پیوست 1

درخواست الأزهر از آیت‌الله کاشانی

پس از پایان جنگ جهانی اول و فروپاشی امپراتوری عثمانی، قیمومیت فلسطین به انگلستان واگذار شد. بریتانیا از همان زمان، برنامه تشکیل دولتی مرکب از یهودیان سراسر دنیا در خاک فلسطین را طراحی کرد و پس از پایان جنگ جهانی دوم، مسئله فلسطین و تشکیل دولت یهود را به سازمان‌ ملل ارجاع داد.

در سال ۱۹۴۸ میلادی ـ ۱۳۲۷ شمسی ـ طرح تقسیم کشور فلسطین در مجمع عمومی سازمان ‌ملل تصویب و تشکیل دولت اسرائیل اعلام شد. ایران جزو کشور‌هایی بود که به ورود اسرائیل به سازمان‌ ملل‌ متحد به‌منظور «حفظ مناسبات دوستانه با کشورهای عرب» رأی منفی داد. اما پس از آن به ‌دلایل مختلف - که یکی از آنها تعداد زیاد اتباع ایرانی در فلسطین ذکر شده - دولت ایران اسرائیل را به‌صورت «دفاکتو» شناسایی می‌کند. سخنگوی دولت ایران در دفاع از شناسایی اسرائیل، به وجود ٢٠ ‌هزار نفر از اتباع دولت ایران در فلسطین اشاره می‌کند. «فضل‌الله نورالدین‌کیا» نیز در خاطرات خدمت خود در فلسطین، به کثرت اتباع ایرانی مقیم فلسطین اشاره کرده است.

هم‌زمان با جنبش ملی‌شدن صنعت نفت و تشکیل کابینه دولت ملی، بار دیگر موضوع روابط ایران و اسرائیل مطرح شد. کشورهای عربی به مقامات دولت ایران اطلاع دادند که در صورت بازپس‌گیری شناسایی اسرائیل از سوی دولت ایران، آنها نیز در جریان اختلافات ایران و انگلستان بر سر مسئله نفت، از موضع ایران حمایت خواهند کرد.

درخواست الأزهر از کاشانی

دوره نخست‌وزیری دکتر مصدق در هشتم اردیبهشت ١٣٣٠ آغاز شد. بر اساس اسناد وزارت امور خارجه ایران، از همان زمان، روزنامه‌های جهان عرب، فعالیتی پیگیر را در جهت لغو شناسایی اسرائیل توسط ایران آغاز کردند:

در ٢٤ اردیبهشت، گزارشی از اقدامات علمای «الأزهر» برای جلوگیری از به ‌رسمیت شناخته ‌شدن اسرائیل توسط ایران در روزنامه «المصری» قاهره چاپ شد که در آن آمده است: «علمای الأزهر، بیانیه مفصلی برای ارسال به آیت‌الله کاشانی آماده کرده‌اند که در آن از اقدامات آیت‌الله کاشانی، رئیس روحی ـ معنوی جمعیت فدائیان ‌اسلام، در راه اسلام و مسلمین و در راه خدمت به میهن خود تمجید و قدردانی کرده‌اند و گفته‌اند که خدمات درخشان ایشان به اسلام و اعراب و نبردشان با استعمار و موقعیت ممتازی که در بین هم‌میهنان خود دارند و میل و رغبت مقامات مختلف ایران در انجام تقاضاهای ایشان، الأزهر را بر این واداشت که از او بخواهند و تقاضا کنند اقدامات صادقانه‌ای به عمل آورد تا دولت ایران، شناسایی اسرائیل را که در تمام کشورهای عربی، مخصوصاً مصر تأثیر بسیار بدی داشته است، ملغی کند. علمای الأزهر با درخواست انجام این تقاضا، معتقدند که این عمل در راه تحکیم روابط دوستانه بین ایران و دول اسلامی و عربی، که به وحدت کلمه و اتحاد ملل عربی و اسلامی علاقمندند، قدم مؤثری خواهد بود. علمای الأزهر تصمیم دارند امروز این بیانیه را برای آقای آیت‌الله کاشانی ارسال دارند. همچنین از دانشجویان هیأت اعزامی اسلامی در الأزهر هم بیانیه‌ای به همین مضمون به روزنامه المصری رسیده که آن را برای آیت‌الله کاشانی فرستاده‌اند.»

