آیتالله سیّد احمد خسروشاهى
برادر بزرگوار دیگر، آیتالله آقا سیّد احمد خسروشاهى ، در 26 ربیع الآخر سال 1330 هـ، به دنیا آمد و پس از طى مراحل كودكى و آموزشهاى مقدّماتى ، سطح را در نزد والد ماجد و اساتید دیگر آموخت و پس از تبعید والد به سمنان و سپس مشهد در دوره رضاخان ـ در سال 1314 ش ، به دلیل مخالفت علنى ابوى با رژیم پهلوى و به ویژه مسأله كشف حجاب ـ برادر بزرگوار نیز پس از انتقال ایشان به مشهد، به آنجا رفت و در آنجا از محضر اساتیدى چون آیتالله حاج ابوالحسن انگجى ، آیتالله آقا میرزا محمد آقازاده خراسانى استفاده نمود و سپس همراه پدر به تبریز برگشت و دو سال بعد، براى ادامه تحصیل به قم رفت و در حوزه علمیّه قم :
در درس مرحوم آیتالله حائرى یزدى و آیتالله حجّت و بالاخص مرحوم آیتالله حاج سیّد محمّد تقى خوانسارى حاضر شد، تا به مدارج علم و كمال ارتقا یافت و سالها در حوزه علمیّه تدریس فقه و اصول و كلام و اخلاق نمود. وى داراى محامد اخلاق و محاسن آداب و ملكات فاضله و عالمى متین و فكور و قلیل المعاشره و وقور و ذاكر بود....[1]
یكى از علماى معروف و محقّق تبریز، آیتالله شیخ ولىالله سرابى ـ كه خود داراى تألیفاتى است و از شاگردان والد و برادر بزرگوار بود ـ در ضمن شرح حال ایشان مىنویسد :
... در قم ، چهار سال از محضر استاد آیتالله حائرى استفاده نمود و سپس در درس آیتالله حجّت شركت كرد و در مرحله پایانى ، مدّت مدیدى در جلسات درس آیتالله حاج سیّد محمّدتقى خوانسارى حضور یافت و به مراحل عالیه در فقه و اصول نایل آمد و سپس به تبریز مراجعت نمود و به تدریس و تبلیغ در این شهرپرداخت... .[2]
آیت الله سید احمد خسروشاهی در حال تدریس در منزل
مراجعت به تبریز
در مورد مراجعت برادر بزرگوارم به تبریز، با توجه به موقعیت علمى ـ اجتماعى ایشان در حوزه علمیّه قم ، نكتهاى نهفته است كه نشاندهنده تقیّد وى به مسائل شرعى است. والد ماجد از ایشان مىخواهد كه به تبریز برگردد؛ در حالى كه اخوى بزرگوار تمایل داشته كه در حوزه علمیّه قم بماند. و در این باره ، مرحوم آیتالله خوانسارى وساطت نموده و نامهاى به والد ماجد مىنویسد ـ نامه به خط آیتالله شیخ محمد على اراكى است كه تصویر آن در اینجا آورده مىشود ـ و از ایشان مىخواهد اجازه دهند كه آقا سیداحمد در قم بمانند! ولى مرحوم والد، رضایت قلبى ندارد... و برادر بزرگوار به محض اطّلاع از عدم رضاى والد، كلیه شئون را در قم ترك نموده و براى رضایت ایشان به تبریز بر مىگردد.
متن نامه آیتالله محمد تقى خوانسارى به خط آیتالله شیخ محمد على اراكى :
بسم الله الرحمن الرحیم
سلخ/ ع2 / 64 /
خدمت ذى مكرمت حضرت مستطاب حجة الاسلام والمسلمین آقاى حاجى سید مرتضى خسروشاهى دامت بركاته العالیة
به عرض عالى مىرساند، انشاء الله تعالى مدام در كمال استقامت و صحتمندى موفق و مؤیّد باشید. و این سال جدید بر وجود شریف و سایر بستگان محترم، مبارك و مسعود باد برب العباد. بشارت سلامت مزاج شریف را كه از حضرت ركن الاسلام آقاى خسروشاهى دامت بركاته شنیدم، بسیار بسیار موجب خورسندى گردید. حالت احقر هم له الحمد نیك و به دعاگویى اشتغال دارم. تِلوآ چون در موضوع توقف حضرت معظم له در قم مذاكره شد، موكول به اجازه حضرت عالى نمودند والبته چنین هم هست و توقف ایشان گذشته از این كه براى خود ایشان روحآ و جسمآ اصلح است نظر به حال جامعه مسلمین و حوزه علمیه و اسلام هم رجاء واثق به اصلحیّت هست، لهذا متمنّى است كه حضرتعالى هم مفارقت ایشان را بر خود هموار نموده و اجازه توقف ایشان را دو كلمه به خط شریف صادر فرمایید تا براى ایشان حجّت باشد، در خاتمه دوام سعادت و سلامت وجود شریف را از درگاه خلاق متعال سائلم و ملتمس دعا در مظان آن مىباشم، والسلام علیكم و رحمة الله و بركاته.
