بی تردید، یکی از کسانی که نام و مرامش با اندیشههای اصلاحی و اقدامات احیاگرانه معاصر، گره خورده بود و صدایش آشنای گوشها و چهره اش معهود دیدهها بود آیتالله سیدهادی خسروشاهی بود؛ که هم خودش از رجال میدان احیا و اصلاح بود؛ هم با بسیاری از چهرههای کنشگر و پرچمدار اصلاحات، نشست و برخاست داشت و با دقت، دیدگاههایشان را میشنید و برای نسلی که آماده انقلاب بودند، روایتگری میکرد و دیدگاههایشان را با بیان و قلم زیبا و روانش، آشنای مردمان و نخبگان میساخت.
متن کامل یاداشت حجت الاسلام والمسلمین سید ابوالحسن نواب؛ رئیس دانشگاه ادیان و مذاهب درباره شخصیت علمی و اجتماعی استاد خسروشاهی(ره)
نسل ما و دو سه نسل پیش از ما که هم دغدغه دین داشت هم نگران انواع عقبماندگیهای جوامع اسلامی در همه عرصهها و از جمله سیاست داخلی و مناسبات بینالمللی بود، از طرح مفهومی تازه، به شوق میآمد و انگیزه حرکت مییافت. این مفهوم تازهیاب همان احیای اسلامی و اصلاحات معطوف به دین و اجتماع بود. این مفهوم جانفزا گاه در چهرههایی تبلور مییافت که الهامبخش چند نسل از دینداران بودند چهرههایی چون سید جمال الدین اسدآبادی، عبدالرحمن کواکبی و اقبال لاهوری.
اما آشنایی نسل ما با این مصلحان و احیاگران در گرو تنی چند از تاریخنگاران اندیشه معاصر مثل استاد مطهری، یا برخی علاقهمندان و مروجان احیاگری و اصلاحطلبی همچون استاد شهید مرتضی مطهری بود که هم خودش در تراز مصلحان بود، هم مروج و البته گاه یک منتقد و مصحح برخی اندیشهها و چهرههای قاموس اصلاح طلبی بود.
در این میان و میانه، بی تردید، یکی از کسانی که نام و مرامش با اندیشههای اصلاحی و اقدامات احیاگرانه معاصر، گره خورده بود و صدایش آشنای گوشها و چهرهاش معهود دیدهها بود آیتالله سیدهادی خسروشاهی بود که هم خودش از رجال میدان احیا و اصلاح بود هم با بسیاری از چهرههای کنشگر و پرچمدار اصلاحات، نشست و برخاست داشت و با دقت، دیدگاههایشان را میشنید و برای نسلی که آماده انقلاب بودند روایتگری میکرد و آنها و دیدگاههایشان را با بیان و قلم زیبا و روانش، آشنای مردمان و نخبگان میساخت.
در غوغای فعالیتهای سیاسی و مدیریتی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، ایشان که خود نیز مسئولیتهایی را گاه بیگاه میپذیرفت، بیشترین تمرکز ایشان به بازشناسی نهضتهای اسلامی معاصر، نقش علما و رهبران دینی در این خیزشها و مناسبات ایران و مرجعیت دینی اش با دیگر نهضتهای اسلامی و رهبرانش معطوف بود. مجموعهها و موسوعههایی که از ایشان باقی مانده و برخی از آنها همچنان چشم انتظار تکمیل و انتشار است، در کنار نشریه تقریبا چهل ساله بعثت و دهها مقاله ایشان در مجلات و نشریات گوناگون بهترین گواه جنس دغدغههای ایشان است.
ـ ویژگی های شخصیتی استاد خسروشاهی(ره)
در یک نگاه اجمالی و سریع میتوان ویژگیهای ذیل را در مجموعه فعالیتهای ایشان بازنشانی کرد:
1. اگر احیاگری و اصلاح طلبی را تاریخ نگاری میکرد، خودش هم به مرور، به یکی از مردان این میدان تبدیل شده بود. او هم روایتگر بود هم کنشگر. او در روایتگری اش از معاصران، متکی به کتابها و گزارشهای دیگران نبود. او خودش وارد تعامل و ارتباط با آنها میشد، آنگاه ماحصل این نشست و برخاستها و احیانا مکاتبات را مکتوب و منتشر میکرد.
2. آیتالله خسروشاهی به جدّ، به تقریب مذاهب، ملتزم بود و از این جهت در جبهه تقریبیها جای میگرفت اما برخلاف بسیاری از تقریبیهای روزگار ما که روی خوشی به دو مقوله تجدد و گفتوگوی ادیان نشان نمیدهند همزمان، به تعامل با دیگر ادیان نیز باور داشت و در همین جهت، تا پذیرش سفارت ایران در واتیکان هم پیش رفت. باور به تقریب مذاهب یا گفتوگوی ادیان اگر از روی مبانی و برخاسته از روحیه رواداری و کثرتگرایی فرهنگی و اجتماعی باشد، حتما میان این دو عرصه جدایی نمیافکند و هر دو را باهم میجوید و پیش میرود؛
3. اصولی بودن تقریب گرایی و گفتوگومداری ایشان را که در رواداریاش ریشه داشت میتوان در کنشگری سیاسی ایشان نیز دید و پسندید. ایشان تا پایان عمر، پیوندهای خود را با جریانات و چهرههای گوناگون، که گاه خود آنها با همدیگر در موضع تعارض یا تقابل قرار داشتند یا به مرور به این موضع کوچ کردند، حفظ کرد. او یاران و همراهان قدیماش را پاس میداشت.
