- رساله لب اللباب
- موسسه بوستان کتاب( مرکز چاپ و نشر دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم)
- علامه سید محمدحسین طباطبایی آیت الله سید محمد حسین حسینی تهرانی
- سیدهادی خسروشاهی
- فارسی
- چاپ شده
- 7700 7700
- 5- 0513- 09- 964- 978
- چاپ قم / نوبت اول
- 1389
رساله لب اللباب
فهرست مطالب
مقدمه درباره کتاب و مولف
۱ـ لب اللباب
۲ـ مصاحبات
۳ـ توحید علمی و عینی
اشاره ای به تاریخ حیات و آثار
۱ـ نامه علامه
۲ـ اجازه نامه علامه
رساله لب اللباب در سیر و سلوک اولی الالباب
۱ـ مقدمه
۲ـ طرح کلی سلوک الی الله
عالم خلوص و اخلاص
۳ـ شرح تفصیلی عوالم مقدم بر عالم خواص
اسلام اکبر
ایمان اکبر
هجرت کبرا
جهاد اکبر
اسلام اعظم
ایمان اعظم
هجرت عظما
۴ـ شرح اجمالی طریق و کیفیت سلوک الی الله
۵ـ شرح تفصیلی طریق و کیفیت سلوک الی الله
اول: ترک عادات و رسوم و تعارفات
اول: ترک عادات و رسوم و تعارفات
دوم: عزم
سوم: رفق و مدارا
چهارم: وفا
پنجم: ثقات و دوام
ششم: مراقبه
هفتم: محاسبه
هشتم: مواخذه
نهم: مسارعت
دهم: ارادت
یازدهم: ادب نگاه داشتن
دوازدهم: نیت
سیزدهم: صمت
چهاردهم: جوع و کم خوری
پانزدهم: خلوت
شانزدهم: سهر
هفدهم: دوام طهارت
هجدهم: مبالغه در تضرع
نوزدهم: احتراز از لذایذ
بیستم: کتمان سرّ
بیست و یکم: شیخ و استاد
بیست و دوم: ورد
بیست و سوم و بیست و چهارم و بیست و پنجم: نفی خواطر و ذکر و فکر
مصاحبات تلمیذ و علامه
- ابحاث قرآنی
- ابحاث فلسفی
- ابحاث عرفانی
- ابحاث علمی
- ابحاث تاریخی
سیر و سلوک سبز (دستور العمل برای خودسازی)
اشاره
نامه اول
جواب علامه به نامه اول
توضیح
نامه دوم
جواب علامه به نامه دوم
توضیح
جواب علامه طباطبایی به نامه سوم
توضیح
نمایه
آیات
روایات
اعلام
کتاب ها
مکان ها
اصطلاحات و موضوعات
اشعار
مقدمه درباره كتاب و مؤلف
آیةاللّه سید محمد حسین حسینى تهرانى رحمه الله
بسمه تعالى
پس از ورود نخستین به «قم» علی رغم صغر سن، در منزل اغلب علماى عظام در آن زمان، حضور می یافتم و به علت آشنایى و سوابق آنان با والد ماجد، مرحوم آیةاللّه سید مرتضى خسروشاهى و اخوى معظم آیةاللّه سید احمد خسروشاهى، مورد مهر و محبت و لطف آن بزرگواران قرار می گرفتم. یكى از این علماى عظام كه در نخستین روزهاى ورود به قم، خدمتشان رسیدم، آیة الحق استاد علامه سیدمحمدحسین طباطبائى تبریزى بود.
شاید در دومین حضور در بیت الشرف ایشان، سید جلیلى را كه با تواضع و احترام ویژه اى، در محضر استاد علامه ساكت نشسته بود، دیدم و این سید جلیل و وقور، مرحوم آیة اللّه سید محمد حسین حسینى تهرانى بود كه از خواص تلامذه علامه در سیر و سلوك، به شمار می رفت و خود ایشان در این رابطه اشاره می كنند:
اوقاتى كه حقیر در قم به تحصیل مشغول بودم، استاد سلوكى ما فقط حضرت آیة اللّه علامه بودند كه دستورات خاصى را می دادند وجلسات چند نفرى مقرر می فرمودند.[1]
چند ماهى طول نكشید كه من به علت بیمارى، مجبور شدم به تبریز مراجعت كنم و پس از معالجه، شاید یك سال بعد، به قم بازگشتم ... و این بار - كه به نظرم سال 1371 یا 72 ه. بود- در محضر علامه از آن سید جلیل القدر خبرى نبود و وقتى از مرحوم استاد علامه پرسیدم، فرمودند: ایشان به نجف مشرف شده است.