حاضرالوقت مخلص صمیمى محمد على عراقى به عرض سلام و التماس دعاى مخصوص مصدع و مترصد زیارت دستخط شریف كه حاكى از سلامت حالات مع الاجازات المزبوره باشد، مىباشم، والسلام علیكم و رحمة الله و بركاته.
نگارنده در روز سه شنبه اول ماه مبارك رمضان 1409، در حوزه علمیّه قم خدمت آیتالله شیخ محمد على اراكى رسیده و از ایشان درباره اخوى و نامهاى كه به خط ایشان است، سؤالاتى نمودم كه متن پاسخهاى معظمله چنین بود :
... مرحوم والد شما تبحّرى در فقه داشت . شرحى بر قواعد علّامه نوشتهاند كه متأسفانه ناتمام ماند و شرحى بر مكاسب نوشتهاند كه تعرّضى دارند برمطالب حاشیتین مرحوم آخوند و مطالب سیّد. شرح خیارات ، نفس گرم ایشان را در فقه نشان مىدهد. من مخطوط شرح قواعد را هم دیدهام كه از انشراح صدر و تسلّط ایشان در ابواب فقه بر مىآید كه خیلى مسلّط بر فقه بودند. خود آقا سیّد احمد ـ اخوى هم ـ بالوراثه ، از پدر نفس گرمى در فقه و اصول و تبلیغ داشت . روزى به منزل ما آمد و گفت: سعة الدار، دلیلٌ على سعادة صاحب الدار.
مدّت مدیدى در امور معنوى و اخلاقى مشغول بود و متعدّد به مشهد مقدّس مشرّف مىشد و آخر هم پس از وفات ، در جلوى بقعهاى در مشهد، در صحن قدیم دفن شد.
در قم، در درس حاج شیخ حاضر مىشد و بیشتر در درس آقاى خوانسارى شركت مىكرد، ایشان نجف نرفت ، ولى آقا سیّد ابوالفضل در نجف تحصیل نمود.
در مورد نامهاى كه به خطّ من است ، والد موافقت نكرد و ایشان بلافاصله به تبریز مراجعت نمود. من به ایشان خیلى علاقه داشتم . مرد مُخلصى بود و اهل علم و معرفت . بعدها هر وقت كه قم مىآمدند، دیدار ما تجدید مىشد... خداوند ایشان را رحمت كند!...[3]
عکسی دیگر
درباره چگونگى سیر و سلوك و مراحل عرفانى برادر بزرگوار ـ كه آیتالله اراكى
به آن اشاره مىكنند ـ شهید استاد مطهرى، سخت پىگیر امر بود و حتّى براى همین منظور مشتاقانه به دیدار ایشان شتافت ، ولى اخوى اظهارى نكرد و ظاهرآ تنها آیتالله اراكى ، آیتالله سیّد حسین بدلا و شیخ العرفاء، حاج میرزا حسن مصطفوى، در این زمینه اطلاعاتى داشتند.
البته اخوى نكاتى در مورد استادشان در سیر و سلوك ـ به نام آقا شیخ رضا ـ به نگارنده ، آن هم پس از اصرار زیاد نقل كردند، با این شرط كه به طور مكتوب در حال حیات ایشان در جایى نقل نشود. مرحوم اخوى ، اعتقاد عجیبى به این مرد ناشناخته داشت و وى را از اولیاء الله در عصر خود مىدانست و مىگفت: پس از وفات آقا شیخ رضا، كمر من شكست و دیگر ره به جایى نبردم![4]
مرحوم اخوى بزرگوار، آثارى در فقه و اصول و اخلاق دارد كه از آن جمله است :
1. رسالة فى حرمة التشبّه (خطى)؛
2. رسالة فى جواز النّافلة لمن علیه الفریضة (خطى)؛
3. رسالة فى المواعظ (خطى)؛
4. الحواشى على التبصرة (خطى)؛
5. الحواشى على العروة (خطى).
