و قومیتهای عراقی، در كنار همدیگر فعال باشیم و اجازه ندهیم دشمن مشترك با ایجاد مرز اختلافهای قومی ـ قبیلهای بهره گیرد و ظلم و ستم خود را گسترش دهد...»
به دنبال این بیانیه رسمی حزب، سازمان امنیت عراق در «گزارشی به صدام حسین» همكاری همه جانبه حزبالدعوه با كردهای عراقی به ویژه «ملا مصطفی بارزانی مزدور»! را اطلاع میدهد كه اینها و به طور مشترك بر ضد نیروهای دولتی سلاح برداشتهاند!سازمان امنیت عراق در گزارش خود میافزاید:«...حزب مزدور الدعوه، برای پیشبرد اهداف خود لباس مذهبی و فرقهای را به دور انداخته و با استفاده از امكانات حزب دموكرات كردستان به رهبری ملامصطفی بازرانی و حزب سوسیالیست كردستان به رهبری دكتر محمود عثمانی به توطئه خود ادامه میدهد و اعضای آن از طریق كردستان عراق، به راحتی به ایران سفر كرده و اسلحه و مهمات تهیه كرده و به عراق منتقل میسازند...!»
واقعیت امر این است كه در این برهه حزبالدعوه الاسلامیه با رهنمودهای رهبری میكوشد همه نیروهای مبارز را اعم از كرد و تركمان و سنی و شیعه، متحد سازد تا در مبارزه مسلحانه علیه رژیم پیروز شود. حزب در این راستا و در مرحله نخست با شعبه اخوانالمسلمین در كردستان كه نزدیكترین گروه از لحاظ فكری ـ عقیدتی، به حزبالدعوه بود ـ به تشریك مساعی پرداخت به ویژه كه سازمان اخوان، دارای رابطه حسنهای با گروههای دیگر كرد بود و در روستاهای كردنشین از نفوذ معنوی خاصی برخوردار بود و از لحاظ بینالمللی هم ارتباطات وسیعی با دیگر گروههای اسلامی بلاد دیگر داشت. سازمان امنیت عراق در گزارش خود اضافه میكند:«در مرحله بعدی رهبری حزب روابط خصوصی با شخصیتهای مذهبی و ملی كرد ایجاد میكند تا اختلافات مذهبی را كنار بگذارد و در حد توان خود به كردهای عراق كمك رسانی كند و با تفسیر آیات قرآنی و نقل احادیث وحدت آفرین، به نوعی وحدت فكری ـ عملی برسد و این خطر بزرگی است كه نظام ما را تهدید میكند!»
متن كامل این گزارش در كتاب «حزبالدعوه و الدور و المرسوم» كه توسط سازمان امنیت بعثی تهیه شده بود، منتشر شده است. البته طبق اسناد به جای مانده، حزبالدعوه الاسلامیه در راستای ایجاد وحدت هدف و عمل، برای رهایی عراق از فاشیسم بعثی، در مناطق كردنشین بسیار فعال شده بود به ویژه در داخل عراق با سركوب و اعدام بیرحمانه رژیم روبهرو بود و تنها راه فرار و عبور و خروج نیز منطقه كردستان بود و به همین دلیل بعضی از رهبران حزبالدعوه با رهبران حزب دموكرات كردستان ـ بارزانیها ـ و حزب اتحاد میهنی كردستان ـ جلال طالبانی ـ و حزب الوحده الاسلامیه ـ شیخ عثمان عبدالعزیز ـ و دیگر تشكلها و سازمانها ملاقات كرده و آنها را به همكاری دعوت كردند و در نتیجه به نوعی هماهنگی در هدف و عمل، رسیدند. این اقدام با توجه به دستورالعمل یا رهنمود بخشی از رهبران اصلی حزبالدعوه الاسلامیه كه در رأس آنها آیتالله سیدمرتضی عسكری و آیتالله شیخ محمد مهدی آصفی قرار داشتند انجام گرفت و نتایج بسیار ارزشمندی در راه تكامل و توسعه مبارزه ـ به ویژه در بخش جهادی و مسلحانه ـ از خود به یادگار گذاشت.