اما این بار با آیة اللّه آقا سید محمد على حسینى تهرانى كه اخوى كوچك تر ایشان بود، آشنا شدم كه بعدها در درس تفسیر و فلسفه علامه طباطبائى و در درس هاى فقه و اصول دیگر بزرگان، با نامبرده «همدرس» یا «همدوره» بودم.
آقاى سید محمد على تهرانى دایى حجة الاسلام والمسلمین آقاى سیدعبدالحسین میرحجازى بود. كه آن ایام به «لاله زارى» مشهور بود و در مدرسه حجتیه در حجره اى، در كنار حجره من سكونت داشت كه به طور طبیعى باعث دوستى گردید و این دوستى با آقا سید عبدالحسین، موجب آشنایى بیشتر با آقا سیدمحمدعلى تهرانى شد.
***
آیةاللّه سید محمدحسین حسینى تهرانى 7 سال تمام در نجف اشرف به تحصیل و فراگیرى علوم اسلامى و معارف حقه و ارتقا به مقامات عالیه علمى، ادامه داد و طبق توصیه مرحوم استاد علامه طباطبائى در نام ه اى، در كسب معارف حقه، از محضر آیة اللّه شیخ عباس قوچانى بهره مند گردید و خود ایشان می نویسند:
حقیر در نجف اشرف به توصیه حضرت استاد علامه، در امور عرفانى و الهى فقط با آیة اللّه حاج شیخ عباس قوچانى حشر و نشر داشتم.[2]
هفت سال بعد، آیة اللّه تهرانى به ایران بازگشت و این بار در تهران و به مدت نزدیك به یك ربع قرن، در مسجد قائم به اقامه نماز جماعت پرداخت و به موازات آن به افاضه بر مردم و تدریس و تبلیغ و تألیف مشغول شد. و پس از آن مدت، به مشهد مقدس هجرت نمود و در كنار مرقد شریف امام هشتم على بن موسى الرضا علیه السلام به كسب فیض و نشر فیض و پخش آثار ارزشمند خود پرداخت.
1. لب اللباب
یكى از آثار ارزشمند و بی نظیر آیة اللّه تهرانى، رساله لب اللباب در سیر و سلوك اولى الالباب است كه در واقع تقریر و تحریر مباحث ویژه علامه طباطبائى در ارائه طرق عرفان عملى است و این رساله بدون تردید، یك رساله نادر به جاى مانده از استاد علامه است كه اگر تقریر آیةاللَّه تهرانى نبود، امروز علاقمندان از مطالعه آن محروم بودند ... چون متأسفانه دیگر تلامذه سلوكى و خاص استاد علامه، تقریراتى در این زمینه ندارند و یا به دست چاپ و نشر نسپرده اند؟
چگونگى تقریر و تحریر این رساله- در سال 1369 ه. ق.- را خود مرحوم آیة اللّه تهرانى در مقدمه و مؤخره رساله آورده اند و ما در این رابطه- چگونگى خلق این اثر- علاقه مندان را به مطالعه مقدمه و مؤخره آن رساله دعوت می كنیم.
البته این رساله- لب اللباب - براى نخستین بار در كتاب اول: یادنامه استاد شهید مرتضى مطهرى زیر نظر آقاى دكتر عبدالكریم سروش در سال 1360 ه. ش. از سوى «سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامى» منتشر گردیده بود كه در آن یادنامه، رساله: معراج السالكین و صلوة العارفین امام خمینى رحمه الله و ترجمه رساله حیات پس از مرگ از علامه طباطبائى و مقاله: «وجود و ماهیت در فلسفه ابن سینا» از مرحوم آیةاللّه شیخ مهدى حائرى یزدى و چند رساله فلسفى- علمى دیگر نیز درج و نقل شده است.
2. مصاحبات
یكى دیگر از آثار آیة اللّه سید محمدحسین حسینى تهرانى مجموعه مصاحبات ایشان با علامه طباطبائى است كه تحت عنوان: «مصاحبات تلمیذ و استاد» در بخش دوم كتاب مهر تابان نقل شده است. این مصاحبات محصول مدت چهار ماه اقامت علامه طباطبائى در تهران- از ماه صفر تا جمادى الاولى 1400 ه. ق.- است كه آیة اللّه تهرانى این فرصت را مغتنم شمرده و در اغلب روزها، ساعت ها در محضر استاد حضور یافته و مطالب مطروحه را در قالب «پرسش و پاسخ» تقریر و تألیف نموده است.