در ٢٩ اردیبهشت، در مقاله‌ای تحت عنوان: «دولت‌های شرقی و اسلامی اعراب را نادیده گرفته‌اند و اسرائیل را شناخته‌اند» که در روزنامه «النذیر» چاپ حلب ـ سوریه ـ منتشر شد، سؤال شده: «آیا می‌توانیم از پیشوای ایران ـ آیت‌الله کاشانی ـ که تخت انگلستان را لرزانیده، انتظار داشته باشیم که کاری کند تا ایران، شناسایی خود را نسبت به دولت اسرائیل پس بگیرد؟»

نطق ضد اسرائیلی حسین مکی

در اوایل خرداد همان سال، حسین مکی، در نطقی در مجلس شورای ملی، به موضوع شناسایی اسرائیل در زمان نخست وزیری محمد ساعد به‌ شدت حمله کرد و انجام این عمل را فقط با دریافت رشوه از سوی نخست‌وزیر وقت ـ ساعد ـ امکان‌پذیر دانست. او در سخنان بسیار کوتاه خود گفت: «جبهه ملی از اول موافق این امر نبوده و نیست.»

بر اساس اسناد وزارت خارجه، سخنان مکی در مطبوعات عربی، از جمله سوریه انعکاس یافت. در مقاله «شناسایی کشور اسرائیل توسط دولت ایران»، که در روزنامه «الفیحا» چاپ دمشق درج شد، آمده است: «هنگامی که در سال ١٩٤٩م، دولت ایران، اسرائیل را به ‌رسمیت شناخت، ما هیچ شک نداشتیم که دست‌های بیگانه در کار است؛ زیرا روابط مشترک تاریخی و وحدت دین و علوم و ادبیات، مانع از آن بود که برادران ایرانی ما خود به روی اعراب شمشیر بکشند و با چنین کاری، گذشته‌ای را که آن همه دانشمندان و فقهای ایران نقش عظیم در آن داشته و در ساختن کاخ تمدن عظیم اسلامی بار گرانی به دوش کشیده‌اند، فراموش کنند. ما از اینکه ترک‌ها، اسرائیل را به رسمیت شناختند، هیچ تعجب نکردیم؛ زیرا همیشه چنین کارهایی را می‌کردند و آخرین آنها برگرداندن نهر«جعجع» بود، ولی چون دولتیان ایران با عمل خود، روابط کهن را نادیده گرفتند و آن کار را کردند، به اعراب صدمه زیادی زدند. به این جهت است که از شنیدن سخنان آقای حسین مکی که در پارلمان ایران گفت: شناسایی اسرائیل از طرف ایران با رشوه صورت پذیرفته، هیچ دچار شگفتی نشدیم و نیک می‌دانیم که در آن موقع هم، جبهه ملی با این شناسایی مخالف بوده است.»

روز هفتم خرداد، روزنامه «الحوادث» چاپ بغداد، به نقل از تهران گزارش داد: «حسین مکی در مجلس شورای ملی اظهار کرد که شناسایی دولت اسرائیل از طرف ایران در سال ١٩٤٩ به وسیله‌ دادن رشوه انجام شده و جبهه ملی در واقع خود با این شناسایی مخالفت کرده و هنوز هم با آن مخالف است». چند روز بعد، روزنامه «الیقظه» بغداد نیز در شماره مورخ ١٣ خرداد خود از روحانیون عراقی خواست که آنها هم به پیروی از علمای مصر، سوریه و لبنان در نامه‌نگاری به آیت‌الله کاشانی، نامه‌ای در باب ضرورت قطع روابط بین ایران و اسرائیل بنویسند.

در ٢٥ خرداد، «جوانان مجاهد» بغداد در نامه‌ای خطاب به آیت‌الله کاشانی نوشتند: «عموم ملت عراق با اختلاف طبقات، مندرجات نامه‌هایی را که از کشورهای عربی و اسلامی دایر به قطع روابط بین دولت مسلمان ایران و دولت موهوم اسرائیل تقدیم حضور مبارک گردیده، تأیید می‌کنند. امروزه ایران مرکز خطرناکی برای جاسوسی علیه دولت‌های عربی شده است و حال آنکه دولت‌های مزبور، اسرائیل را محاصره اقتصادی کرده‌اند تا به ‌این وسیله آن را فقیر و بالأخره از پای درآورند. شناسایی دولت یهود از طرف دولت مسلمان ایران، ضربه مهلکی بر پیکر دولت‌های اسلامی و عربی است؛ زیرا یهودیان از دیر زمان دشمنان حقیقی ما هستند و امروزه می‌خواهند «حجرالأسود» را به دریا بیافکنند و مرقد جدتان، پیغمبر صلی الله علیه و آله را ویران کنند. بدین‌وسیله استدعا داریم نفوذ مذهبی و سیاسی خود را در نزد دولت دکتر مصدق، به‌ کار ببندید تا هرگونه ارتباطی را بین ملت مسلمان ایران و یهودیان قطع کنند. ملت عراق با کمال بی‌صبری در انتظار اعمال درخشان شماست، اقدام فرمایید و خودداری نکنید. خداوند شما را در جهاد مقدس آزادی ایران مسلمان و رفاه آن موفق فرمایند.»

