این روزها غوغای نفت در ایران و خاورمیانه، بار دیگر نام کشور ما را در دنیا سر زبانها انداخته و در همه جا وقایع ایران با دقت توجه زیاد تعقیب میشود. رادیوها و مطبوعات جهان مسئله نفت ایران را یکی از مهمترین مسائل بینالمللی روز میشمارند و در این میان راجع به شخصیتهای سیاسی و روحانی ایران نیز که در این جریان مؤثرند مطالبی انتشار میدهند.
در این میان شخصیتی که بیشتر از همه مورد بحث و توجه خارجیها است آیتالله کاشانی میباشد که در تمام دنیا به عنوان یک پیشوای روحانی متنفذ شناخته شده به خصوص در کشورهای همسایه و انگلستان ایشان را گردانندۀ واقعی جریانات اخیر و تصمیم مجلس دائر به ملّی شدن صنعت نفت میدانند. به عقیده مطبوعات کشورهای خاورمیانه آیتالله کاشانی یک شخصیت بزرگ روحانی است که برای ریشهکن کردن استعمار انگلستان از ایران قیام کرده است. ولی بعضی از جرائد خارجی دیگر به خصوص انگلیسها که از آیتالله تاکنون زیاد صدمه دیدهاند، تاریخ مبارزات ایشان را با سیاست انگلیسی مورد بحث قرار داده نتیجه میگیرند که آیتالله کاشانی کینهای از انگلیسیها به دل گرفته است که با هیچ گونه تهدید و تطمیعی این کینه تسکین نیافته و برعکس تمام تهدیدات و فشارهایی که توسط انگلیسها بر آیتالله وارد آمده، مزید بر علت شده و حال موقع انتقام آیتالله کاشانی از آن همه تهدید و فشار فرا رسیده است.
«جیمز دوکوکسه» خبرنگار روزنامه معروف فیگارو که چندی پیش به ایران آمد و با اغلب شخصیتهای برجسته ایران من جمله آیتالله کاشانی ملاقات و مذاکره نمود، اخیراً طی مقالهای راجع به موضوع ملی شدن صنعت نفت ایران نوشته است که آیتالله کاشانی بیشتر از همه کس در این جریان مؤثر بوده و اگر دخالت و نفوذ او نمیبود، شاید اصلاً چنین واقعهای رخ نمیداد که انگلیسها را دچار این همه تشویش و اضطراب بکند. آیتالله کاشانی برای اولین بار در عراق و بینالنهرین با سیاست انگلستان دست و پنجه نرم کرد. در آن موقع آیتالله نفوذ و اهمیت امروزی را نداشت و انجام تقاضاهای او آسان بود، ولی انگلیسها اشتباه بزرگی کردند و از بینالنهرین تبعیدش نمودند. انگلیسها تصور میکردند که آیتالله کاشانی فقط در عراق صاحب نفوذ است و فقط در آنجا قادر به انجام کاری است، در صورتی که آیتالله با مبارزات خود در تمام کشورهای اسلامی خاورمیانه شهرت یافته بود و برای او فعالیت در کشورهای دیگر کار آسانی بود. چنانکه پس از این وقایع به ایران آمد و کم کم یکی از با نفوذترین شخصیتهای سیاسی و روحانی این کشور گردید.
در تمام این مدت فکر مبارزه با انگلستان لحظهای از خاطر آیتالله کاشانی دور نمیشد تا اینکه جنگ پیش آمد و آیتالله از فرصت استفاده کرده، از طرق مختلف نفوذ خود را در راه مبارزه با انگلیسها به کار برد، ولی انگلیسها پس از آنکه ایران را اشغال کردند، بار دیگر اشتباه سابق خود را تجدید نمودند و به آزار و شکنجهی وی پرداختند و آیتالله تا خاتمهی جنگ در زندانها و تبعید گاههای انگلیسها بود. همین مصائب کینهی آیتالله کاشانی را نسبت به انگلیسها دو چندان نمود.
درباره این دوران حبس و تبعید خود آیت الله کاشانی میگوید: «یک روز بعد از ظهر در امامزاده قاسم نزدیک تجریش بودم و در حالیکه در منزل دخترم بودم مرا دستگیر کردند. یک عده از افسران و افراد انگلیسی با مأمورین شهربانی ایران آمده و مرا گرفتند. اوّل بردند به ادارهی سیاسی شهربانی، بعد به اردوگاه انگلیسها که نزدیک مهرآباد میباشد. سپس به ایستگاه راهآهن برده و از آنجا به اراک انتقال دادند. مدتی در آنجا بودم و بعداً از آنجا به وسیله دو نفر افسر انگلیسی با هواپیما به رشت رفته در آنجا دو روز به سر بردیم. دو مرتبه به اراک برگرداندند و از آنجا مرا به کرمانشاهان انتقال دادند.
پس از گرفتار کردن من به کلی روابط مرا با خارج قطع ساختند و به هیچ وجه نمیتوانستم با کسی طرف صحبت و مکالمه واقع شوم و رویهم رفته رفتارشان با بنده رضایتبخش نبوده و با احدی نمیتوانستم ملاقات کنم حتی با اقوام نزدیک و اولادم. در کرمانشاهان در سه فرسخی اوّل زیر چادر، بعداً در یک اطاق چوبی که برای این کار ساخته شده بود زندگی میکردم و اجازه داده نمیشد با خارج ارتباط پیدا کنم. به کرّات استنطاقهای مفصلی کردند به خصوص در موقعی که در اراک و کرمانشاهان بودیم. از طرف مأمورین انگلیسی استنطاق می شدم دو روز هم که در رشت بودم از طرف مأمورین روس استنطاقی به عمل آمد.
