Rated 5.00/5 based on 1 readers reviews
به مطلب امتیاز دهید :
( 0. 0 )

ناشر : موسسه بوستان کتاب
نویسنده : علامه سید محمدحسین طباطبایی
گردآورنده : سید هادی خسروشاهی
مترجم : دکتر سید محمد ثقفی
«گل‏چین ادبى شیعه» یا «گل‏چینى از معارف شیعه» سومین و آخرین كتاب از مجموعه‏اى است كه براى شناخت تشیع و معرفى آن به مردم اروپا و آمریكا پس از دو كتاب: قرآن در اسلام‏ و شیعه در اسلام‏ توسط استاد بزرگوار، مرحوم علامه سید محمدحسین طباطبائى تهیّه و تألیف شده است.

فهرست مطالب
مقدمه
ویلیام چیتیک
درباره این کتاب
اعزام به آمریکا
پیشگفتار
سخن مترجم انگلیسی
کتاب حاضر
منابع کتاب
ترجمه ها
یادداشت
بخش اول: یگانگی خدا
الف) پیامبر
۱. اعتراف (اقرار) ایمان
۲. صفات خدا
ب) علی علیه السلام الین امام
۱. تنزیه خدا
۲. نفی صفات
۳. ریشه های استوار معرفت
۴. زیباترین آفریده ها
۵. یکتایی او
۶. بصیرت و ژرف بینی
۷. شهود قلب
ج) امام باقر علیه السلام پنجمین پیشوا
خدای برتر از قیاس
د) امام جعفر صادق علیه السلام ششمین امام 
۱. دیدن خدا
۲. اسمی که باید خدا را با آن نامید 
هـ) امام موسی علیه السلام، هفتمین امام
خدا، قدرتمند و باشکوه
و) امام رضا علیه السلام، هشتمین پیشوا
۱. اقرار به وحدانیت
دین داری اصیل
۲. چرا خداوند پنهان و محجوب است؟
بخش دوم: حکومت و زمامداری
حاکم و جامعه
عهدنامه مالک اشتر
بخش اول (مقدمه)
در رابطه با دستورها و کارکردهای درست
در رابطه با طبقات مردم
انتخاب عاملان (سیاسی)
طبقات فرودست
در دستورها و منهیات
بخش سوم: زندگی معنوی: دعا و تضرع به درگاه خداوند
زندگی معنوی
دعای عرفه امام حسین علیه السلام
دعای امام سجاد علیه السلام
۱. ستایش پروردگار
۲. دعایی برای صبح و شام
توقیع ناحیه مقدسه
ملحقات 
دوازده امام علیهم السلام
فاطمه علیها السلام
دوازده امام علیهم السلام
۱. امام علی علیه السلام
۲. امام حسن علیه السلام
۳. امام حسین علیه السلام
۴. علی بن الحسین علیهما السلام مشهور به «زین العابدین» «سجاد»
۵. امام محمد باقر علیه السلام
۶. امام جعفر صادق علیه السلام
۷. امام کاظم علیه السلام
۸. امام علی بن موسی الرضا علیهما السلام
۹. امام محمدتقی علیه السلام
10. امام علی النقی علیه السلام
11. امام حسن العسکری علیه السلام
12. امام محمد بن الحسن المهدی (عج)
منابع فصول کتاب
نمایه
آیات 
اعلام
اصطلاحات و موضوعات

مقدمه
«گل چین ادبى شیعه» یا «گل چینى از معارف شیعه» سومین و آخرین كتاب از مجموعه اى است كه براى شناخت تشیع و معرفى آن به مردم اروپا و آمریكا پس از دو كتاب: قرآن در اسلام و شیعه در اسلام توسط استاد بزرگوار، مرحوم علامه سید محمدحسین طباطبائى تهیّه و تألیف شده است.

اصل طرح و اجراى این مجموعه به پیشنهاد دكتر كنیث مورگان و دانشگاه كالگیت آمریكا و به وسیله استاد دكتر سید حسین نصر از شاگردان و علاقه مندان علامه طباطبائى- سالیانى پیش سامان گرفت. دو كتاب نخستین، به زبان فارسى، انگلیسى، عربى و ...

