- کتاب خاطرات مستند سید هادی خسروشاهی درباره خاطرات مکتوب
- خاطرات مکتوب (چند نمونه از کلنجارها و برخوردهای مربوط به دوران پیش از انقلاب)
-
1ـ و هفته امپریالیستى در پاریس!
... «و هفته امپریالیستى در پاریس»!
این نامه از نویسندهاى كه ندرتاً دست به قلم مىبرد به دفتر روزنامه رسیده است. ما ضمن استقبال از مقاله آقای خسروشاهى براى ایشان آرزوى موفقیت داریم... (هفتهنامه عصر جدید[1])
در شماره اخیر «عصر جدید» (60 دوره جدید) تحت عنوان: «هفته ضد امپریالیستى در پاریس» جملاتى نوشته شده بود كه مفهوم آن حاكى از آن بود كه گویا پاریس دیگر مركز فعالیتهاى ضد امپریالیستى شده است!
اینگونه ظاهرسازىهاى غرب نیرنگباز، براى گول زدن ما شرقىها، متأسفانه خیلى هم مؤثر است! و من از این مىترسم كه فردا پس فردا، میراثخوار استعمار هم «سال مبارزه با امپریالیسم را عَلَم كند و كسانى چون جانسون و مك نامارا هم به همكارى گُلدواتر و رجال حرفهاى، پرچمدار آن باشند!
فرانسه امروز چنان قیافه حق به جانبى به خود گرفته كه آدم را شك بر مىدارد كه: پریروزها كه در ویتنام آدم مىكشتند، آنها نبودند و آمریكایىها بودند و یا در الجزایر كه یك میلیون نفر را به قتل رسانیدند، آنها نبودند و اسرائیلىها بودند و یا دیروز كه «مهدى بن بركه» رهبر ملى خلق مراكش را در پاریس گرفتند و به همكارى قدّارهبندهاى مراكشى، در قلب پاریس قطعه قطعه كردند، آنها نبودند و موسى چومبه بود كه لومومبا را هم قبلاً به دستور ارباب در اسید حل كرده بود!... ظاهراً راست است كه گفتهاند: «سگ زرد برادر شغال است»؛ زیرا اگر جناب برتراند راسل، فیلسوف بشردوست! طى بیانیهاى نجات چومبه آدمكش را خواستار مىشود و یا در كتاب خود رسماً اعلام مىدارد اگر كشورى حاضر نشد نفت خود را در اختیار ملل دیگر بگذارد با زور، حتى با بمب اتمى هم كه شده باید نفت را از دست او گرفت، جناب ژان پل سارتر فیلسوف اگزیستانسیالیست هم كه امروزها در سایه مترجمین زبردست! ما، دارد جنبه «پوسن مقدس» را براى جوانان ما پیدا مىكند، براى كمك به اسرائیل متجاوز، اعانه جمعآورى مىكند تا در حمله بعدى به جاى پنجاه هزار نفر عرب، صد هزار نفر را قتل عام كند و با بمبهاى ناپالم بسوزاند و البته در این كار هم قبل از هر چیزى از هواپیماهاى میراژ و تانكهاى فرانسوى فرانسه ضد امپریالیست! و خواستار كِبِك آزاد!، استفاده نماید.
ولى امه سه زر چه خوب مىگوید: «همه این حیوانات رنگارنگ لشگریان جرّار استعمارند، همهشان بردهفروشند و همهشان به انقلاب بدهكار!»
اگر امروز تضاد منافع امپریالیستها باعث شده كه جناب ژنرال دوگل هوادار «كِبِك آزاد!» شود، باید در نظر داشته باشیم كه دیروز جناب گى موله سوسیالیست! فرانسه، به همكارى امپریالیسم انگلیس و سگ شكاریشان در خاورمیانه: اسرائیل، به كانال سوئز لشكركشى كردند...
در هر صورت، مرادم اینست كه ما نباید گول «هفته ضدامپریالیستى» حضرات را بخوریم! و باید بدانیم كه در تجاوز اخیر اسرائیل و امپریالیستهاى غربى به بلاد عربى، در فرانسه چنان شور و غوغایى به نفع اسرائیل برپا بوده كه در آمریكا، مركز توطئه مشترك امپریالیسم ـ صهیونیسم بر ضد خلقهاى مسلمان و عرب، آنچنان شور و هیجان برپا نبوده است! و به قول جلال آلاحمد هیچكس فكرش را هم نمىكرد كه داغ الجزایر قهرمان، چنین بر دل اینها مانده باشد.