ایشان روابط صمیمانه خود با مقام معظم رهبری حضرت آیتالله خامنهای را نیز تا پایان عمر حفظ کرد. رهبری معظم نیز در پیام تسلیتی که صادر کردند، ایشان را به عنوان «عالم مجاهد و رفیق دیرینشان» وصف کردند. ارتباط خوب ایشان با مراجع عظام تقلید هم مثال زدنی بود.
در مجموع، مشی سیاسی اجتماعی ایشان را میتوان در دو واژه رواداری و اعتدال، تعبیر کرد. این میانهروی محصول بیش از نیم قرن مراودات با جریانها و چهرههای سیاسی و فرهنگی جهان اسلام بود. او عاقبت ناخوشایند تندروی برخی نهضتها را لمس کرده بود؛ همچنین دیده بود که زیادهروی در دلبستگی به حاکمان سیاسی، مصلحان را از مردم و عدالتخواهی دور میکند همچنان که تقابل با نظام سیاسی حاکم بهجای خیرخواهی را هم مخل نظم و استقرار میدانست؛ او در تجددگرایی اش هم میانهرو بود، همانطور که در مقابله با سلطه گران جهانی نیز به وادی تندروی نمیغلتید.
4. مرحوم خسروشاهی علاوه بر تعامل با دیگر ادیان به مطالعات ادیان نیز اهمیت میداد، همچنان که از طریق برخی مؤسساتی که بنیان گذاشت و نیز آثاری که منتشر کرد، دغدغه معرفی درست اسلام و تشیع به پیروان دیگر ادیان و مذاهب را نیز دنبال میکرد. روشن است که هر نوع تعاملی با جهان ادیان و مذاهب در گرو شناخت درست آنهاست. فقط با شناخت متقابل ادیان و مذاهب میتوان راه را برای اقدامات شایسته عملی گشود.
ایشان از اینرو به دانشگاه ادیان و مذاهب در قم، از آغاز شکلگیریاش با عنوان مرکز مطالعات ادیان و مذاهب، اهتمام ویژهای داشت و همواره با دعوتها و درخواستهای این مرکز و بعدها دانشگاه، با روی گشاده برخورد میکرد. یکی از نشانههای بارز این تعامل را میتوان در ساخت و شکل گیری کتابخانه بزرگ ایشان در پردیسان (کتابخانه مرکز بررسیهای اسلامی) و اهدای آثاری از سوی دانشگاه به آن کتابخانه سترگ، یافت و نشان داد.
ـ پیشقراول و پیشگام عرصه بینالمللی
آیتالله سید هادی خسروشاهی در تاریخ معاصر یک اعجوبه بود و از پیشقراولان و پیشگامان عرصه بینالمللی بوده و از آغاز جوانی ارتباطات بینالمللی خودش را شروع میکند و تلاش میکرد تا تفکر انقلابیون جهان را به حوزه انقلابی قم منتقل کند و لکن بهخاطر حجاب معاصرت کسی آن بزرگوار را کما هو حقه نشناخت.
ایشان با بزرگترین علمای معاصر و در صدر آنها با رهبر فقید و فرزانه انقلاب حضرت امام(ره) روابط بسیار صمیمی داشت. اوایل انقلاب مشکلاتی بهخاطر برخی مسائل بین امام خمینی(ره) و آیتالله شریعتمداری به وجود آمده بود. آیتالله خسروشاهی خیلی تلاش کرد که این مشکل را حل کند و نگذارد این جدایی اتفاق بیفتد، اما وقتی به نتیجهای رسید که تلاشهاش جواب نمیدهد، گزینه حق و امام بزرگوار را انتخاب کرد و تا آخر کنار امام بزرگوار ایستاد و از ایشان جدا شد.
ـ مدافع حقیقت
آیتالله خسروشاهی(ره) در مردانگی و در دفاع از حقیقت بینظیر بود. در اوج مظلومیت آیتالله مصباح(ره)، وقتی که برخی از نابخردان ایشان را غیر مبارز، غیر انقلابی و عدم همراهی با امام(ره) متهم کرده بودند، این مرد بزرگ کتابی در باب سوابق مبارزاتی آیتالله مصباح(ره) نوشت و در آن، اسناد مبارزاتی، خدمات و زحمات ایشان را از سال 42 که در دو نشریه «بعثت» و«انتقام» منتشر شده بود به طور کاملا مستند چاپ نمود. حقیقتا این کتاب در معرفی چهره انقلابی و مبارزاتی آیتالله مصباح(ره) نقش موثری داشت. گرچه آیتالله خسروشاهی(ره) از دوستان حلقه اول آیتالله مصباح محسوب نمیشد، اما از همدرسیهای ایشان در درس علامه طباطبایی(ره) بود؛ بههمین دلیل سعی کرد که از دوست قدیمی و همکار خودش دفاع جانانهای بکند.
آیتالله خسروشاهی(ره) برای دوستانش بسیار وقت میگذاشت و پیگیر اموراتشان بود. مثلا وقتی آیتالله مصباح(ره) مریض بودند، خودم دیدم که آیتالله خسروشاهی با لباس شخصی ایشان را برای معاینه و معالجه نزد پزشکی به تهران برد.
اینجانب ضمن تقدیم بهترین درودهایم به آن مرد بزرگ اندیشه و عمل که دغدغه اصلیاش همبستگی جهان اسلام و همدلی نهضتهای اسلامی معاصر بود، از خدای بزرگ میخواهم آن عالم مجاهد و خستگیناپذیر را مشمول دریای بیکران رحمتش بفرماید و به وصی و متولی امور ایشان این توفیق را عنایت فرماید تا در تنظیم و نشر آثار ایشان و نیز روشن نگاه داشتن چراغ راه ایشان فراروی نسل نو، بیش از پیش موفق باشند!