بارها، در ایران، اروپا، آمریكا و كشورهاى عربى چاپ و منتشر شده اند. اما كتاب سوم، كه در واقع نخست به زبان انگلیسى تهیه و تنظیم شده است، تاكنون به زبان فارسى در نیامده و منتشر نشده است. البته اساتید محترم، در مقدمه هاى خود- پس از این سطور- در مورد چگونگى پیدایى این اثر، توضیحات لازم را داده اند و ضرورتى بر تكرار آن ها نیست، ولى در این یادداشت كوتاه، اشاره اى كوتاه به زندگى و آثار، تنظیم كننده و مترجم آن به انگلیسى، جناب دكتر ویلیام چیتك بى مناسبت نیست:
ویلیام چیتیك  در سال 1943 م در شهرMilford آمریكا در یك خانواده مذهبى پروتستان، به دنیا آمد.
 

گلچینى از معارف تشیع، ص: 10

پس از تحصیلات مقدماتى در اوهایو، دوره لیسانس رشته تاریخ را گذراند. در سال 1966 به ایران آمد و 12 سال در ایران به تحصیل ادبیات و زبان فارسى پرداخت و درجه دكترى در ادبیات را از دانشگاه تهران گرفت و سپس در دانشگاه صنعتى شریف به تدریس پرداخت و به موازات آن از محضر اساتیدى چون: علامه طباطبائى، استاد جلال الدین آشتیانى، بدیع الزمان فروزانفر، جلال الدین همایى و دكتر سید حسین نصر استفاده كرد. چیتك پس از مدت ها به آمریكا برگشت و در دانشگاه ایالتى نیویورك به عنوان استاد به تدریس ادیان در گروه مطالعاتى تطبیقى، مشغول شد و هم اكنون نیز در دانشگاه هاى مختلف آمریكا، تدریس مى كند .... چیتك خود چنین مى گوید:

«من متولد آمریكا هستم. پس از طى دوران كودكى و نوجوانى، در سال 1966 به ایران رفتم. تازه تحصیلاتم را در كالج ووستر در اوهایو به پایان رسانده بودم كه تصمیم به سفر به ایران گرفتم. هدف من مطالعه عرفان و فلسفه اسلامى بود. در كالج كه بودم، درس هاى مختلفى مى خواندم. هیچ كدام از دروس نظر مرا جلب نكرد. فقط فهمیده بودم كه مذهب و دین براى ما حرفى دارد كه در عصر جدید قابل استفاده است. یك سال را در دانشگاه بین المللى مسیحیت در توكیو گذراندم. البته علت ورود من به این دانشگاه فقط این بود كه حاضر شده بود مرا بپذیرد!. از سوى دیگر، توكیو هم براى من جذاب تر از اوهایو بود، همین.

در توكیو براى اولین بار یك زبان خارجى را فرا گرفتم. از مطالعه بودیسم مشعوف مى شدم. غیر از توكیو، به منطقه نارا هم سفر كردم. به اوهایو كه بازگشتم، به شدت نگران آینده ام بودم. تصمیم گرفتم یك سال دیگر را در خارج بگذرانم. كجا بهتر از دانشگاه آمریكایى بیروت ؟ در این مرحله، مشغول مطالعه تاریخ بودم. لذا در بیروت به سراغ تاریخ اسلام رفتم. از این مسیر بود كه با عرفان آشنا شدم. وقت زیادى را صرف مطالعه عرفان كردم و مقالاتى نوشتم. این مطالعات، مرا به این فكر انداخت كه

گلچینى از معارف تشیع، ص: 11
شاید انتخاب درستى كرده ام كه به سراغ چنین موضوع غریبى رفته ام و به قول آنه مارى شیمل به سراغ «مرغ بسم اللَّه» آمده ام. در یافتن حقیقت، نه خانواده، نه دوستان و جامعه، هیچ كدام مرا هدایت نكردند.