اگر اجازه دهید سطورى چند از مقاله آلاحمد را از روزنامه جُنگ هنر امروز برایتان نقل كنم، كه اگر صلاح دیدید، چاپش كنید تا مردم ما باور نكنند كه ماهیت امپریالیسم غرب تغییر یافته است:
آلاحمد چنین مىنویسد:
«... در پاریس دو هفته تمام آماده كردن افكار عمومى طول كشید، آن وقت كه اول به میدان جست؟ دست چپىها! حضرات «وجدان جهانى»! آنهایی كه در مغز پوسیده خود فكر مىكنند «رسالت»! دفاع از حق را در تمام دنیا دارند! همه آنها یك مرتبه به میدان ریختند، از سارتر گرفته تا کرگدنى یا خوكى «اوژن یونسكو» نام...
مالیخولیایى دیگر به نام لانزمن كه جزو دارودسته «تان مدرن» سارتر است، آنچنان از وحشیگرى خیالى اعراب از كوره در رفت كه هر آنچه از چنته علیلش در مىآورد نثار این مردم كرد. فدراسیون چپ و حضرت مندس فرانس كه جاى خود دارند وقیحتر و بىآبروتر از همه جناب دانیل مایر بود كه رئیس مجمع دفاع از حقوق بشر است![2]
به قدرت یك هفته اینجورى، دور به دست این اراذل ادبى و سیاسى بود و چه سیركى! جایت خالى، اما پس از اینكه دهن اینها از عَربدهكشى كف كرد، آن وقت صاحبان كارهاى اصلى كه سر نخ به دستشان است وارد گود شدند، چپ فرانسه به طور یكپارچه احساسات را براى ماهیگیرى بعدى آماده كرده بودند. مطبوعات بورژوا و ارگانهاى پول و سود از دوش این روشنفكران چپ! بالا رفتند.
حضرت «بارون ادموندو روچیلد» دبیركل جمعیت طرفداران اسرائیل در میتینگ هیستریك وراسیست ضد عربى در كنار نامدارترین عناصر دست چپ قرار گرفت و همه با هم به كمك اسرائیل متمدن! به جنگ اعراب جاهل و وحشى! شتافتند.
براى اینكه حساب دستت باشد یك نمونه نشان مىدهم:
پنج ماه است كه كمیتهاى به نام نهضت یك میلیارد فرانك براى ویتنام دارد فعالیت مىكند كه هدفش از اسمش پیدا است و تا به حال فقط دویست میلیون فرانك جمع كرده، اما در عرض 48 ساعت میزان پولى كه براى اسرائیل در فرانسه جمع شد از 3 میلیارد فرانك گذشت... بیست سال است كه یك مُشت زورگو به كمك سرمایههاى بینالمللى و به بركت سازمانهاى تروریستى صهیون و هاگانا خاك فلسطین را اشغال كردهاند و یك میلیون ساكنان آن را بیرون ریختهاند. بیست سال است كه مرتب ذره ذره از خاك اعراب را تصرف مىكنند[3] و حالا بشر دوستان غربى! چنین یك مرتبه چون تن واحدى براى دفاع از آنها قیام كردهاند.
تمام جناح چپ فرانسه در ید قدرت «گىموله ـ همان كه به كانال سوئز لشكر كشید ـ و تبلیغاتش به دست آنهایى است كه هنوز خواب «الجزائر فرانسه» را مىبینند! تف بر این تمدن گند بورژوا...».
مىبخشید كه وقت شما را گرفتم.
خدانگهدار
تبریز ـ سید هادی خسروشاهی
[1]. هفتهنامه «عصر جدید» را آقای احمد بنیاحمد در تبریز منتشر میساخت و اینجانب نیز گاهی که به تبریز میرفتم، در آن «قلمی» میزدم که نوعی خاطره مکتوب بود و این نمونه از آن خاطرات است.
[2]. آلاحمد خود كتاب اوژن یونسكو را ترجمه كرده است و جناب پل سارتر اگزیستانسیالیست بشردوست را هم كه همه مىشناسیم!
[3]. تعداد آوارگان فلسطینی که در بیابان های بلاد عربی و در زیر چادرها به اصطلاح زندگی میکنند، اکنون بالغ بر 5 میلیون نفر است... و اراضی اشغال شده جدید، در اردن و سوریه و لبنان را همگی می دانند...