بحث هاى مطرح شده در این گفت وگوهاى: «شاگرد و استاد»، بسیار بدیع و عمیق و ارزشمند است و شاید در دیگر آثار علامه طباطبائى، این نكات به این وضوح و روشنى مطرح نشده است در واقع این كتاب شامل مباحث متنوعى در زمینه هاى:
قرآنى، فلسفى، علمى و عرفانى است كه در جلسات خصوصى استاد و تلمیذ مطرح و تنظیم شده است و همان طور كه ملاحظه مى نمایید «تلمیذ»- آیة اللّه تهرانى- مسائلى را مطرح می نماید و «استاد»- علامه طباطبائى- پاسخ ها و توضیحات لازم را ارائه می كند. و این نوع بحث- به اصطلاح ما «طلبگى»- محصول روش خاص مدارس حوزوى است كه شاگرد با صراحت و وضوح نظر خود را می گوید و استاد با شفافیت توضیح یا پاسخ لازم را ارائه می كند.
***
ما براى تكمیل مجموعه آثار باقى مانده و به دست آمده از استاد علامه طباطبائى، از بیت محترم مرحوم آیة اللّه تهرانى در مشهد درخواست كردیم كه اجازه دهند این دو اثر ارزشمند: لب اللباب و مصاحبات را نیز در ضمن مجموعه آثار علامه بیاوریم كه با سماحت ویژه و شایسته به ارث رسیده از مرحوم آیةاللّه تهرانى، این اجازه را به ما دادند و اكنون هر دو كتاب به عنوان اثر 19 و 20 از آثار علامه، با ویرایشى مفید و كوتاه، یك جا در اختیار عموم قرار می گیرد.
البته اشاره شد كه این مصاحبات در كتاب (مهر تابان) نقل شده است و لازم به توضیح است كه قسمت اول آن كتاب مهر تابان ، در واقع یادنامه و شرح حال علامه طباطبائى و خاطرات ویژه آیة اللّه تهرانى از ایشان و یا درباره ایشان است كه چون آن بخش شامل آثار علامه نیست، ما فقط به نقل مصاحبات اكتفا می كنیم و علاقه مندان را توصیه می نماییم كه براى بهره مند شدن از محتویات بخش اول آن، اصل كتاب را مطالعه كنند.
3. توحید علمى و عینى
سومین اثر فلسفى- عرفانى آیةاللَّه تهرانى كتاب: «توحید علمى و عینى در مكاتب حكمى و عرفانى» است این كتاب شامل چند رساله و بحث و اصل مكاتبات فلسفى- عرفانى آیةاللَّه حاج سید احمد كربلایى و آیةاللَّه شیخ محمدحسین اصفهانى است.
مرحوم استاد علامه طباطبائى بر سه نامه از این مكاتب، تحت عنوان «تذییلات و محاكمات» شرح و توضیحى نوشته اند كه ما آن ها را در این مجموعه آثار علامه طباطبائى [3] نقل كرده ایم.
مرحوم آیةاللَّه تهرانى ضمن نقل متن این نوشته هاى استاد علامه در كتاب خود، بر چهار مكتوب دیگر «سید و شیخ»، «تذییلات» بدون محاكمات نوشته اند كه در واقع تبیین كننده اندیشه هاى عرفانى این دو بزرگوار و تكمیل بحث علامه طباطبائى است.
تذكار این نكته بی مناسبت نیست كه در كتاب آیت نور- شرح حال آیةاللَّه تهرانى- در مورد تذییلات و محاكمات آمده است:
یادداشت هاى علامه طباطبائى بر هریك از نامه ها به عنوان تذییلات و محاكمات تدوین و تا شش نامه ادامه پیدا كرد. و تنها نسخه از آن نامه هاى شش گانه ایشان در نزد آقا باقى ماند و پس از رحلت علامه، آقا نظرات خود را بر باقى نامه ها افزودند.[4]
در حالى كه مرحوم علامه طباطبائى فقط بر سه نامه تذییلاتى اضافه كرده اند و از نامه چهارم به بعد، مرحوم آیة اللَّه تهرانى تذیلیاتى- منهاى محاكمات- بر آن افزوده اند. و خود ایشان در پایان نامه سوم و تذییلات علامه طباطبائى می نویسد:
ختم كلام علامه آیة اللَّه طباطبائى قدس سره و از این به بعد- تذییلیات بر چهار مكتوب دیگر- آنچه خواهد آمد كلام حقیر فقیر، تلمیذ و شاگرد استاد علامه طباطبائى- رفع اللَّه قدره و اعلى منزله- می باشد.[5]
***
پس از مصاحبات ، رساله مختصر دیگرى از مرحوم استاد علامه طباطبائى شامل پاسخ چند نامه در سیر و سلوك است كه به تناسب موضوع این كتاب، تحت عنوان:
سلوك سبز نقل می كنیم، به امید آن كه مورد استفاده اهل عرفان و سالكان راه حق قرار گیرد.