در ارتباط با عرفان و مطالعات عرفانى بود كه دریافتم باید از واقعیات مرسوم كمى فاصله بگیرم. لذا تصمیم گرفتم بعد از فارغ التحصیلى به ایران بروم. در بیروت كسانى بودند كه به من اطمینان مى دادند، در سفر به ایران مى توانم در مورد عرفان و فلسفه اسلامى مطالعه كنم. در حقیقت این یك تصمیم شخصى بود و بعداً فهمیدم كه تصمیم من درست بوده است و از این راه، مسیر خود را هم پیدا كرده ام ...»1 چیتك، در مورد علاقه خود به عرفان و فلسفه اسلامى در جاى دیگر چنین مى گوید:
«علاقه من به عرفان زمانى زنده شد كه در بیروت بودم و نخستین كتاب مفید درباره اندیشه هاى ابن عربى را خواندم. این كتاب نوشته دكتر نصر بود، به نام سه حكیم مسلمان و از ابن سینا، سهروردى و ابن عربى سخن مى گفت. در زمینه فلسفه هم نه بسیار آموخته بودم و نه علاقه بسیار داشتم. وقتى از بیروت به آمریكا بازگشتم، در آخرین سال تحصیلات دانشگاهى، بیشترین تلاش خود را صرف خواندن ترجمه انگلیسى نیكلسون و شرح او بر مثنوى كردم و مقاله مفصّلى نوشتم به نام"The Sufi Doctrine of Rumi " (مشرب صوفیانه مولانا). اساس این مقاله را از آغاز تا پایان، ترجمه هاى نیكلسون و آربرى تشكیل مى داد. در ایران كه بودم، یكى دو بار پیش آمد كه در انجمن فلسفه، اندیشه هاى ملاصدرا را بیاموزم. یك سال، جواد مصلح ، متنى از ملاصدرا را تدریس كرد و یك بار هم دكتر زریاب خویى . اما فلسفه هرگز توجه من را به صورتى واقعى به خود جلب نكرد و من را به سوى خود نكشید.
______________________________
(1). در جست وجوى معنویت، حكمت و معرفت، سال دوم، شماره 8، مورخ آبان 1387 ص 7 ..
گلچینى از معارف تشیع، ص: 12
به نظر من، یكى از دلیل هایش- كه امروز هم حتى بسیار مشهودتر است- این است كه این فیلسوف ها مى كوشیدند تا با استدلال هاى عقلى و احتجاجات استدلالى، اندیشه اى را درباره جهان مطرح كنند كه ابن عربى خود بسیار روشن تر و مفهوم تر از آنان بیان كرده است. آنان مى كوشند ثابت كنند كه جهان بینى ابن عربى درست است و من نیازى به این دلیل آورى ها نمى دیدم، پیش چشم من، مطلب بسیار روشن بود.

براى كسانى كه نیازمند استدلال عقلى هستند، فلسفه، بى تردید، مفید و شاید هم ضرورى است؛ اما من احتجاجات فلسفى را براى درك اندیشه هاى ابن عربى ضرورى ندیدم. جهان بینى به شیوه نمادین و عارفانه ابن عربى- استفاده او از نمادها و معارف عرفانى براى تماشاى جهان هستى- كه آمیخته اى است از عقل و خیال، دست كم در چشم من، روشى است بسیار روشن تر و مفهوم تر براى درك هدف مشترك عرفان و فلسفه.»2 توجه به عشق و وابستگى عمیق و همه جانبه چیتك به عرفان اسلامى، گاهى براى بعضى همراه یك سؤال بوده و آن این كه: اگر به باور او، «دین» براى نیل به حقیقت و سعادت بشر، كافى است پس نقش «عرفان» در این میان چیست؟ مگر تعالیم دینى براى وصول به حقیقت كافى نیست؟ چیتك در یك گفت وگوى طولانى كه در سال 1380 در تهران انجام داده است و با عنوان «بویى از سرّ صُحُف» چاپ شده است، در این باره مى گوید:
تفكیك عرفان از ادیان كار مضحكى است. مثلًا شما چگونه مى خواهید عرفان را از اسلام جدا كنید؟ مگر پیامبر از «حق» شناخت نداشت؟ یا از خود شناخت نداشت؟
مگر راه شناخت حق تعالى و نَفسْ انسان را قرآن و احادیث نشان نداده اند؟ تمام ریشه هاى عرفان اسلامى در سنّت پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله است. چیزهایى كه بعد اضافه
______________________________
(1). چند نامه از آشتیانى به چیتك، حكمت و معرفت، سال سوم، شماره 1، فروردین 87، ص 49 ..

