اگر این اصطلاح «عصر جدید» را در رابطه با حیات اجتماعی مسلمین بپذیریم، یقینا این عصر با سید جمال الدین و اندیشه های او آغاز می شود. اگر نشانه و رمز عصر جدید، در اروپا با جمله جرأت پرسیدن داشته باش» شروع شد، در جهان اسلام نیز با بر خود اعتماد داشته باش، آغاز گردید. اعتماد بر خود، نقطه آغاز احساس شخصیت و بازسازی خود است: خود شخصی و خود اجتماعی و جمعی و به تعبیر اقبال خدا آن ملتی را سروری داد که تقدیرش به دست خویش بنوشت به آن ملت سروکاری ندارد که دهقانش برای دیگری کشت.
و سید این رمز را از قرآن کشف کرده بود که ان الله لایغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم. و این آیه آیت بیداری اجتماعی و شعار حزب اسلامی سید بود. تبلور این بیداری در دو شخصیت نخستین نهضت بیداری است که شیخ و سید جمال الدین و عبده جهان اسلام را به حرکت در آورده اند.
عبده استاد خود سید جمال را چنین توصیف می کند : او مردی بلند همت قوی اراده بود همواره آماده بود که اعمالی را متعهد گردد که نیاز به شجاعت و گذشت دارد. او خود را وقف امور روحانی کرده بود. بیداری از سر آغاز می شود که خواب را کنار زند و هوش خود را احیا کند و جهت زندگی را دریابد.
شیخ و سید، هر دو این بیداری و جهت اجتماعی را «عقلانیت و اخلاق» در جهان اسلام می دانند. در این مختصر می خواهیم این دو نکته : راه و جهت را در اندیشه شیخ و سید نشان دهیم.
ویژگی های سید:
اندیشه ها و زندگانی او دارای سه مشخصه بود:
1- روحانیت: او این خصوصیت مهم خود را در کناره گیری از لذات جسمانی در تعقیب امور روحانی و علاقه مفرط به آرمان هایی که حیات خود را وقف کرده بود، ظاهر کرد.
2- حس مذهبی: او می گوید: دین جوهر ملت ها و سرچشمه راستین سعادت انسان است. این نکته را سید در کتاب و رساله «رد نیچریه و الرد علی الدهریین» در پاسخ سید احمد خان هندی و اعلام نمود او معتقد بود: تمدن صحیح همان است که مبتنی بر علم اخلاق و مذهب است، نه بر پیشرفت مادی و گرد آوردن ثروت های کلان یا تکمیل ماشین ها آدم کشی و تخریب
3- حسن اخلاقی: افغانی ضد استعمار است و طرفدار احیای حقوق ضعفا او بدین عقیده بود که آنچه «مستعمره سازی» می نامند، در معنی ضد آن یعنی «ضد مستعمره سازی»، «نابودی جمعیت» و ویرانگری است او میان جنگ های مقدس جهاد اسلام که به قصد تبلیغ عقیده انجام می گیرد و جنگ های اقتصادی اروپا که همواره به تابع سازی و اسیر کردن مردمان مغلوب منتهی می گردد فرق می گذاشت. او سوسیالیسم اسلام که را که مبتنی بر عشق، عقل و آزادی است می ستاید نه کمونیسم مادی که مبتنی بر نفرت خود پرستی و ظلم بنا شده است.
سید مسلمانان را دعوت می کند که از اصل عقلانیت که امتیاز خاص اسلام است استفاده کنند او می گوید: در میان همه ادیان اسلام تقریبا تنها دینی است که کسانی را که بدون دلیل معتقد می شوند سرزنش می کند. به نظر او سعادت عبارت است از درست بکار بردن عقل دقیقا چیزی را که تقریبا دکارت آن را بیان رساله درست به کار بردن عقل در عصر جدید از او سرآغاز شده است اعلام می کند.
از این جهت سید مذهب مغزله را که عقلانیت را ترویج می کند ترجیح می دهد همچون استاد مطهری و احمد امین .
راه شیخ:
اما شاگرد او ، شیخ محمد عبده که می توان شیخ را چکیده مکتب استاد دانست دقیقا همان راه را می رود ولی با تفاوتی: تفاوت آنجا است که شیخ حیات اجتماعی مسلمین را تنها در تربیت و اخلاق آنها می داند. بیداری عملی و نه احساس شروع از خود و الگوی دیگران شدن.
شیخ این راه را از خود آغاز کرد: او وقتی به سید پیوست از او، خود را بازشناخت. شیخ هوشی تند و صریح داشت و درباره رفتار آدمیان و قدرت آنها در ارزیابی رویدادها اندیشه ها قطعی ابراز میکرد. او با ارتباط با متفکران اروپایی اطلاعات خود را وسیع تر ساخت و با مسافرت های زیاد از طریق آفریقا و اروپا با دنیای گسترده آشنا شد.
