در دى ماه سال 1340، در شماره اول سال سوم مجله ماهیانه «مكتب اسلام»، نخستین مقاله اینجانب به مناسبت هشتمین سال آغاز جهاد مسلمانان الجزایر علیه اشغالگران فرانسوى منتشر گردید. در آن دوران، این جوانان كه خود را «مجاهدین» مى نامیدند، در روزنامه هاى رژیم ایران، «شورشیان خرابكار» معرفى مى شدند و ما براى اولین بار و از حوزه علمیه قم از «مجاهدان مسلمان» سخن گفتیم و از ایشان دفاع كردیم و این كار را بعداً در هفته نامه هاى: «نداى حق» و «وظیفه» - هر دو چاپ تهران - ادامه دادیم كه سرآغازى شد براى آشنایى با مجاهدان «جبهه آزادى بخش ملى الجزایر» كه نبرد خود را «جهاد» مى دانستند و اصرار داشتند كه خود نیز «المجاهدون» نامیده شوند.
این آشنایى در سفرهایى به كشورهاى عربى، با برقرارى روابط دوستانه با این جبهه ادامه یافت و موجب پیوند معنوى و تبادل فرهنگى ما از ایران، با دفتر جبهه در سوریه و... گردید.
ارتباط با رهبرى جناح اسلام گراى جبهه آزادى بخش الجزایر استمرار یافت و سفرهاى مكرر بعدى این جانب به الجزایر، پس از استقلال آن، براى شركت در كنفرانس اندیشه اسلامى كه همه سال در یكى از استان هاى آن كشور با شركت ده ها نفر از شخصیت ها و علماى برجسته اسلامى از بلاد مختلف برگزار مى شد، استوارتر گردید.
... نیم قرن همكارى علمى و فرهنگى با برادران جهادى الجزایر و افراد وابسته به «نهضت العلماء» و اعضاى رهبرى «جبهه نجات اسلامى» مانند «عباس مدنى» باعث شد كه روابط دوستان جمهورى اسلامى ایران با شخصیت ها و علماى بزرگ آن كشور، گسترده تر گردد و دولت الجزایرهم نشان «تقدیر» به عنوان «سپاس» از همكارى نیم قرنى ما در راستاى اهداف انقلاب الجزایر، براى این جانب و جناب شیخ مصطفى رهنما - كه همواره از الجزایر مى نوشت - و همچنین دكتر سید محمد مهدى جعفرى ارسال نماید كه طى مراسمى در محل سفارت آن كشور در تهران اهدا گردید.
... این روابط صمیمانه، به طور طبیعى ما را با احمد بن بلا كه از رهبران و پایه گذاران اصلى جبهه آزادى بخش و جهاد در الجزایر بود و مدت ها فرماندهى سازمان نظامى آن را به عهده داشت و پس از استقلال هم به عنوان نخستین رئیس جمهورى كشور انتخاب شد، آشنا ساخت و دیدارهاى مكررى با نام برده به عمل آمد.
بخشى از خاطرات مكتوب این دیدارها، پس از ویرایش و تكمیل، اینك به مناسبت درگذشت وى از «دفتر خاطرات» نقل و براى آگاهى نسل جوان ایران و علاقه مندان، در اختیار قرار مى گیرد. به امید آن كه به صورتى كامل تر، در مجموعه «حدیث روزگار»، به شكل كتابى مستقل منتشر گردد...
تهران: سید هادى خسروشاهى[1]
5/2/91
[1]. روزنامه «اطلاعات» شماره 25316، مورخ 30/2/1391، ص 6.