گلچینى از معارف تشیع، ص: 13
شده جز تفصیل همان ها نیست. لُبّ مطلب عرفان «معراج» است و بازگشت به اصل؛ یعنى انسان باید سِیر و عروج كند تا به حق واصل شود. بدون عرفان، دین هم نیست.
عرفان همان باطن دین است. بیشتر مردم از این نكته غافل هستند. در چیزهاى دیگر هم همین طور است. مثلًا در جامعه آمریكا بیشتر مردم از جمهوریت و دموكراسى چه مى دانند؟ فقط چیزهایى كه رسانه ها به آنان مى گویند. آیا همه مردم از اصول دموكراسى آگاهى دارند؟ در جامعه آمریكا معدودى هستند كه صاحب نظرند. حكم دین هم غیر از این نیست. یكى از محاسنى كه دین دارد این است كه براى همه آمده و عمومیت دارد و هر كسى به اندازه فهم خود مى تواند از آن مدد بگیرد. مولانا هم مسلمان است و درباره مثنوى اش گفته این اصولِ اصولِ اصولِ دین است. عرفان؛ یعنى این. توجه كنید كه مى گوید اصول دین است؛ یعنى بطن دین است؛ عمق دادن به دین است. در تمام ادیان چیزى مشابه این است. اگر به بزرگان ادیان نگاه كنید، مى بینید در درجه اول، عارف بوده اند.3 چیتك در همین راستا، علاوه بر ترجمه صحیفه سجادیه ، ادعیه دیگرى نیز مانندِ دعاى عرفه، دعاى صباح، دعاى كمیل، دعاى مشلول و چند ادعیه دیگر، از ائمه اطهار علیهم السلام ترجمه و منتشر ساخته كه مى توان آن ها را آثار معنوى تأثیرگذار و ماندگار در دنیاى غرب دانست. علاوه بر این ها، چیتك بخشى از اشعار عرفانى امام خمینى رحمه الله را هم با همكارى: پى كلوسسن، در سال 1989 م، ترجمه و در آمریكا منتشر ساخت.
ترجمه رساله محمد در آیینه اسلام علامه طباطبائى و بخشى از كتاب ها و مقالات دكتر سید حسین نصر، از دیگر كارهاى فرهنگى چیتك است.
مجموعه كتاب ها و رساله هاى تألیفى و ترجمه اى او كه اغلب در زمینه مسائل فلسفى- عرفانى است بالغ بر 25 جلد مى باشد. مقالات تحقیقى وى نیز در همین
______________________________
(1). بویى از سرّ صحف، گفت وگویى با ویلیام چیتك، ترجمه: محمدعلى ایاذى، زندگى نامه ویلیام چیتك، ص 116 ..

گلچینى از معارف تشیع، ص: 14
زمینه ها بالغ بر 50 مقاله است. چیتك ده ها سخنرانى نیز، در محافل فرهنگى و دانشگاهى، در آمریكا، اروپا و آسیا، در كارنامه خود دارد كه هر كدام به نوبه خود، در معرفى تشیع و عرفان شیعى ارزش مند بوده است.

از مهم ترین آثار او، ترجمه صحیفه سجادیه است كه با عنوان: زبور اسلام The Psalms of Islam بارها در اروپا و آمریكا به چاپ رسیده، كه چیتك در مقدمه مشروح بر آن، كوشش نموده جنبه هاى معنوى و به قول او «رحمانى» ادعیه از دیدگاه شیعه را براى خوانندگان غربى روشن سازد.

خود چیتك مى گوید:
«من در مقدمه- ترجمه صحیفه سجادیه - خواسته ام از لحاظ تاریخى اهمیت مقام امام زین العابدین علیه السلام را بیان كنم؛ و اهمیت صحیفه را، به منزله منبع ادعیه اهل تشیع و تسنن، روشن سازم. چون این مقدمه را براى غربى ها مى نوشتم، لازم بود به شرح معناى دعا در اسلام و تشیع بپردازم. چه در اسلام و مذهب امامیه، دعا، سَبك و ادبیات خاصى دارد. در آن جا شرح داده ام كه دعاهاى مروىّ از حضرت پیامبر صلى الله علیه و آله منشأ ادعیه اسلامى واقع شده و از مهم ترین روایات نبوى است. البته در قرآن نیز دعاهایى وارد شده كه خداوند به آن ها توصیه فرموده است. براى خواننده غربى این توضیح لازم است كه «دعا» با «نماز» و «ورد» و «ذكر» فرق دارد. این ها هر كدام نوعى سخن گفتن با خداوند است. در انگلیسى به همه این هاPrayer گفته مى شود. این كلمه در انگلیسى خیلى عام است و دقایق معناى اسلامى دعا را نمى رساند. واژه «دعا» در فارسى و عربى معناى ویژه اى دارد. به نماز نمى توان دعا گفت. درست است كه در نماز دعا خوانده مى شود، اما نماز دعا نیست. در این جا فرقى خصوصاً از لحاظ اصطلاح مى بینیم. دعا طرز مخصوصى از مخاطبه با خداوند است. هم در متن قرآن دعاهایى آمده است و هم پیامبر اسلام ادعیه اى دارند. در همان كتاب برگزیده آثار ائمه شیعه چند دعا، از جمله دعاى امام حسین علیه السلام در روز عرفه، را ترجمه كرده ام. در مقدمه