او می گفت من به این مسافرت ها نیاز دارم تا خود را باز سازم از این جهت دوستان متعددی شرقی و غربی داشت. او با متفکران اروپایی چون وبس بلانت و گوستالوبن هربرت اسپنسر و تولستوی مکاتبه داشت.
و شاید همین نکته وجه تمایز استاد و شاگرد بود سید اخلاق تندی داشت و با اروپائیان بیشتر در حال معارضه و مبارزه بود. البته در دفاع از اسلام، اما شیخ حالت تعامل و تسامح داشت و با مکاتبه و مفاهمه به دنیای آنها پی می برد و نکته ها و چیزها یاد می گرفت.
و شاید همین انگیزه بود که شمشیر را گذاشت و قلم را برداشت. و عامل عقب ماندگی را نه در ستیز که در خودسازی علمی - تربیتی دانست و از اینجا راه او از راه استادش جدا می شود و شروع به بازسازی ملت مصر و تربیت نسل جدید اسلامی می پردازد.
راهی که می توان گفت: اثرات و ثمراتش بیش از راه و تلاش های استادش بود. او ابتدا خود و ملت خود را ساخت و برای نهضت الگو نشان داد و همین نکته بسیار مهمی است.
عبده کوشش خود را متمرکز بر بیدار کردن مصر از طریق علم تربیت اخلاقی انطباق نهادهای سنتی اجتماعی با نیازهای حیات معاصر می کرد او به عنوان یکی از اعضای هیات اجرایی دانشگاه الازهر تلاش خستگی ناپذیری کرد تا مگر معیارهای مادی، فرهنگی و اخلاقی این دانشگاه اسلامی را تجدید کند. تاثیر عقاید آزادی خواهانه او به زودی محسوس گردید او دوره هایی در علومی دنیوی مانند تاریخ جغرافیات تاریخ طبیعی ریاضیات و علوم فلسفی دایر کرد که قبلا جزو این دانشگاه نبود و تدریس مقدمه ابن خلدون را الزامی ساخت محصول این تلاش احمد امین قاسم امین و فرید و جدی بود.
راهی که شاید بعد از انقلاب در حوزه علمیه پدید آمد و روحانیان که در اغاز انقلاب پیشقراولان نهضت دینی بودند، بعد از پیروزی چندین دانشگاه علوم انسانی در حوزه علمیه تاسیس کردند. نسل جدیدی متفاوت از نسل قبلی بوجود آوردند که به تعبیر مقام معظم رهبری روشنفکران حوزوی نامیده شدند.
و همچنین در کشور، استاد محمد جواد حجتی کرمانی حفظه ا... دوست ضمیمی همراه استاد سید کاظم بجنوردی در مجله اندیشه پویا مصاحبه ای داشتند که بعد از انقلاب کجا اشتغال دارید؟ پاسخ داده بود که در موسسه دائره المعارف برزگ اسلامی، همراه استاد بجنوردی مشغول نوشتن و تفکر هستم. ما بعد از پیروزی سلاح را گذاشتیم قلم را برداشتیم.
آری تحکیم نظام اسلامی و تداوم راه بیداری تربیت مسئول و دانشمند است که علم و اخلاق و تربیت را شعار دهد. راستی مقایسه ایران اسلامی با کشور مالزی که هر دو مسلمان اند و هر دو با آمریکا مبارزه می کنند و ماهاتیر محمد نخست وزیر مسلمان مالزی محوریت دلار را از اقتصاد کشور حذف کرد و به نحوی توانست کشور را بجای قابل تحسینی برساند. و شعار اسلامی کردن دانشگاه با تئوری «آزادی ذهن اسیر» از تئوری های غربی به وسیله سید مصطفی العطاس جامعه شناس مسلمان مالزیایی مطرح شد و سخن از فعالیت و خلاقیت ذهن دانشمند مسلمان به میان آمد.
عبده در مقام قضای مصر معتقد بود که با تجدید حیات مذهب اصالت عقل معتزله می گفت که مجتهدان باید با اجتهاد آزاد در احکام روح شرع را بنابر عقل مورد ملاحظه قرار دهند یعنی همان فقه مصالحی که پاسخگوی نیازهای زمان باشد. نه اینکه مقید به الفاظ باشند. به طور خلاصه اگر بخواهیم مکتب عبده را ترسیم و تصویر کنیم. این چنین خلاصه می کنیم که در نظر شیخ عبده بسیاری از مسائل کلامی و فلسفی تابع ملاحظات اخلاقی است. همه مساعی متوجه عمل اخلاقی است. اگر او بر ضد فلان منش ها و آداب و رسوم و یا فلان اعتقاد مذهبی عامیانه مبارزه می کند. اگر ستمگری مورد استفاده های اجتماعی و سیاسی را می نکوهد.
اگر می کوشد روش های تعلیم در الازهر را تعدیل کند همواره در نظر دارد که یک اصلاح اخلاقی را در جامعه اسلامی تحقق بخشد او به صراحت می گفت.