آیا تعاملات حزبالدعوه با اكراد تا معاونت عملی ونظامی نسبت به آنها هم پیش رفت؟
بله، در دوران اشراف عام مرحوم علامه عسكری و اشراف و نظارت خاص آیتالله شیخ محمد مهدی آصفی بر امور حزب الدعوه، به ویژه پس از مرحله سركوب و آغاز دوران مبارزه مسلحانه علیه رژیم بعث صدام، مرحوم علامه عسكری با توجه به ارتباطات بسیار و اطلاع از توطئهها و اجرائات غیراسلامی كه در منطقه كردستان جریان داشت، دریك نامه رسمی، به عنوان كلی «حزبالدعوه الاسلامیه» خواستار اعزام نیروهای مجاهد حزب، برای همكاری با مبارزان اصیل غیروابسته كرد گردید. در این مرحله، آیتالله آصفی كه همكاری تنگاتنگی با بخش جهادی حزب و مسائل مبارزات مسلحانه داشت، گروهی از نخبگان مجاهدین حزب را به كردستان اعزام كرد كه نقش بسزایی در شكوفایی نبرد مسلحانه كردهای مسلمان علیه رژیم بعثی صدام داشتند.
واكنش رهبران شاخص اكراد نسبت به این هم آوایی حزبالدعوه با آنان چه بود؟ اسناد دراینباره چه میگویند؟
نقل یكی دو نامهای كه كاك جلال طالبانی، رهبر خوب اتحاد میهنی كردستان عراق به آیتالله آصفی نوشته است، میتواند چگونگی نقش ایشان را در همكاری حزبالدعوه با كردهای مسلمان عراق در مبارزه علیه رژیم بعثی تا حدودی روشن سازد. جلال طالبانی در نخستین نامه خود به آیتالله آصفی چنین مینویسد:
برادر محترم آقای محمدمهدی آصفی
با درود گرم انقلابی!
ضمن تشكر از نامه برادرانه بزرگوارانه، ما با شما در این احساس شریك هستیم كه نیروهای انقلابی و ملی مخالف رژیم باید در یك جبهه فراگیر بر ضد باند تكریتی فاشیستی قرار گیریم كه میهن عزیز ما را با خطر آتش جنگ جنایتكارانه علیه ایران، روبهرو ساخته است كه استقلال ملی و وحدت ملی ملت عراق را تهدید میكند. اتحاد میهنی كردستان بر این باور است كه نبرد انقلابی مسلحانه و مردمی، در یك جبهه فراگیر ملی بر ضد باند فاشیسم، در راه سرنگونی رژیم عفلقیهای فاشیست و به خاطر عراق آزاد و مستقل كه مردم عراق با اراده آزاد خود و بدون دخالت و اشراف بیگانه، از هر كجا كه باشد و حق مردم كرد را هم در تعیین سرنوشت خود پاس بدارد، تنها راه رهایی از مصیبتها و گرفتاریهایی خواهد بود كه باند عفلقی، برای ملت عراق اعم از عرب، كرد، تركمان و اقلیتهای دیگر، به ارمغان! آورده است. ما به استقلال میهن و شخصیت ملی عراقی مستقل ایمان داریم. عراق مانند گذشته همچنان مركز تابش نور دین و اندیشه برای عرب و كرد و همه مسلمانان خواهد بود. عراق نجف اشرف، كربلا و كاظمین، عراق سلیمانیه و كركوك، عراق انقلابات وحركتها هرگز تابع كسی نخواهد بود.
برادر بزرگوار
دنبالهروی از دیگران هرگز راه رهایی و پیروزی نیست. رهبری بارزانی، نوكری امریكا و شاه و اسرائیل را تجربه كرده كه نتیجه آن فاجعه برای انقلاب و مردم كرد بوده است. كمونیستها و ناصریها و بعثیها هم پیروی از رهبران خارجی و بیگانه را تجربه كردهاند كه باز به پیروزی نرسیدهاند و به همین دلیل استقلال در فكر و عمل و مبارزه، بشارت خیر و پیروزی میدهد و البته بیشك، استقلالگری با همكاری و همپیمانی مبارزاتی با دیگر نیروهای خیر و نیكی، تعارضی ندارد بلكه مردم عراق و مبارزان آن را كمك و یاری میدهد و با بهترین شكل به آنها نظم و انضباط میبخشد. در پرتو همین حقایقی كه اشاره شد اتحاد ملی كردستان مجدداً آمادگی خود را برای همكاری و تعاون با «حزبالدعوه الاسلامیه» و دیگر نیروهای عراقی اعلام میدارد؛ نیروهایی كه به استقلال گرایی باور دارند و آماده هستند كه در درون میهن، كار كنند و همه تفنگهای خود را به سوی فاشیسم خیانتكار عفلقی نشانه بگیرند. ما هرگز نمیخواهیم با كسی جز فاشیسم حاكم بجنگیم. سازمان «جود» كه به رهبری حزب كمونیست اداره میشود و فرزندان بارزانی، جنگ كثیفی را بر ضد ما به راه انداختهاند و من اسناد و مدارك اثبات آن را به ضمیمه برای شما میفرستم. ما البته از خود و مناطق خود دفاع كردهایم و از شما میخواهیم كه برای آمادهسازی همه تفنگها و سلاحها بر ضد فاشیسم، با حفظ استقلالگرایی و دوری از جنگ داخلی، از طرف ما و به نام ما، وساطت كنید. انتظار دارم نام برادران مجاهدی را كه در كردستان ایران زندانی شدهاند برای من بفرستید، چون به ما قول دادهاند كه آنها را آزاد كنند. پایدار باشید.