در همان زمان در روزنامه «الشرق» بیروت هم گزارشی از فعالیت سیاسی ایران در بین ملل عرب برای جلب همکاری در مبارزه با انگلیس چاپ شد. بر اساس این گزارش: «دولت ایران یادداشتی به دبیرخانه جامعه عرب و نیز به حکومت‌های جامعه عرب به‌صورت جداگانه ارسال نموده و راجع به وخیم‌شدن وضعیت بین ایران و انگلستان سؤال کرده است. دولت ایران اعتقاد دارد از واجبات دول شرقی است که همدیگر را برای تأمین مصالح، پشتیبانی و کمک نمایند و از دست زورگویان و مستعمران نجات دهند.»

زمینه‌چینی برای قطع رابطه

چندی بعد در روزنامه «الهدی» چاپ سوریه نیز گزارشی از ارسال نامه از سوی آیت‌الله کاشانی به افرادی در سوریه، منتشر شد. در ابتدای این گزارش از اقدام ایران در قطع رابطه با اسرائیل سپاسگزاری شده و سپس نامه آیت‌الله کاشانی بدین مضمون آمده است: «ما به عون‌الله موفق شده و چاه‌های نفت را تصرف کرده‌ایم. وقتی روح ملتی چنین وضعی را پیدا کند، دیگر پس نمی‌نشیند و شایسته است که ما از چنین روحیه‌ای پیروی کنیم و دست‌هایی را که گلوی ما را می‌فشارند، قطع کنیم و شرائین حیاتی خود را در اختیار بگیریم». آیت‌الله کاشانی در پایان نامه از مردم سوریه تشکر کرده‌اند.

... محمود طاهراحمدی در فصل‌نامه «گنجینه اسناد»، در مقاله‌ای تحت عنوان «اسنادی پراکنده از نهضت ملی‌شدن نفت ایران» می‌نویسد: «محمد امین الحسینی»، مفتی فلسطین، در نامه‌ای به دولت ایران ضمن اعلام تهنیت به مناسبت پیروزی عظیمی که به انجام رسیده است، نوشت: «هیأت‌های اسلامی به پا خاسته رجال الأزهر شریف، شبان‌المسلمین، اخوان‌المسلمین، هدایت اسلامیه، جماعت شباب محمد و اتحاد گروه‌های اسلامی، شما را در مبارزه نیکوی خود، تأیید می‌کنند». آیت‌الله کاشانی نیز پاسخ داد: «ملت ایران در این قدم خطیری که برداشته است، به ادعیه عموم مسلمانان و مخصوصاً به دعای آن جناب احتیاج دارد.»

حدود یک هفته بعد، در روزنامه عراقی «النصر» خبری با این عنوان چاپ شد: «آیا ایران نماینده خود را از تل‌آویو فرا خواهد خواند؟» و در ادامه آن نوشته شده بود: «از منبع موثقی خبر یافته‌ایم که دولت ایران در نظر دارد آقای صفی‌نیا، نماینده سیاسی خود در تل‌آویو را که پس از شناسایی اسرائیل به آنجا فرستاده شده بود، فرا خواند تا روابط میان ایران و دولت‌های اسلامی و عرب محکم‌تر شود و در موقعی که دولت ایران ناچار از مراجعه به شورای امنیت ـ درباره اختلاف با دولت انگلیس به‌ دلیل ملی ‌شدن نفت ـ باشد، موافقان بیشتری به دست آورد.»

در همان روز، خبرنگار ویژه «رویترز» و «الاهرام» از تهران اینگونه گزارش دادند: «به قراری که از محافل سیاسی اینجا آگاهی یافته‌ایم، انتظار می‌رود ایران شناسایی خود را نسبت به اسرائیل ملغی کند تا چنانچه دولت ایران بخواهد در باب نفت به شورای امنیت مراجعه نماید، از تأیید دول عربی اطمینان داشته باشد. در محافل نامبرده اظهار می‌شود که انتظار می‌رود آقای «کاظمی»، وزیر امور خارجه، لایحه‌ای قانونی راجع به الغای شناسایی اسرائیل را تقدیم مجلس شورای ملی نماید. اخیراً اخباری انتشار یافته است دایر بر اینکه عده‌ای از دول اسلامی به ایران اعلام نموده‌اند که در صورت الغای شناسایی اسرائیل، نظر ایران را در سازمان ملل متحد تأیید خواهند کرد. یکی از منابع مطلع ایران اظهار کرده است که دولت ایران به زودی آقای رضا صفی‌نیا، نماینده خود در اسرائیل، را احضار خواهد کرد و این نخستین قدمی است که دولت ایران در راه الغای شناسایی اسرائیل خواهد برداشت و بدین وسیله احساسات نیکوی خود را نسبت به دول عربی ثابت خواهد کرد. به قرار معلوم، دولت ایران پس از احضار نماینده سیاسی خود در اسرائیل، وزیر مختار خود در اردن را مأمور حفظ حقوق اتباع ایران در اسرائیل خواهد نمود که تعداد آنها اکنون بیش از چند هزار نفر نیست.»