اشاره اى به تاریخ حیات و آثار
سیدمحمدحسین حسینى تهرانى، در سال 1345 ه. ق. در خاندان علم وروحانیت در تهران به دنیا آمد. پدر ایشان آیة اللّه سید محمدصادق حسینى تهرانى از علماى معروف تهران و امام جماعت مسجد قائم لاله زار و صاحب كتاب تفسیر القرآن بود.
آیة اللّه تهرانى مقدمات علوم اسلامى را در نزد پدر و عموى خود آموخت و در سال 1364 ه. ق.- 1324 ه. ش.- به قم هجرت نمود و به ادامه تحصیل پرداخت و از محضر اساتید بزرگ حوزه در علوم: فقه، اصول، تفسیر، فلسفه بهره مند گردید ... و آن گاه در سال 1370 ه. ق. به نجف اشرف هجرت كرد و در دروس علما و مراجع وقت براى تكمیل تحصیلات، شركت نمود و هفت سال بعد و پس از طى مراحل علمى متعدد، به ایران بازگشت و در تهران و سپس مشهد مقدس به نشر معارف اسلامى و تبلیغ و اقامه نماز و تألیف و نشر كتاب پرداخت.
مجموعه آثار آیة اللّه تهرانى، بالغ بر 70 جلد مى باشد كه خوشبختانه حدود 50 جلد از آن ها تاكنون- بارها- چاپ شده اند و بقیه هم امیدواریم كه چاپ و در اختیار عموم قرار گیرد.
آیةاللّه تهرانى در اوج شكوفایى علمى- تربیتى- عرفانى و اخلاقى، در تیرماه 1374 ش. در مشهد مقدس درگذشت و پس از تشییع شایسته و پرشكوه و اقامه نماز به وسیله مرحوم آیة اللّه محمدتقى بهجت فومنى، در صحن عتیق، در جوار حرم امام رضا علیه السلام آرمید.
براى آشنایى بیشتر با زندگى و آثار ایشان، كتاب ارزشمند آیت نور- یادنامه عارف باللّه، آیة اللّه حاج سید محمدحسین حسینى تهرانى- كه جلد اول آن توسط «انتشارات علامه طباطبائى» در مشهد مقدس چاپ و منتشر شده است، مراجعه نمایید.
بی مناسبت نیست كه متن نامه و اجازه نامه علامه طباطبائى به آیة اللّه تهرانى را، كه هر دو سندى ارزشمند در شناخت مقام این عالم وارسته ربانى است، در پایان این مقدمه كوتاه نقل كنیم:
تهران: 25 مهر 1388 ه. ش. شوال 1430 ه. ق. سالروز شهادت امام صادق علیه السلام
سید هادى خسروشاهى
1. نامه علامه
هو
به عرض مبارك می رساند: امیدوارم كه وجود مسعود قرین عافیت و موفقیت بوده و ملالى نداشته، و غرق الطاف بى پایان و عنایت هاى شایان حق سبحان، و تحت تربیت صاحب ولایت مطلقه- علیه أفضلُ السلام- بوده، و از نعمت جوار محظوظ باشید.
چندى قبل مرقومه شریفه حاكیه از تفقّد و یادآورى جنابعالى زیارت گردیده و مفتخر شدم؛ كسالت طبعى بنده چنانچه مسب وقید این مدت مزید خجلت گردیده ولى با این همه چنانچه قلبتان هم قاعدةٌ باید شهادت بدهد، هیچگاه صورت پرمهر جنابعالى فراموش بنده نمی شود.