برادر مخلص شما
جلال طالبانی
كاك! جلال در نامه دیگری خطاب به آیتالله آصفی، چنین مینویسد:
برادر عزیز و محترم حجتالاسلام والمسلمین آصفی
درودی پاك و بعد:
برای شما صحت و عافیت آرزو داریم و ما خوب هستیم و مبارزه مسلحانه خود را در میدان حقیقی ادامه میدهیم و همه روزه در نبرد با حكومت فاشیستی عفلقی، قربانیهایی میدهیم و امیدواریم كه تلاش و مبارزه همه نیروهای نیكخواه ملت ما، با قومیتهای عربی و كردی بر ضد باند تبهكار عفلقی متحد شوند تا این رژیم سرنگون گردد و ملت ما و وطن ما از جنایات و فجایع خلاص شوند. آثار ضد بشری جنگ جنایتكارانهای كه باند تبهكار عفلقی بر ضد مردم كرد ما و همسایه ما جمهوری اسلامی ایران وارد میسازد، دور شود.
از فرصت بازگشت آقای طالب به سوی شما استفاده میكنم تا از شما بخواهم كه در اعزام بعضی از دانشجویان كرد كه از دانشگاههای عراق اخراج شدهاند، برای ادامه تحصیل در خارج، از طریق ایران، به ما كمك كنید. امید فراوان دارم كه درباره این دانشجویان كوتاهی نشود كه دچار ظلم و طغیان فاشیستی شدهاند.
در پایان تقاضا دارم درودها و سلامهای مرا به همه برادران مجاهد كه در كنار شما هستند برسانید و همیشه خوب باشید.
برادر مخلص شما
جلال طالبانی
به دنبال همین دیدارها و مكاتبات، نخستین گروه از مجاهدان حزبالدعوه ـ در سال 1987 ـ از اردوگاه شهید صدر ـ در اهواز ـ به فرماندهی ابوعلی و ابوسلامات رهسپار كردستان عراق شده و در منطقهای نزدیك اربیل اردو زدند و به دلیل سلطه «قاسملو» بر منطقه، تحركات برادران حزب با مشكلاتی روبهرو شد و حتی چند نفر از آنان، همراه شیخ ابوحسین ربیعی یكی از روحانیون حزب دستگیر و به مدت سه سال در زندان باند قاسملو، شكنجه شدند كه سرانجام با وساطت جلال طالبانی آزاد شدند. از سوی حزبالدعوه گروههای دیگری نیز به تدریج به منطقه اعزام میشدند كه در جنگهای چریكی بر ضد رژیم صدام، فعال بودند و بعضی از آنها هم به شهادت رسیدند.
البته حضور نیروهای حزبالدعوه در شمال عراق، فقط برای نبرد با رژیم بعثی نبود، بلكه آنها در آموزش جوانان كرد و معالجه بیماران و كمك رسانی به محرومین مناطق صعبالعبور فعال بودند كه همین امر، موجب تشكر كتبی مرشد عام حركت اسلامی كردستان ـ با گرایش خاص به اخوان المسلمین ـ شیخ عثمان عبدالعزیز شد. بدین ترتیب روابط حسنه حزبالدعوه و رهبری آن، از جمله آیتالله آصفی استمرار یافت و منطقه كردنشین نیز از فعالیتهای همه جانبه اعضای حزب بهرهمند شد و همكاری نیروهای مسلح كرد به ویژه اعضای حزب اسلامی، در پیشرفت كارها و اقدامات اعضای حزبالدعوه بسیار ثمربخش بود و تحركات اعضای حزب را در سفر به عراق و انجام مأموریتها آسان میكرد.