از آثار ایشان ، فقط رساله عملیّه در اواخر عمرشان در سال 1388ق در تبریز چاپ شد.
چند سند و نامه
مرحوم اخوى در دوران سیر و سلوك، استادى به نام شیخ نورالدین خراسانى داشته كه به شدت مریدش بود و تحت تأثیر او قرار داشت و او را واسطه فیض و رابط بین خود و امام رضا 7 مىدانست كه در نامهى متبادله اشاراتى در این زمینه هست و
ما آنها را در بین اوراق ایشان به دست آوردهایم كه براى ثبت در تاریخ زندگى وى نقل مىگردد :
محضر انور حضرت مستطاب آقاى آقا شیخ نورالدین خراسانى (ادام الله توفیقاته)
به شرف عرض عالى مىرساند با تبلیغ سلام و استعلام از سلامتى وجود مسعود، تصدیع آنكه نتیجه عرایض سابقه و لاحقه این دعاگو رضا ابن صادق تبریزى از آستانه مقدسه مباركه گرفته لطفاً به طور مكاشفه یا به وسیله مشاهده و هم گفتار مرحمت، و خواهشمندم عین عرایض معروضة... مقدسه آنها با هم با نتیجهاش مرقوم و هم به طور مرقومه فوق مرحمت، و ضمناً متمنّى است كه در مواقع ادعیه و مظان استجابت این مخلص را فراموش نفرموده و با یك یادگارى مادام العمرى مخلص صمیمى خود را شاد... همین ورقه سفید جوفیه كه لفّاً ارسال به آن آستان ملایك پاسبان تقدیم بفرمایند. (إنّ الله لا یُضیع أجر من أحسن عملاً). أجركم على الله و رسوله.
زیاده زحمت و جسارت است
بسمه تعالى
السلام علیك یا اباالحسن وعلى آبائک وأُمّک وأولادک واختک ورحمة الله وبركاته.
ثم السلام علیک ایها العبد الصالح المطیع لله ورسوله 9 والائمّة الهدى :.
فدایت شوم امیدوارم انشاءالله تعالى مزاج مسعود در غایت صحت و بهبودى و مشمول الطاف حق بوده و مىباشد گلایه]اى[ چند از شما دارم. این است ]كه [چرا جواب مكتوب حقیر را تا حال مرقوم نفرموده و چرا در قضاء حوائج موعوده این روسیاه از حضرت ثامن الحجج (روحى و ارواح العالمین له الفداء) اصرار و الحاح به هر طریقى كه صلاح مىدانید، نمىنمایید؟ بارى الاحسان بالاتمام.
حال حقیر روحاً و اخلاقاً راكد مانده، ترقّیات مترقّبه و موعوده هنوز حاصل نشده؛ خوب است از آن بزرگوار استجازه نموده و به قم مشرف بشوید، بلكه از بركت انفاس قدسیه مورد توجه خداوند متعال واقع شویم. و یا اگر صلاح باشد وسائل را فراهم بیاورند احقر به عتبهبوسى دو مرتبه بیایم و در آنجا بمانم تا آدم بشوم. منتظر جواب قطعى هستم.
العبد الذلیل السیّد احمد الخسروشاهى
خدمت اخوى مكرّم خودم آقاى محمّد رضا دام اقباله
به عرض مىرساند به واسطه كثرت اشتغال به جا نیاورم جناب شما را و كاغذى به نام شما به ما نرسیده است ، البته هر گونه امر و فرمایشى باشد اطاعت مىنماییم و از شما هم خیلى التماس دعا داریم، حاصل مقصد را تعیین و مرقوم فرمایید.