گلچینى از معارف تشیع، ص: 15
ترجمه ام از صحیفه نیز پیوند مستقیم دعا را با قرآن و خدایى كه در دعا جلوه مى كند، مورد بررسى قرار داده ام. گفته اند صحیفه خواهر قرآن «أُخت القرآن» است. عبارت بسیار شیرینى است. این دو، مثل خواهر و برادر هستند. قرآن با لحن مردانه خطاب مى كند؛ و صحیفه خواهرانه و با انس و لطافت به خطاب قرآن پاسخ مى دهد. صحیفه پاسخ امام به كلام خداست، چه خدا در قرآن مى فرماید: «ادْعُونِى أَسْتَجِبْ لَكُمْ»؛ مرا بخوانید تا اجابت كنم شما را (غافر، آیه 60). در مقدمه ترجمه صحیفه ، مواردى از این دست را تحلیل كرده ام، تا نشان دهم كه این دعاها در اسلام و مآثر اسلامى چه اهمیتى دارند و براى مسلمانان تا چه اندازه مهم هستند. مستشرقان به دعا چندان توجهى نكرده اند و بیشتر به تاریخ اصول عقاید و تا حدى نیز به فروع پرداخته اند؛ اعمال و عبادات و آنچه مسلمانان روزانه بدان مى پردازند كمتر مورد توجه آنان قرار گرفته؛ حتى به نماز چندان توجهى نشان نداده اند. درباره دعا هم بسیار مختصر تحقیق كرده اند و نوشته اند ...».4 استاد دكتر مهدى محقق در مقاله اى، ضمن اشاره به خدمات فرهنگى چیتك، درباره تاثیر معنوى ترجمه صحیفه سجادیه در غرب، مى نویسد:

او در معرفى پیامبر اكرم صلى الله علیه و آله و امام حسین علیه السلام و امام زین العابدین علیه السلام به غرب سهم بسزایى داشته است. ترجمه او از زبور آل محمد صلى الله علیه و آله- یعنى صحیفه سجادیه - جا و مكانتى شایسته در غرب یافت و برخى از كشیشان واتیكان شیفته مناجات و ادعیه آن امام همام شدند و از آن، در اذكار و اوراد خود اقتباس كردند.5***
چیتیك از هنگامى كه در تهران اقامت داشت به پیشنهاد اساتیدى
______________________________
(1). بوئى از سرّ صحف، زندگى نامه ویلیام چیتك، ص 151 ..
(2). زندگى نامه پروفسور ویلیام چیتیك، انجمن مفاخر، چاپ تهران، ص 13 ..
 

گلچینى از معارف تشیع، ص: 16
چون: جلال الدین آشتیانى و دكتر سید حسین نصر، به ترجمه و نشر كتاب هاى فلسفى- عرفانى پرداخت- كه ترجمه محمد در آیینه اسلام از علامه طباطبائى در همین راستا بود- اما چیتیك پس از مراجعت به آمریكا هم، علاوه بر تدریس، هم چنان به كار فرهنگى ترجمه متون شیعى، ادامه داد و كتاب گل چین ادبى شیعه (A shi'te Anthology) را منتشر ساخت كه ما ترجمه فارسى آن را گل چینى از معارف شیعه نام نهادیم و تألیفى از علامه طباطبائى است كه بارها در انگلستان، آمریكا و پاكستان و ایران، به چاپ رسیده است.