اشارهای داشتید به نقش و سهم آیتالله آصفی در پیشبرد امور حزب و اهداف آن. پس از شهادت رهبری اصلی، آیتالله شهید سیدمحمد باقر صدر و بقیه اعضای مؤسس حزب، بیمناسبت نخواهد بود كه اشارهای هم به نقش ایشان در همكاری با نهضت اسلامی ایران به رهبری امام خمینی و سپس انقلاب اسلامی ایران داشته باشیم.
شرح این موضوع هم به فرصتی دیگر و وقتی بیشتر نیاز دارد و من امیدوارم كه به گوشههایی از آن در تكمله این خاطرات یعنی در كتاب «تاریخ مستند» بخش مربوط به حزبالدعوه و آیتالله آصفی به آن بپردازم. آیتالله آصفی پیش از انقلاب، در سفرهایی كه به ایران و قم داشت، همواره با مراجع عظام و علمای مبارز و نهضت اسلامی ایران، ارتباط و همكاری داشت و همیشه و در همه جا، در پیشبرد اهداف آن كوشا بود. اسنادی كه در ساواك رژیم شاه در این رابطه وجود دارد به بخشهایی از آن اشاره شده است. آیتالله آصفی، پس از هجرت یا تبعید امام به «عراق» از جمله نخستین هواداران نهضت بود كه همراه عدهای از اعضای حزب الدعوه، در نجف اشرف به دیدار امام خمینی رفت...و روابط وثیقی به وجود آورد و پس از هجرت امام به پاریس آیتالله آصفی از جمله افراد و علمای معدود عراق و نجف بود كه به پاریس رفت و رسماً به امام خمینی اعلام كرد حزبالدعوه الاسلامیه با تمام امكانات خود، در عراق و دیگر بلاد عربی، در خدمت اهداف انقلاب اسلامی خواهد بود... و همین روش را پیش از پیروزی و پس از پیروزی، در همه جا ادامه داد و نقل یكی دو سند از اسناد ساواك كه در پروندههای بایگانی شده آن موجود است، بیمناسبت نخواهد بود.
شعبه ساواك در كویت در گزارشی به مركز ـ تهران ـ مینویسد:
تلگراف وارده
سیدعباس مهری ایرانی الاصل تبعه كویت و شیخ محمد مهدی آصفی اعلام كردند و از سایر امامان جماعت مساجد شیعیان در كویت خواستهاند كه به منظور همدردی با آیات قم و اعتراض به اقدامات دولت ایران از هشتم صفر به مدت سه روز از برگزاری نماز در مساجد مربوطه خودداری نمایند. لیكن آیتالله شیرازی مرجع تقلید شیعیان كویت تحت عنوان اینكه در امور سیاسی دخالتی ندارد از قبول آن امتناع كرده است. عباس مهری كه از مخالفین رژیم و سوابقی دارد اخیراً در یكی از مجالس روضهخوانی در منزلش كه مخصوص بانوان بوده نسبت به ایران بدگوییهایی كرده است. ضمناً بین ایرانیان شایع شده كه عده زیادی در تظاهرات قم كشته و مجروح شدهاند.
محترماً بایگانی نمایید
در سند دیگری از ساواك كه در پرونده ایشان موجود است و نشان دهنده نوع فعالیتهای آیتالله آصفی، در زمینههای مختلف مربوط به حركتهای اسلامی بلاد اسلامی میباشد، چنین آمده است:
موضوع: علت آمدن شیخ مهدی آصفی به ایران
آقای شیخهادی معرفت ادعا میكرد كه او تنها كسی است كه علت آمدن آصفی از كویت به ایران را میداند و میگفت به كسی نخواهم گفت و پس از اصرار زیاد گفته است آصفی برای این آمده بود كه یك اعلامیه چهار صفحهای به مراجع و علمای بزرگ ایران برساند. نویسنده اعلامیه آقای سیدموسی صدر در لبنان بود و موضوع آن عبارت از كمك زبانی، مالی و جانی به مسلمانان لبنان است. آقای آصفی نیز این اعلامیهها را به طور غیرمستقیم پس از فتوكپی گرفتن به همه آقایان پخش كرد و به دنبال همین اعلامیهها بود كه آیتالله گلپایگانی حساب بانكی برای شیعیان لبنان باز كرد و در جواب سؤال من كه خود دولت ایران در این كار پیشقدم بوده و كمك به مسلمانان لبنان میكند و چگونه اینكار آقای آصفی موجب گرفتاری و تعویق كار گذرنامه ایشان میشود، چنین گفتند كه سیدموسی صدر با شاه ایران مخالف است و میانه آنها خوب نیست و چون اعلامیهها از طرف سیدموسی صدر بوده است اگر دولت ایران میفهمید آصفی را زندانی میكرد. اگرچه دولت ایران با دولت لبنان و مسلمانان آنجا مخالف نیست و اگر مخالفت سیدموسی صدر با شاه ایران بر ضرر سیدموسی تمام شده است و موجب قطع كمك شاهنشاه شده است ولی چون بالاخره شخص سیدموسی با شاه خوب نیست آمدن آصفی از طرف سیدموسی حتماً موجب گرفتاری او خواهد شد.