والسّلام علیكم و رحمةالله و بركاته
حسن نورالدین
حضور مبارك حجةالاسلام آقاى سیّد احمد آقاى خسروشاهى (دام إقباله العالى)
روحى فداكم
پس از مراسم اظهار ارادت و بندگى به عرض مىرساند: مرقومه مبارك رسید. خیلى خوشوقت شدم ، ولى خجلم از گذشته . امیدوارم به توفیق خداوند متعال جبران گردد، ان شاءالله. عرض دیگر راجع به دستورالعمل، همان است كه حضورآ عرض كردم و فوقالعاده مشتاق زیارت هستم . خواهم آمد براى معالجه . از معلّم فدوى دستورى كه براى حضرت عالى خواستم ، آمده: در هر شب و روز یك هزار مرتبه گفتن «یا على 7»، هر موقع كه باشد، مفید است ، با مداومت به دستورسابقه.
عرض دیگر هر موقع كه در رؤیا حواله دادند، فورى مرقوم دارید، و خدمت آقاى سیّد محمود آقا عرض سلام برسانید. خدا مىداند فوق العاده گرفتار اشخاصى شدم كه شب و روز آرام ندارم و از مرقومه سابق خجلم . امیدوارم عفو فرمایید در جبران گذشته از حضرت بخواهم و دعاگو و نایب الزیاره باشم . خاطر مبارك جمع باشد.
آیت الله سید احمد خسروشاهی نماز جماعت در مسجد پدری- بازار تبریز
عرض دیگر خدمت آقاى حجةالاسلام آقاى سیّد محمّد تقى (دام اقباله) و آقاى حجّت و آقاى صدرالدّین[5] و دوستان خودتان فرد فرد عرض سلام برسانید. خدمت
آقاى حسن آقا مصطفوى و آقاى شیخ كاظم سلام برسانید. چون مشغول مىباشم و سكوت اختیار كردم ، نمىتوانم زیاد چیزى بنویسم . اگر ممكن است ، از قول فدوى عریضه دعا و سلام خدمت آقایان مرقوم فرمایید، خیلى ممنونم ، مخصوصآ آقاى سیّد محمّد تقى و از ایشان و حضرت عالى خیلى خیلى التماس دعا دارم . عرض دیگر نویسنده این كاغذ را بهجا نیاور]د[م و از امضا هم نفهمیدم خودشان را معرّفى فرمایند و نام خودشان را مرقوم دارند، خدمت ایشان سلام برسانید.
حسن نورالدّین...
اختلاف افكنى ساواك
پس از رحلت آیتالله بروجردى، مسئله تعیین مرجع در تبریز با مسائلى روبهرو گردید كه اخوى معظم آیتالله سید احمد خسروشاهى هم به نحوى درگیر بود كه اشاره به یك نمونه از تبعات آن بىمناسبت نیست :
... در تبریز نیز مانند دیگر استانها و شهرهاى كشور، ایادى ساواك همواره براى ایجاد اختلاف بین علما و مردم توطئه مىچیدند و با جدا كردن مسئله مراجع و هواداران آنها، به بدبینىها و اختلافات دامن مىزدند. در تبریز علاوه بر چاپ و نشر جزوه «اباطیل حكیم» ـ نشریهاى كه متن عربى آن در نجف اشرف از سوى مخالفان مرجعیت ایشان چاپ شده بود ـ و تشدید اختلافات بین علماء هوادار مراجع متعدد، با نشر اكاذیبى در مورد تغییر نظر آیتالله آقا سید احمد خسروشاهى درباره مراجع، به دامن زدن كشمكش و نزاع پرداختند و ایشان طى پاسخى كه به پرسش یكى از علاقمندان دادند، این توطئه را خنثى كردند...
چگونگى این توطئه، از متن سئوال و جواب، روشن مىگردد :
سئوال :
حضرت آیتالله آقاى آقا سید احمد خسروشاهى دام ظله العالى
تاكنون معروف بود و همه هم شنیده بودیم كه حضرتعالى آیتالله العظمى خویى را اعلم علماى عراق و آیتالله العظمى آقاى شریعتمدارى را اعلم علماى ایران معرفى كرده و تقلید هر دو بزرگوار را جایز مىدانستید ولى اخیرآ ورقهاى با امضاء و مهر شما منتشر شده كه در جواب سئوالى كه اسم آیتالله العظمى آقاى خویى هم هست فقط آیتالله العظمى آقاى شریعتمدارى را براى تقلید تعیین فرمودهاید و اینك عین سئوال و جوابى كه با امضاء و مهر شما منتشر شده است نقل مىشود و انتظار توضیح را داریم.