«مقصود از اصلاح مذهبی این است که اعتقاد مسلمانان را در راهی بیاندازیم که اخلاقا آن ها را بهتر سازد و نیز اوضاع اجتماعی آنان را بهبود بخشد خلاصه آنچه مسلمانان امروزه به آن نیاز شدیدی دارد. احیای اخلاق انسانی است که از مذهب سرچشمه می گیرد و بجای خشونت و واگرائی، هم گرائی و رحمت را نوید دهد. (1)
جشن نکوداشت فرهنگی – علمی که برپا شده است برای شخصیتی مطرح است که عمری برای جمع آوری آثار معرفی اندیشه های اصلاحی بیدارگر مشرق ، سید جمال الدین اسدآبادی زحمت می کشد. دقیقا یادم است که در ایام جوانی که طلبهای تازه کار تقریبا 17 سال داشتم در نخستین روزهای نهضت اسلامی در مجله علمی دینی مکتب اسلام یا عنوانی برخورد کردم با امضای س. هدی ثائر . که مقالات سیاسی- انقلابی می نوشت. معلوم شد که صاحب امضا دانشمند گرانقدر استاد علامه خسروشاهی است که همراه دیگر نویسندگان حوزه که امروزه از مراجع تقلید هستند. قلم فرسایی می کند و مطالب آگاهی بخشی را منتشر می سازد آری در آن دوران که تابستان ها به تبریز می رفتم برای نخستین بار با جزوه ای (رساله ای) به عنوان اسلام و علم در ویترین کتابفروشی سروش نظرم را جلب کرد. رساله درباره مباحثه سید جمال با مسیورنان دانشمند فرانسوی بود که با کوشش استاد خسروشاهی چاپ شده بود. مشعلی را که از آن شعله ای درخشان بلند بود با جمله: الاسلام عقیده و جهاد نظر هر خواننده ای جلب می شد. دقیقا از آن روز به بعد است که با تلاش های علمی استاد در زمینه آثار بیدارگر شرق آشنا شدم. بعدا دیدم همه آثار سید با تلاش های استاد علامه خسروشاهی منتشر می شود. اینک آنچه بخاطر دارم فهرست وار میآورم.
1- اسلام و علم
2- شرح حال جمال الدین به قلم تقی زاده
3- مقالات جمال شناسی با کوشش استاد خسروشاهی و محمود عنایت در مجله نگین
4- مقدمه ای بر رساله پرویز لوشایی
5- سید جمال الدین اسدآبادی بیداری شرق زمین استاد محمد محیط طباطبایی به کوشش و مقدمه استاد خسروشاهی
6- اسناد منتشر شده درباره سید جمال ایرج افشار و یحیی مهدوی
7- تلاشهای علمی استاد خسروشاهی همراه با علامه واعظ چرندابی
8- چاپ و نشر 10 جلدی الاعمال الکامله سید جمال الدین اسدآبادی – محمد عثمان امین و دهها و بلکه صدها آثار دیگر
نکته ای که گفتن اش شاید جالب باشد روز و روزگاری قلم بدستان مزدور دوره پهلوی ابراهیم صفائی و اسماعیل رائین درباره سید جمال اراجیفی را منتشر می کردند که استاد خسروشاهی به آنها پاسخ می گفت. و از همه مهمتر پاسخ و نقد آگاهانه و عالمانه استاد بود، برای دکتر محمد حسن میمندی نژاد که در مجله رنگین کمان برای سید جمال می نوشت. استاد در مجله نسل نو که زیر نظر استاد خسروشاهی از طرف دارالتبلیغ اسلامی منتشر می شد با تشویق مرجع زمان در مقاله ای زیر عنوان سخنی با بیطار به یاوه سرایی های میمندی نژادی پاسخ گفت و اینک این محفل و بزرگداشت علمی از سوی وزارت ارشاد و دوستان همدانی در شهر سید جمال برای تکریم و تقدیر زحمات پنجاه ساله استاد خسروشاهی برپا می شود. بسی جای تشکر و تقدیر را دارد که از یک نویسنده اندیشمند پرکار به عمل می آید و گویای قدردانی جامعه ما از احیاگران اندیشه اصلاحی بیدارگران اقالیم قبله محسوب می شود.
در پایان دوام توفیق و همراه با عمر با برکت را برای سرور گرامی استاد علامه خسروشاهی آرزو می نمایم و رحمت خداوند را برای پدر بزرگوار ایشان مجتهد وارسته خطه آذربایجان مرحوم آیت ا... سید مرتضی خسروشاهی با دو فرزند گرانقدرش آیت ا... سید احمد خسروشاهی و آیت ا... سید ابوالفضل خسروشاهی مسئلت دارم.
والسلام علیکم و رحمت ا...
--------------------------------------------------------------------------
1- تاریخ فلسفه در اسلام، میان محمد شریف، ج 4، از مقاله محمد عثمان امین استفاده شد