پس از خاتمهی جنگ نیز آیتالله کاشانی چند بار توقیف و زندانی شد. که طولانی ترین آنها پس از حادثهی سوءقصد به اعلیحضرت همایونی بود. فردای روز سوءقصد به اعلیحضرت شاه آیتالله کاشانی را دستگیر و از ایران تبعید نمودند. این توقیف و تبعید قریب یک سال و نیم به طول انجامید و آیتالله در این مدت از بعضی کشورهای عربی هم دیدن کرد و بالاخره موقعی که به ایران بازگشت از تهران به نمایندگی مجلس انتخاب شده بود و استقبال باشکوهی که از او به عمل آمد، درجهی نفوذ اهمیت او را در ایران بار دیگر به ثبوت رسانید.
چند بار توقیف و تبعید در سالهای اخیر توسط مأمورین ایرانی به عمل آمد، ولی آیت الله کاشانی همهی آنها را از جانب انگلیسها میدانست و همین اعتقاد، ایمان به مبارزه را در او محکمتر و بیشتر نمود. در موقع تبعید آیتالله، پیروان فراوان او در ایران فعالیت خود را ادامه میدادند ولی پس از ورود خود وی این فعالیتها بیش از پیش توسعه یافت تا آنجا نفوذ و قدرت آیتالله کاشانی مجلس ایران را هم تحت تأثیر خود قرار داد. سپهبد رزمآرا نیز که اخیراً به قتل رسید یکی از مخالفین سرسخت آیتالله کاشانی بود و آیتالله چند دفعه دستگیری و تبعید اخیر خود را مستقیماً از ناحیه او میدانست.
انگلیسها که از تهدید و تطمیع آیتالله کاشانی نتیجه نگرفتهاند و مسبب تمام جریانات اخیر را نیز شخص ایشان میدانند میگویند که وقایع اخیر ایران محصول خصومت قدیمی آیتالله کاشانی نسبت به ما انگلیسها است. برای اثبات این موضوع که آیتالله کاشانی در راه مبارزه با انگلستان از هر طریقی که ممکن باشد اقدام کرده است انگلیسها سوابق فعالیت آلمانیها را در خاورمیانه یادآور میشوند و اسناد و مدارک مربوط به آن زمان را مجدداً منتشر میسازند.
یکی از این مدارک که سابقاً یک بار هم در روزنامه «دیلی نیوز» تهران منتشر شده عبارت از نامهای است که آیتالله کاشانی به خط خود به رشید عالی گیلانیِ معروف، که در عراق شورشی بر علیه انگلیسها برپا کرده نوشته است.
متن نامه آیتالله کاشانی به رشید عالی گیلانی که توسط انگلیسها منتشر شده بدین قرار است:
«حضرت مفتی اعظم ـ حضرت رشید عالی، همیشه در قلب من هستید چون مقصد همه ماها یکی است.
ما مشغول ترتیب امور هستیم و من امیدوارم که این کارها مطابق آرزوی ما انجام گیرد. اگر مطلبی راجع به بینالنهرین داشته باشید به من اطلاع دهید و من توسط قاصد مخصوص خواهم فرستاد. البته اگر مطلبی دارید اعلام فرمایید که در انجامش خودداری ندارم.
امیدوارم که اسلام و مسلمانان و ممالک اسلامی در نتیجه مجاهدات شماها، ما و سایر اسلامخواهان از شر دشمنان غدار خلاص و استقلال کامل حاصل نمایند.
«ابوالقاسم الحسینی الکاشانی»
به زعم انگلیسیها این نامه با ترجمه آلمانی آن در میان اوراق مایر آلمانی پیدا شده و قرار بوده است که به توسط یک ژنرال ایرانی به دست رشید عالی برسد، همچنین انگلیسیها مدعی هستند که پیشوای واقعی نهضت رشید عالی گیلانی، سید ابوالقاسم کاشانی بود و اگر پیروان فراوان آیتالله کاشانی در عراق با رشید عالی همکاری نمیکردند رشید عالی به تنهایی قادر به انجام کاری نبود.
انگلیسیها حالا بیش از پیش به اهمیت و نفوذ آیتالله کاشانی پی برده و از اقدامات ایشان متوحش شدهاند. در مجلسین عامه و اعیان انگلستان چند بار صحبت از آیتالله کاشانی به میان آمده است و مطبوعات انگلیسی، عکسها و مقالات متعددی راجع به آیتالله منتشر میکنند. در ضمن صحبت از آیتالله کاشانی بعضی از جراید مزبور خطای بزرگ انگلستان را در مورد رفتار با آیتالله کاشانی یادآور میشوند و به اشتباه خود اعتراف میکنند.
«استفن دلمر» روزنامه نگار انگلیسی که اخیراً مصاحبهای با آیتالله کاشانی به عمل آورد (و متن مصاحبه او در این مجله از نظر خوانندگان گذشت) راجع به آیتالله کاشانی مقالهای در روزنامه مشهور «دیلی اکسپرس» انتشار داده و در ضمن آن مینویسد که آیتالله کاشانی مقتدرترین شخصیت سیاسی و مذهبی امروز ایران است. وی پیرمرد مجربی است که قدش نسبتاً کوتاه و عمامهای سیاه رنگ بر سر میبندد و عبای سادهای به دوش میکشد. آیتالله کاشانی پیروان زیادی در ایران و شهرها دارد و چند جمعیت مذهبی که یکی از آنها «فدائیان اسلام» است از دستورات او اطاعت میکنند. (1)
--------------------------------------------------------------------------------
1ـ مجله ترقی، شماره 45، مورخ 19 فروردین 1330 ص 3 و 18، چاپ تهران.