اصل در پرونده كلاسه 161133 است.
بدینترتیب آیتالله آصفی در نیم قرن گذشته همواره در راستای اهداف عالی حزبالدعوه فعال بوده است، برای تكمیل بحث به نوع كوششهای ایشان در ایران پس از انقلاب هم اشاره بفرمایید.
حزبالدعوه پس از هجرت اجباری صدها هزار عراقی، همواره سعی میكرد به مشكلات و حقوق انسانی آنها در كشورهای مختلف، از جمله «ایران» رسیدگی كند. حزبالدعوه طبق وظیفه خود به تشكیل واحدهای متعددی برای كمك به رانده شدگان عراقی كه «معاودین» نام گرفته بودند، اقدام كرد و با مقامات مسئول كشور در رابطه با امور آنان، تماسهای مكرر و ارزشمندی داشت. در همین رابطه، هیئتی از كمیته مركزی حزبالدعوه در تاریخ 7 ذی الحجه 1401 هـ با امام خمینی ملاقات كرده كه شخصیتهای زیر در این دیدار شركت كردند:شیخ مهدی آصفی، شیخ مجید صیمری، شیخ حسن فرج الله، حسن شبّر، سیدهاشم موسوی، دكتر ابراهیم جعفری...در این دیدار اهداف و انتظارات حزب توسط بعضی از اعضای اصلی مطرح شد. امام خمینی، پس از استماع گزارش كمیته رهبری حزب، ضمن تشكر از حضور آقایان فرمودند:
«در گذشته نه چندان دور مردم و علما، شركت در امور سیاسی را نوعی دوری از دین میدانستند و حتی از نام «حزب» میترسیدند و الان پذیرای آن شدهاند وملت ایران بیشتر از دیگران از آن استقبال میكنند و به صندوقهای رأی روی میآورند. برای نمونه آقای خامنهای را با آراء بیشتر از قبل، به ریاست انتخاب كردهاند و سپس اظهار امیدواری كردند كه مسئولان به مشكلات عراقیهای اخراج شده بیشتر رسیدگی كنند.»
هیئت حزبالدعوه پس از دیدار با حضرت امامخمینی(ره) در مكتب امام، با فرزند ایشان، حاج سیداحمد خمینی دیدار مبسوطی داشت كه در ضمن آن، آیتالله آصفی پس از معرفی اعضای هیئت، به تاریخ تأسیس حزبالدعوه در نجف اشرف و گسترش آن در عراق اشاره كرد و افزود كادرهای ما اكنون در سراسر دنیا پراكندهاند و در ایران هم چندین اردوگاه دارند جهت آموزش عناصر مجاهد و برای نبرد با رژیم بعثی صدام آماده میشوند. ولی متأسفانه امكانات لازم در اختیار ندارند و حتی گاهی با موانعی روبهرو میشوند. فرزند امام گفت: ما به حزبالدعوه احترام میگذاریم و معتقدیم كه آینده عراق باید در دست این حزب باشد؛ چراكه صلاحیتهای لازم را دارد و امیدواریم وقتی حكومت را در عراق به دست گرفتند از روز نخست قاطعانه عمل كنند و به اخلالگران كه با قیافه جدید به میدان میآیند اجازه عمل ندهند. فرزند امام پرسید: به طور صریح، مشكلاتی كه برای حزب ایجاد میشود از طرف كدام سازمان است؟ در پاسخ گفته شد كه مشكل اساسی ما سازمان نهضتهای آزادیبخش! است كه توسط «مهدیهاشمی» اداره میشود كه نه تنها سلاحهای ما را مصادره میكند، بلكه حتی در تحویل «كوپن بنزین» برای وسایل نقلیه حزب، مانع میتراشد! فرزند امام در پایان اطمینان داد ما همه راههای بسته شده به روی حزب را باز میكنیم و برای تعیین وقت دیدار هیئت حزب با ریاست جمهوری، ریاست مجلس و فرمانده سپاه اقدام خواهد كرد و در مورد امام هم با توجه به وضع مزاجی ایشان، هر مطلبی كه لازم است، توسط اینجانب مطرح شود.