*** 

براى به دست آوردن نسخه اى از كتاب گل چین ادبى به زبان انگلیسى، با آقاى دكتر سید حسین نصر در آمریكا، تلفنى تماس گرفتم و ایشان ضمن توضیح درباره چگونگى تهیه و تنظیم این اثر توسط علامه طباطبائى، به تلاش و كوشش دكتر ویلیام چیتیك- كه از شاگردان ایشان در لبنان و ایران بوده- اشاره نمودند ... خوش بختانه، پس از مدتى كوتاه، دكتر چیتیك در خرداد 1387 به ایران آمد و در انجمن مفاخر فرهنگى - كه توسط استاد دكتر مهدى محقق اداره مى شود- طى مراسمى، از نام برده تجلیل به عمل آمد و كتاب مستقلى هم درباره زندگى و آثار فرهنگى وى با عنوان:

زندگى نامه و خدمات علمى- فرهنگى پروفسور ویلیام چیتك منتشر گردید و این جانب نیز به دعوت استاد دكتر مهدى محقق در آن مراسم، حضور و شركت داشتم و در ملاقات با دكتر چیتیك از او «اجازه» ترجمه و نشر كتاب علامه، به زبان فارسى را خواستم كه در كمال صفا و صمیمیت، ترجمه و نشر آن را متعلق به «دوستان شاگردان علامه در ایران» نامید و از آن استقبال نمود.
از سوى دیگر مى دانستم كه حجةالاسلام والمسلمین جناب دكتر سید محمد ثقفى - همشهرى فرهنگ شناس و نواندیش ما- سابقه اى در رابطه با این كتاب دارد ... از ایشان درخواست نمودم كه به ترجمه آن بپردازد كه ایشان نیز خواهش مرا پذیرفت و

گلچینى از معارف تشیع، ص: 17

در مدت زمانى نه چندان طولانى، ترجمه آن را با همكارى دختر فرزانه اش، آماده كردند كه اینك تقدیم علاقه مندان آثار علامه طباطبائى مى گردد. 
همان طور كه اشاره شد، این كتاب براى نخستین بار است كه به فارسى ترجمه و در ایران منتشر مى گردد. و درواقع براى تكمیل آثار علامه، ترجمه و نشر آن یك آرزو بود كه به یارى حق و با پى گیرى و كوشش زیاد، تحقق یافت.

وقتى در تهران- به تاریخ 25 خرداد 1387- با ویلیام چیتیك ملاقات كردم از او خواستم كه اگر نامه یا دست خطى از علامه طباطبائى دارد، نسخه اى در اختیار ما قرار دهد كه این درخواست نیز با استقبال نام برده روبه رو گردید و فهرست منابع و دست خط علامه را كه به عنوان مقدمه بر این كتاب نوشته و به دكتر چیتیك فرستاده بودند، از آمریكا توسط پست به من ارسال نمود. ترجمه انگلیسى این مقدمه دو صفحه اى كوتاه در ضمن مقدمه ها آمده است. ولى ما عین دست خط علامه طباطبائى هم- را همراه فهرست منابعى كه براى تنظیم كتاب تهیه نموده اند- براى حُسن ختام در این جا مى آوریم.

تهران- بهمن 1387
سید هادى خسروشاهى


1 ( 1). در جست وجوى معنویت، حكمت و معرفت، سال دوم، شماره 8، مورخ آبان 1387 ص 7 ..
2 ( 1). چند نامه از آشتیانى به چیتك، حكمت و معرفت، سال سوم، شماره 1، فروردین 87، ص 49 ..
3 ( 1). بویى از سرّ صحف، گفت وگویى با ویلیام چیتك، ترجمه: محمدعلى ایاذى، زندگى نامه ویلیام چیتك، ص 116 ..
4 ( 1). بوئى از سرّ صحف، زندگى نامه ویلیام چیتك، ص 151 ..
5 ( 2). زندگى نامه پروفسور ویلیام چیتیك، انجمن مفاخر، چاپ تهران، ص 13

مشخصات کتاب

  • گلچینی از معارف تشیع
  • موسسه بوستان کتاب
  • علامه سید محمدحسین طباطبایی
  • دکتر سید محمد ثقفی
  • سید هادی خسروشاهی
  • فارسی
  • چاپ شده
  • 978-964-09-0727-6
  • نوبت چهارم
  • 1394