و لولا اینكه موضوع آستانِ عرش بنیانِ حضرت أمیر علیه السلام نبود، بنده هیچ گونه رأى به مسافرت جنابعالى نه در مقام شور و نه به حسب تصور، نمی دادم. به هر حال و اجمالًا، دل بنده پیوسته پیش شما است اگرچه راهى به قرب جسمانى ندارم. اینك باز با این وسیله به راز سرایى و توصیه هاى خود ادامه می دهم. امیدوارم ان شاءاللّه وضعیت هواى آنجا موافق مزاج خود و خانواده گرامى تان بوده و از این جهت گرفتارى و ابتلا نداشته باشید.
1. پیوسته موضوع مسكن و خوراك را خیلى اهمیت داده و البته هیچ غفلت نكنید.
2. از درس ها درسى كه موافق ذوق و سلیقه تان می باشد اختیار فرمایید، اگرچه استاد به حسب ظاهر از حیث ابّهت و شهرت عقب تر بوده باشد. و اگر ناچار شوید، ممكن است به یكى از درس هاى با عنوان حاضر شده و یكى دو تا درس حقیقى داشته باشید. بیشتر از سه درس هم مجوّز ندارد.
3. با بعضى از اشخاص مهذّب و مردان خدا نیز رابطه داشته باشید.
درس و تحصیل بى خدا مثل راهى است كه از جادّه پرت بیفتند، لا یزیدٌ السِّیرٌ فیه إلا بُعدا. [حركت در آن جز دورى چیزى نمى افزاید.]
و درین باب خوب است از آقایان عظام با آقاى گلپایگانى، و از باقیماندگان مرحوم حاج میرزا على آقا قاضى- رحمة اللّه علیه- با آقاى آقا شیخ عبّاس قوچانى رابطه داشته باشید. و البته گاهگاهى از ارادتمند هم یادآورى كرده از حالات شریفه مسبوقم فرمایید.
به هر حال آخرین سخن ما این است كه: غرق نعمتید قدرش را بدانید؛ واللّه المُعین.
والسّلام علیكم ورحمة اللّه وبركاته
محمّد حسین طباطبائى
رفقا عموماً سلام دارند، خدمت رفقا عموماً سلام داریم.
2. اجازه نامه علامه
بسم اللّه الرّحمن الرّحیم
الحمدللّه ربّ العالمین والصلاة والسلام على سیّدنا محمد وآله الطاهرین.
اما بعد فقد اجزت لفخر العلماء العاملین وعماد الفقهاء والمجتهدین سیّدنا المحقق السید محمدحسین الحسینى الطهرانى ادام اللّه تأییداته وأفاض علیه توفیقاته ان یروى عنّى جمیع ما صحّت لى روایته عن العلماء الاعلام والمشایخ العظام رضوان اللّه علیهم، بطرقهم المتّصلة بأهل بیت العصمة والطهارة سلام اللّه علیهم اجمعین.
وهى ما ارویه عن الآیة العظمى شیخى و استاذى الآقا میرزا محمد حسین النائینى طیّب الته رمسه بطرقه الروائیة وما أرویه عن الآیة العظمى البروجردى عظم اللّه قدره عن شیخه الآخوند الخراسانى صاحب كفایة الاصول ، عن السید محمد مهدى القزوینى عن السید محمد باقر القزوینى عن آیة اللّه بحرالعلوم بطرقه المذكورة فى آخر المستدرك وما ارویه عن الشیخ العابد الزاهد المجتهد الحاج شیخ على القمى النجفى عن الحاج النورى:
كتاب المستدرك قرائةً وسماعاً وجمیع طرقه المذكورة فى آخر المستدرك اجازة الى البهبهانى وما ارویه عن الشیخ المتضّلع فى الروایة الحاج شیخ عباس القمى عن الحاج النورى صاحب المستدرك بجمیع طرقه الى البهبهانى بطرقه المتصلة الى اهل بیت العصمة والطهارة وما ارویه عن استادى الآیة الحاج میرزا على اصغر الملكى التبریزى عن الآیة
رساله لب اللباب، ص: 21
العظمى السید حسن الصدر العاملى الكاظمى بطرقه الواسعة المتصلة بأهل بیت العصمة وما ارویه عن الآیة العظمى السید محمد الحجّة رضوان اللّه علیهم اجمعین.
فله سلّمه اللّه ان یروى ما یروى عن الطرق المذكورة وأرجو من جنابه ان لا ینسانى فى خلواته عن صالح الدعاء.
والسلام علیه ورحمة اللّه وبركاته
محمدحسین الطباطبائى