در تاریخ 8 رجب 1415 هـ، هیئت حزبالدعوه با آیتالله سیدعلی خامنهای، رهبر معظم انقلاب ملاقات كردند و در این دیدار مسائل عراق و مشكلات مردم عراق تبعید شده و خدمات حزبالدعوه و پیشنهادهای اصلاحی و اقدامات حزب در داخل عراق و خارج آن، مطرح شد و آیتالله خامنهای در پاسخ مطالبی بیان داشتند كه در ضمن آن چنین آمده است: «من از این مجموعه محترمی كه برای سرنگونی رژیم بعث تلاش میكنند، تقدیر میكنم. من همه اعضای حزبالدعوه را مجموعهای كم نظیر در جهان اسلام میدانم. حزبالدعوه یك سازمان تشكیل شده برای اسلام و مبانی فقه اسلامی است. من سازمانی را كه مانند شما در راه صحیح گام بردارد، سراغ ندارم و ما موقعیتهای آن را درك میكنیم و بر شما اعتماد داریم. تحزب در شرایط كنونی بسیار مهم است و بیشك حزب شما در آینده عراق نقش اساسی خواهد داشت.»
آیتالله آصفی درآن دوره، در شكوفایی فعالیتهای فرهنگی و فكری حزب نیز بسیار مؤثر واقع شدند. مروری بر كارنامه ایشان دراینباره از سوی شما هم مغتنم خواهد بود؟
بله، علاوه بر فعالیتهای جهادی حزب الدعوه، عناصر و شخصیتهای علمی و فرهنگی حزب، با اشراف علمی آیتالله آصفی، اقدامات وسیعی را در سطوح مختلف، در ایران، اروپا و كشورهای دیگر آغاز كرد كه با موفقیت كامل روبهرو شد. بخش فرهنگی ـ تبلیغاتی حزب با رهنمودهای آیتالله آصفی، دهها كتاب و نشریه به زبانهای مختلف و ـ عمده عربی ـ در ایران چاپ و در سراسر دنیا توزیع میكرد از جمله روزنامهها، مجلهها و فصلنامههای وزین حزب كه در واقع شمارههای آنها، اگر جمعآوری شود، یك دایرهالمعارف درباره اندیشه و تاریخ حركت اسلامی خواهد بود. از جمله این نشریات: صوت الدعوه، الراصد (ماهنامه) الجهاد (فصلنامه تئوریك)، النبأ، عالم الافكار، متابعات و ابحاث سیاسیه، منشورات المركز الاسلامی للابحاث السیاسیه، كه این نشریه وزین، گاهی در چند صد صفحه، تحلیلها و مطالب بسیاری را كه مورد نیاز جامعه بود، مطرح میكرد و مورد بحث قرار میداد. علاوه بر اینها، دهها كتاب هم توسط شخصیتهای حزبی تألیف و در «قم» چاپ و منتشر شد و همچنین دهها مجله ونشریه وزین فرهنگی ـ سیاسی دیگر نیز به زبانهای مختلف در كشورهای اروپایی، عربی و امریكا، چاپ و در بین برادران اسلامی، به ویژه عراقیهای پراكنده در اقصی نقاط عالم، توزیع میشد. طبیعی است كه آیتالله آصفی خود به تنهایی نمیتوانست بر همه امور اشراف كامل و مطلق داشته باشد، ولی بیتردید در مدیریت نشریات و فصلنامههای علمی ـ فرهنگی و رسالههای عقیدتی ـ سیاسی، اشراف عام و رهنمودهای ایشان راهگشا بود و البته این اقدامات، تا هنگامی كه ایشان از فعالیتهای حزبی كنار رفت ادامه داشت، گرچه بعضی از دوستان ایشان انتشار بعضی از نشریات مورد اشاره را مدتها ادامه دادند ـ تقبّل الله سعیهم