24 تیرماه 41 ـ جلیل فرخندى
متن ورقهاى كه اخیرآ منتشر كردهاند :
حضور محترم حضرت مستطاب حجتالاسلام والمسلمین سید الفقها والمجتهدین آیتالله فى الارضین آقاى آقا سیّد احمد آقا خسروشاهى مدظله العالى
اسلامیان پناها چه مىفرمایید در این مسئله شرعیه از قسمت اجتهاد آقایان حاجى سید هادى شیرازى در نجف اشرف و آقاى حكیم و آقاى شریعتمدارى (و آقاى خویى) كدام یك از اجتهاد بیشتر است لطفآ دو كلمه ذیلا دستخط نمایید به آدرس ذیل ـ تبریز بازارچه حاجى جبار نائب جنب مسجد حاجى هاشم خواربار فروشى متین سرتیپ دانشور.
بسمه تعالى شأنه العزیز
احقر حضرت مستطاب آیتالله العظمى آقاى سید كاظم آقا شریعتمدارى مدظله العالى را از آن (سه)! بزرگوار مقدم و جایز التقلید مىدانم.
به تاریخ 19 محرم الحرام من شهور 1382
الاحقر سید احمد خسروشاهى
جواب :
بسمه تعالى شأنه العزیز
بر عموم برادران دینى روشن است كه حقیر بعد از رحلت مرحوم حضرت آیتالله العظمى آقاى بروجردى اعلىالله مقامه، حضرت آیتالله العظمى آقاى خویى دامظله را اعلم علماء عراق و حضرت آیتالله العظمى آقاى شریعتمدارى دامظله را اعلم علماء ایران دانسته و هر دو بزرگوار را جایز التقلید مىدانستهام و حالا هم در همین نظریه ثابت و ابداً تزلزلى در عقیده من نشده و در سئوال مزبور كه كتباً از من نمودهاند، فقط اسم مرحوم آیتالله شیرازى و آیتالله حكیم و آیتالله شریعتمدارى درج شده و ابدآ اسمى از آیتالله خویى برده نشده بود و من نیز طبق عقیده خودم در جواب آیتالله شریعتمدارى را بر این دو بزرگوار (آیتالله شیرازى و آیتالله حكیم) مقدم دانستهام، ولى یك عده از مغرضین كه كارشان نشر اكاذیب است در سئوال و جواب
تصرف و تحریف نموده و اسم آیتالله خویى را بعدآ در سئوال درج نموده و كلمه دو را در جواب تحریف كرده سه نمودهاند، چنانكه با كمى دقت تحریف در ورقه منتشره محسوس است و این گونه اكاذیب تا حال از این عده زیاد دیده شده است و متن سئوال و جواب را قبل از تحریف عدهاى از موثقین علما و حجج الاسلام تبریز نیز مشاهده نمودهاند و براى افرادى كه بخواهند آنها را هم معرفى مىنماییم. عصمنا الله من الزلل فى القول والعمل
الاحقر سید احمد خسروشاهى
متن سئوال و جواب جعلى و پاسخ یا اعلامیهاى كه نقشه ساواك را خنثى كرد[1] . محمّد شریف رازى ، گنجینه دانشمندان، ج 3، ص 308.
[2] . محمّد شریف رازى ، آثار الحجّة، ج 2، ص 236 ـ 235.
[3] . در جلسهاى كه آیتالله اراكى این مطالب را بیان مىكردند، فرزند برومندشان حجّتالاسلام والمسلمین آقاى مصلحىاراكى ـ كه متأسفانه به تازگى از دنیا رفت ـ نیز حضور داشت و در واقع ، ایشانسوالات مرا آهسته و شمرده بر پدر نقل مىكردند و من جوابها را یادداشت مىكردم .
[4] . در اینباره ضمن شرح حال علامه شیخ حسن مصطفوى به قلم نگارنده ، اشارتى شده است ، مراجعهشود به روزنامه اطلاعات مورخ 17 مرداد 1384، ص 6، چاپ تهران .
[5] . مراد آیات و مراجع ثلاثة قم مىباشد.