عدم شناسایی یا مشکلات مالی

... سرانجام در صبح روز شانزدهم تیر، در جلسه مجلس شورای ملی، «باقر کاظمی» وزیر امور خارجه، اعلام کرد: «دولت ایران، دیروز تصمیم خود را اجرا و کنسولگری‌اش را که در بیت‌المقدس بود، منحل نموده و رسیدگی به ‌کار آنها را به سفارت ایران در امان محول کرده است. از این طرف هم دولت مصمم نیست راجع به شناسایی رسمی اسرائیل اقدام دیگری به عمل آورد و نماینده‌ای هم از اسرائیل در ایران قبول نکرده و نخواهد کرد.»

اما بر اساس اعلامیه رسمی دولت ایران، تصمیم به انحلال کنسولگری ایران در بیت‌المقدس، به دلیل مشکلات مالی اتخاذ شده بود؛ زیرا وزارت امور خارجه به‌دلیل کاهش منابع اساسی عایدات ایران همچون نفت و به‌منظور صرفه‌جویی ارزی و اقتصادی، به تعطیل نمودن پاره‌ای از سفارتخانه‌ها و نمایندگی‌های سیاسی ایران در خارج مبادرت ورزید. همان روز، دستور تلگرافی انحلال کنسولگری به بیت‌المقدس ارسال شد و کارمندان کنسولگری به سرعت سرکنسولی را تعطیل کردند و روز بعد هم به مراجعان و خبرنگاران جراید و نماینده وزارت خارجه اسرائیل، موضوع اطلاع داده شد.

در هفدهم تیر، رویترز گزارش داد: «سخنگوی وزارت امور خارجه ایران امروز اعلام داشت که به سرکنسول خود در اسرائیل دستور داده شده تا کنسولگری ایران در آنجا را منحل کند. ناظران سیاسی معتقدند این اقدام، قدم اولی است که دولت ایران در راه الغای شناسایی دفاکتو اسرائیل برداشته و بعد از آن در نظر دارد راجع به اختلاف مربوط به نفت به سازمان ‌ملل شکایت کند. ناظران در تهران معتقدند که الغای شناسایی اسرائیل برای جلب تأیید دول عربی بوده است.»

در همان زمان، «محسن المؤمن» خبرنگار روزنامه المصری، چاپ قاهره، مصاحبه مفصلی با آیت‌الله کاشانی انجام داد. در بخشی از این مصاحبه، آیت‌الله کاشانی در پاسخ به سؤالی راجع به خطرناک‌بودن وجود اسرائیل برای ایران و عالم اسلام، گفت: «به نظر من، اسرائیل خطر سیاسی و نظامی بر ضد ایران ندارد، ولی نسبت به کشورهای اسلامی - عربی خطر زیادی دارد و وجود این دولت پوشالی به منزله زخم‌هایی است که چهرۀ دول اسلامی را زشت کرده و جز با عمل جراحی نمی‌توان آثار این زخم‌ها را از بین برد.»

البته تا اواخر دی ١٣٣٠، امور مربوط به ایرانیان در اسرائیل به سفارت ایران در ترکیه ارجاع داده می‌شد و در واقع روابط ایران و اسرائیل از طریق سفارتخانه‌های دو کشور در ترکیه ادامه یافت.

البته پس از کودتای 28 مرداد در دوران محمدرضا شاه، مناسبات میان ایران و اسرائیل از سر گرفته شد و گسترش یافت و مئیر عزری، به‌ عنوان نخستین سفیر سیاسی اسرائیل به ایران آمد... و پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، سفارت اسرائیل در تهران، به فلسطینی‌ها واگذار شد...[1]

 


[1]. هفته‌نامه بعثت، چاپ قم، شماره 9، سال سی و ششم، مورخ مرداد ماه 1394، ص 2. (به نقل از شرق)